نامه خانم شادرام به سفیر آلمان در سوئد

نام من شعله شادرام است. من 42 ساله هستم و برای 14 سال است که در سوئد زندگی می کنم. من با تأسف 7 سال از زندگی خود را با مجاهدین و در عراق از دست دادم. به محض این که زبان به انتقاد سازمان گشودم و سعی کردم رهبر فرقه،مسعود رجوی و همسرش مریم رجوی را زیر سئوال ببرم، مورد همه نوع اهانت و هجوم واقع شدم و تحت فشار شدید روانی قرار گرفتمسفیر محترم آلمان در سوئد – استکهلم

عالیجناب،

با احترام، به اطلاع می رسانم که سازمان مجاهدین خلق (MKO

نام من شعله شادرام است. من 42 ساله هستم و برای 14 سال است که در سوئد زندگی می کنم. من با تأسف 7 سال از زندگی خود را با مجاهدین و در عراق از دست دادم. به محض این که زبان به انتقاد سازمان گشودم و سعی کردم رهبر فرقه،مسعود رجوی و همسرش مریم رجوی را زیر سئوال ببرم، مورد همه نوع اهانت و هجوم واقع شدم و تحت فشار شدید روانی قرار گرفتم و حتی زندانی شدم. شما می توانید تصور کنید که زندان عراقی، تحت تسلط صدام حسین باید چگونه مکانی باشد. من همانند بسیاری دیگر که رهبری مجاهدین را مورد نقد قرار داده بودند توسط مجاهدین متهم شدم. سازمان ما را به افسران امنیتی عراقی تحویل داد تا زندگی را بر ما سخت کنند. آن ها امیدوار بودند که با چنین کاری، ما پشیمان خواهیم شد و تقاضای عفو می کنیم و دوباره به سازمان باز خواهیم گشت. اما بیشتر ما در برابر سختی ها ایستادگی کردیم و من در نهایت توانستم به سوئد بیایم. هم اکنون به همراه همسر سوئدی و چهار فرزندمان زندگی می کنم. با این حال باید تأکید کنم که همچنان از یادآوری روزهایی که با فرقه و درعراق گذراندم زجر می کشم.

عالیجناب

بهتر نیست از خانم مریم رجوی در مورد بدبختی هایی بپرسید که صدها تن همچون من به اجبار تحمل کردند فقط به دلیل این که می خواستند از سازمان جدا شوند؟ به چه دلیل من و بسیاری همچون من از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محروم شدیم؟ من پیشنهاد می کنم که گزارش دیدبان حقوق بشر که در می سال 2005 منتشر شد را مطالعه کنید. شما پی خواهید برد که چگونه ابتدایی ترین حقوق بشر در درون سازمان به طور سیستماتیک نقض شد.

در این گزارش مسائلی همچون زندان های انفرادی، شکنجه، و حتی قتل مخالفین و منتقدین به طور واضح ذکر شده است.

بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی که احتمالاً اصلی ترین دلیل حمایت آلمان از سازمان مجاهدین و رجوی ها می باشد، آیا نباید توجهی به این نقض سیستماتیک حقوق بشر در درون سازمان مبذول داشت؟ آیا بهتر نبود اگر پارلمانترهای آلمان از مریم رجوی در مورد طلاق های اجباری، جدایی کودکان، کنترل ذهن و مغزشویی اعضای سازمان و رد خانواده در درون سازمان پرسید؟ آیا رویکرد های سیاسی، می تواند توجیهی باشد تا چشمان مان را بر روی نقض حقوق بشر ببندیم؟

من بی صبرانه منتشر دریافت پاسخی از سوی شما هستم.

با بهترین آرزوها

شعله شادرام – استکهلم

رونوشت به:

وزیر امور خارجه ی آلمان

وزیر امور خارجه ی سوئد

سخنگوی پارلمان آلمان

اعضای آلمانی اتحادیه ی اروپا – رسانه های آلمان

لینک به متن انگلیسی نامه

تناقضات درونی در فرقه رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا