نامه سرگشاده به آقای ریموند تانتر

همسویی تنتر، مجاهدین خلق و انجمن دفاع از پادشاهی

ریموند تنترجناب آقای تنتر؛ با سلام

جناب آقای تنتر، ایرانی ها ضرب المثلی دارند به این مضمون که خورشید برای همیشه زیر ابر پنهان نمی ماند، کنایه از این که حقیقت امور برای همیشه پنهان نمی ماند و سرانجام ابرها به کناری می روند و لایه های زیرین واقعیت خودشان را به رخ می کشند. این ضرب المثل گویای این معنی است که به هر حال مسیر جریانات و اتفاقات به گونه ای رقم خواهد خورد تا انگیزه های حقیقی شما در خصوص حمایت از مجاهدین خلق روشن شود.

پوش و محمل اصلی حمایت شما از مجاهدین ظاهرا ایجاد تغییرات دمکراتیک در ایران و به رسمیت شناختن مجاهدین به عنوان تنها آلترناتیو دمکراتیک برای دمکراتیزه کردن ایران است. احتمالا شما هم مثل ما ایرانی ها بهتر می دانید که صرف ادعا موضوعی، مشروعیت و حقانیتی برای آن نمی آورد. و الزاما برای باوراندن آنها باید کم و بیش هزینه کنیم. این هزینه ها به همان اندازه که می تواند باعث اثبات حقانیت مواضع شما بشود، به همان میزان نیز می تواند انگیزه های ناسالم و سره را از ناسره متمایز کند. اقدامات تروریستی اخیری که در ایران اتفاق افتاده به گونه ای است که شما را در موقعیت فرضی مورد نظر ناگزیر می کند تا در قبال آن که ظاهرا به قصد تغییر شرایط در ایران رخ داده به موضع بکشاند و از این مسیر حقانیت ادعاهای شما صیقل بخورد.

مسئولیت اقدام تروریستی اخیر در یکی از شهرهای ایران که منجر به مرگ شماری از شهرندان عادی گردید، از سوی یک گروه مخالف و به اصطلاح برانداز ایرانی با عنوان انجمن پادشاهی ایران به عهده گرفته شده است. این عملیات شباهت های فوق العاده ای با اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق دارد. از این دست اقدامات مجاهدین در سه دهه اخیر به کرات مرتکب شده و اتفاقا متن اطلاعیه ها و بیانیه های سازمان در این خصوص و در مقایسه با اطلاعیه ای که انجمن مورد نظر انتشار داده، رویه کمی و کیفی یکسانی را حکایت می کند. به نظر می رسد، این اقدامات که همزمان با تلاش های مستمر شما برای رفع اتهامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق و همچنین رفع سوء تفاهم هایی در خصوص انگیزه های حمایت شما از مجاهدین به همراه دارد، این الزام را به همراه خواهد آورد که شما در قبال این گونه اقدامات ناگزیر به موضع گیری شوید. شما در حال حاضر از موضع یک شخصیت حقوقی که مسائل مربوط به ایران و مجاهدین را دنبال می کنید و البته پیشتر از آن داعیه مبارزه بر علیه تروریسم را یدک می کشید، ناگزیرید در قبال اقدامات گروه موسوم به انجمن پادشاهی ایران در راستای رد مشی مسلحانه و خشونت آمیز موضع صریح و روشن خود را در قبال نفس چنین رویکردهایی اعلام دارید.

اتفاقاتی از این دست صرفنظر از هزینه هایی که بر عادی ترین شهروندان ایرانی تحمیل می کند این حسن را دارد که مواضع شما را در کلیت خود به چالش بکشد. بدون تردید سکوت معنی دار مجاهدین خلق در این رابطه و بعدتر سکوت و انفعال شما در قبال این اقدامات به خودی خود گویای حداقل حدس و گمان هایی است که شما ناگزیرید برای رفع آنها برای دوستداران ایران آزاد و دمکراتیک توضیح بدهید. بدیهی ترین حدس و گمان ها در خصوص انفعال شما و مجاهدین در قبال اقدامات تروریستی حول این معنی است که شما و مجاهدین خلق ماهیتا از چنین اقداماتی استقبال می کنید. شما بارها از موضع حمایت از مجاهدین ناگزیر شده اید اتهامات تروریستی مجاهدین را در سه دهه اخیر با عناوینی از جمله دفاع مشروع و بعدتر قطع اقدامات تروریستی از تاریخ مشخصی توجیه کنید، اما ظاهرا این بار و متعاقب انفجار اخیر در ایران الزاما باید در خصوص کلیت این اقدامات و از جانب هر گروه و جریانی موضع بگیرید. اگر چنانچه در خصوص گروه های تروریستی تصریح شده که حمایت از چنین اقداماتی نیز در حکم مشارکت محسوب می شود، در چنین وضعیتی سکوت در قبال این اقدامات چه از موضع مجاهدین و چه از موضع شخص شما نیز تردیدهای معقول و منطقی را به همراه خواهد داشت.

