یادت هست، چقدربرایم سوغاتی می آوردی

به: جواد دولت پور اهل گیلان

 

از: سمیرا دولت پور

 

 

بنام خدا

 

جواد جان سلام. حالت چه طوراست. امیدوار بودم بعد از نوشتن نامه اول خبرخوشی ازطرف خودت به آبجی نگران و تنها ودل تنگت بدهی. نامردی درکار تو نبود. پس چرا من را بی خبرگذاشته ای. دلم برای دیدنت مانند گنجشک می تپد.خواهش میکنم با خانه ام تماسی هرچند کوتاه بگیرو کمی دلم را آرام کن. روزهای خوبی را نمی گذرانم. شاید اگربودی دلم به بودن توخوش میشد. کودکم نا آرام است ومدام اذیت میکند. مادری که ندارم کمک حالم باشد. شوهرم جوان بی تجربه ای است. شاید اگربودی کمی ازعقل خودت را به او میدادی. دلم میخواست بودی و کمی با تو درددل میگفتم. دراین مدت خیلی خیلی به من سخت گذشت شاید کمترروزخوشی دیدم. البته ازبی مهری روزگاروتنها گذاشتن تو. اگرتوتنهایم نمی گذاشتی،‌اینهمه بلا سرم نمی امد. البته تونمی گذاشتی که من اشتباه کنم. حالا هم زیاد دیرنشده. اگراقدامی جهت بازگشت کنی،‌کمک خیلی بزرگی به من کرده ای.

 

راستی فرزاد وضعیتش کمی تغییرکرده. میخواهیم جهت بازگشتت کادوی نا قابلی به تو بدهیم. برایت ماشین میگیریم تا برای خودت کارکنی.

 

فرزاد برای گذشته خیلی پشیمان است. همنطوربابا. اگراذیتت کرده ایم مارا ببخش. شاید ازدست ما ناراحت بودی واینطورتنهایمان گذاشتی. دلم برای صدایت تنگ شده. توهرکاری که کرده باشی من تو را دوست دارم. مطمئن هستم اگربرگردی شادترین لحظه ها را با هم خواهیم داشت. تمام دوستانت ازدواج کرده اند وفرزند دارند،‌تو هم بیا و به جمع آنها بپیوند.

 

داداشی بیا تا با هم برسرخاک مامان برویم،‌حتما اوهم خیلی دلش برایت تنگ شده. تمام عکسهائی را که دربندرگرفته ای را دارم. تقریبا هرشب آنها را نگاه میکنم وبه یاد گذشته اشک می ریزم. تورا به خاک مامان،‌تورا به آبجی زهرا،‌بیشترازاین من را منتظرنگذار. نزدیک به 5 سال دوری کافی است. خیلی چیزها تغییرکرده،‌هم وضعت رودبار، هم وضعت کار.

 

راستی اگردوست نداری مجبورنیستی رودباربمانی،‌هرجائی دوست داری برو حتی بندرعباس

 

پالایشگاه یادت هست. چقدربرایم سوغاتی می آوردی. فکرها یت را بکن، تومرد عاقلی هستی. نزدیک به 30 سالت شده است. هرچقدرآنجا بمانی بازبه پشت سرت نگاه کنی،‌می بینی صاحب هیچ چیزنشده ای،‌نه همسری،‌نه خانه ای،‌نه ماشینی ونه کارآبرومندی. ما با بازگشت همه اینها را با کمک هم فراهم میکنیم. من دیگرآن دخترخام دیروزنیستم. همینطورفرزاد دیگرآن برادردیروز نیست. همه کمکت میکنیم این چند سال را جبران کنی. دیگروقتت را نمی گیرم. حتما با منزل من تماس بگیر.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا