یکی از مواهب مهم دوره کنونی معنا و مفهوم واژه هاست که تغییر کرده و معنایی دیگر به خود گرفته است و در واقع ماهیت دیگری پیدا می کند.
مثلا صلح خواهی تبدیل میشود به تجاوز به حریم کشورها و تصرف آنها، بسط دموکراسی و آزادی نیز میشود قتل و غارت و تجاوز و از بین بردن آرامش و امنیت سیاسی و اجتماعی و دخالت در کلیه امور مملکت داری، و کمک به رشد اقتصادی نیز میشود چپاول منابع طبیعی کشورهای دیگر. مذاکره برای حل موضوعات فیمابین کشورها نیز جای خود را میدهد به تعیین تکلیف برای طرف دیگر مذاکره و تعیین شروط خوارکننده و تحمیل و فشار غیر متعارف و به زنجیر کشیدن آنها و الی آخر.
یک موضوع جالب اما دردناک و تاسف انگیز نیز همین حقوق بشر است که تبدیل شده به ابزار و چماق در دست عده ای زورگو برای پیش بردن منافع بی پایان خودشان و تحمیل شرایط و نگرش خودشان به دیگران. تعجب نکنید حتی کشورهایی که یکزمانی اون یکی های دیگر را "ببر کاغذی" می نامیدند هم از همان ظاهرا یکه و تنها و خلاصه "پرزوره" حساب می برند و بهش حساب پس میدهند و مرتب در نهان و آشکار در حال گفتن چاکرم و مخلصم هستند.
اما از همه دیدنی تر و زیباتر شعار مبارزه با تروریسم است که این یکی دیگه سقف هرچی فرهنگ لغط است را پرانده و ترکانده.
این یکی دیگر معنی اش معنی همه معنی هاست و باور کنید که رودست ندارد. چون تحت این لوا و پشت پرده این واژه یعنی مبارزه با تروریسم آنهم از نوع جهانی، همه گونه امدادرسانی و عملیات ریکاوری برای همان تروریست های شناخته شده و بدنام فراهم میشود برای مثال در لفظ و حتی روی کاغذهای رسمی فرقه تروریستی رجوی را هم "فرقه خطرناک" می نامند و هم "تروریسم" و هم آنرا در لیست تروریستی جای میدهند و از قضا هرنوع معامله را نیز با آنها تحریم میکنند، اما در عصری که گفتیم معنی آن دقیقا یکصد و هشتاد درجه تغییر میکند و ترجمه آن میشود "رساندن هر نوع امداد" به این فرقه.
به راحتی به آنها اجازه مسافرت و میتینگ داده میشود و سخنرانی و شو تلویزیونی و دیگر و جالبتر اینکه مامورین ریز و درشت را نیز از اینور و انور و از بین "بازنشسته" و "نماینده پیشین" دیپلمات سابق" و غیره و خلاصه مشتی فقیر جیب خالی شده محتاج یورو مخصوصا در این شرایط بحران جهانی اقتصادی که دیگه همه رو ورشکسته کرده را پیدا میکنند و با سلام و صلوات به سبک غربی البته و از نوع "مافیائی" می فرستند به دیار نیستی و شهر ناکجاآبادی بنام "اشرف" تا کمی با تنفس دهان به دهان این فرقه را سر حال بیارند. و حتی رسما "خواهر خوانده" میشوند. یعنی اینکه دیگر وقاحت را از سر گذرانده و گیلاس هم روش نوشیده اند البته به سلامتی اسرای تحت سلطه فرقه تروریستی در "کمپ خالص" مربوط به مجاهدین خلق سابقا مسلح و اکنون خلع سلاح و استراتژی و آینده شده. و تازه آرزو هم میکنند که آنها را با "پاسپورت ایرانی" ببینند که زیاد متوجه نشدم گویا الان با پاسپورت سازمانهای جاسوسی اسرائیل و جاهای دیگر که لابد توسط مافیا ایتالیا برای آنها جعل و آماده سازی شده به اینور و آنور مسافرت میکنند.
خوب در هرصورت اگر آن به اصطلاح نمایندگان ایتالیایی آمده اند که این فرقه را از عراق به ایتالیا ببرند که خیلی خوب است بالاخره بعد از مدتها این اسرا یک جای دیگر از این دنیای پهناور را میبینند و روحشان تازه میشود و چه بسا دیدگاهشان نیز تازه شود و از شر این فرقه مخرب خلاص شوند. "کونئو" در ایتالیا هم که جای بدی نیست چه بهتر که دست "خواهر خوانده" خود را بگیرند و با خود ببرند خیلی هم خوشحال میشویم اگر به این واماندگان و کرک و پر ریخته ها در این آخر عمری یک جایی بدهند که دیگه از این همه آوارگی هم نجات پیدا کنند. ولی چرا همه آنهایی که طی سالهای اخیر درباره حقوق مجاهدین و لزوم ماندن آنها در اشرف و فشار به عراق برای نگهداری از آنها صحبت می کنند. چرا از خودشان مایه نمی گذارند و صحبتی از پذیرش این تروریستهای به ظاهر پشیمان از عملکرد گذشته خود به کشورهای خود دعوت نمی کنند.
تمام این مطالب گوشه ای از دائره المعارف جدید جهانی است که در حال تکمیل شدن است البته در هیچ سایتی شما نمیتوانید آنرا پیدا کنید اما در همه جا میتوانید آثار مفتضح آنرا بوضوح مشاهده نمائید.