فرض دیگر بر این است که حمایت شما از مجاهدین در حقیقت متکی به پتانسیل قفل شده نظامی مجاهدین است، که با حذف نام مجاهدین عملا در دراز مدت امکان از سرگیری عملیات تروریستی را قریب الوقوع می کند. این فرض وقتی به واقع نزدیک می شود که شما از یک سو در تلاش برای تبرئه مجاهدین بر می آئید و از سوی دیگر در مقابل اقدامات تروریستی در ایران سکوت پیشه می کنید. در چنین وضعیتی احتمال حمایت موازی شما از گروه انجمن پادشاهی ایران پربیراه نخواهد بود. نکته قابل تعمق تر اینکه مجاهدین همواره داعیه حذف و شعار عدم مشروعیت سیاسی طرفداران پادشاهی در ایران را کوک می کنند. برای مجاهدین ساقط کردن تمام عیار آنها از هر گونه تحرک سیاسی حتی در قالب اپوزیسیون به حدی مهم است که حتی صراحتا حق هر گونه تحرک و فعالیت سیاسی در دولت موقت شورای ملی مقاومت را از آنها سلب کرده اند و تعجب برانگیزتر اینکه همین جریان مورد نظر به کرات در قبال مجاهدین موضع گیری و آنها را همردیف و شریک جرم جمهوری اسلامی معرفی کرده است. با این حال و علیرغم همه تقابل های صوری میان مجاهدین و جریان مورد نظر و همچنین تقابل شما با جمهوری اسلامی و همسویی تان با مجاهدین خلق به هر حال در چنین گردنه های استراتژیکی آنچه بیشتر نمود و عینیت می یابد وحدت و همسویی مجاهدین خلق، شما و گروه انجمن نجات پادشاهی است.

طبیعی است در چنین شرایطی شما سیاست سکوت را بهترین و موثرترین موضع در راه حصول به هدف استراتژیک تان که همان تغییر رژیم در ایران است، اتخاذ کنید. اینکه آیا چنین موضعی طبعا در ادامه منجر به حمایت آشکار شما از هر گونه تحرک نظامی و تروریستی در ایران واقع شود، یک گمانه قریب به واقع است، ادعای واهی نیست. این موضع گیری آیا همان استراتژی استفاده ابزاری از مجاهدین را تداعی نمی کند. در این صورت حمایت شما از مجاهدین نه حمایت از یک آلترناتیو دمکراتیک که حمایت از یک امکان براندازانه با لحاظ بیشترین انتفاع پراگماتیستی نیست؟ در این میان آیا ادعای مبارزه با تروریسم از جانب شما در خوش بینانه ترین حالت ابزاری کردن و سیاسی کردن این مقوله در راستای تامین منافع نوعی شما محسوب نمی شود؟

جناب آقای تنتر بدون شک بسیاری از وقایع و اتفاقات از حدود اختیار افراد خارج است و البته بخشی از اهمیت و جذابیت این اتفاقات هم در گرو همین تقدیرگونگی آن است. چه بسا در پی بروز اتفاقات و حوادثی این گونه راز و رمز بسیار حقایق روشن می شوند و به قول ایرانی ها پرده ها فرو می افتند. به باور ما و در عین تاسف و تالم بسیار از بروز چنین اقداماتی آنچه متعاقب این گونه حوادث دلخراش و متاثرکننده به جا خواهد ماند، کم و بیش محک خوردن صداقت و انگیزه های پنهان شما در حمایت از سازمان مجاهدین خلق خواهد بود. اینکه حداقل به واسطه حفظ پرنسیب های سیاسی و اخلاقی تان برای یک بار هم شده، حیثیت و اعتبار خود را در تقابل با منافع سیاسی فرضی تان اولویت بدهید.

رونوشت

جناب آقای لرد رابین کوربت

جناب آقای کازاکا

29.05.2008

منبع:

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا