عوامفریبی مجاهدین به شیوۀ فرار به جلو

دبیرخانۀ شورای ملی مقاومت مجاهدین طی اطلاعیه ای اعلام نمود که دولت عراق از دیدار خانواده ها با فرزندانشان در اشرف جلوگیری می کند و در این رابطه با بیان جملاتی که احساسات هر انسانی را بر می انگیزد مینویسد:

البته که جلوگیری از دیدار خانواده ها با عزیزانشان از سوی هرکس که باشد نقض آشکار حقوق بشر محسوب شده و محکوم است. از جزئیات این موضوع مطلع نیستم ولی با توجه به شناختی که از این فرقه دارم میدانم که مسائل بسیار کوچک را آنچنان بزرگ می کند که شنونده را بهت زده می کند و برعکس مسائل بسیار مهم را آنچنان کوچک و کم اهمیت جلوه می دهد که انسان براحتی حاضر است از روی آن عبور کند. این البته شیوۀ کار همۀ دیکتاتورها و سیاستمدارانی است که مردمی نیستند و امور خود را با فریب پیش می برند.

ولی خارج از این بحث، لازم است از دبیرخانۀ محترم شورا سوآل کنم شما که اینهمه به حقوق بشر اهمیت می دهید و مسئلۀ خانواده برایتان مهم است به چه علت مسئول شورا به مدت 20 سال ما را از خانواده دور نگهداشته بود و اجازه نمی داد حتی یک تماس تلفنی و یا یک نامه نگاری با آنها داشته باشیم و رسماً آنرا به اسم "نخ وصل" مورد سرکوب قرار می داد؟ چرا در سال 1380 (قرارگاه باقرزاده) که از مسئولین فرقه خواستم اجازه دهند با تلفن خانواده ام را پیدا کنم و با آنها رابطه بزنم اجازه ندادند و چند ماه بعد هم در نشستهای طعمه از من خواستند این مسائل را به عنوان اینکه نخ وصل به خانواده داشته ام در جمع مطرح کنم و مورد اهانت قرار بگیرم؟ به چه علت حتا 14 سال بعد از فوت مادرم خبری از او نداشتم؟

راستی شما که اینهمه حقوق بشری شده اید به چه حق بعد از سقوط بغداد که خانواده ها مراجعه کرده بودند تا عزیزان خود را ببینند، افراد را وادار می کردید به خانواده های خود مارک اطلاعاتی بزنند و حتی پدر و مادر خود را مورد اهانت و ضرب و شتم قرار دهند تا به ایران بازگردند؟ و به چه حقی از آنها مصاحبه می گرفتید تا در تلویزیون بگویند اگر بار دیگر خانواده شان به اشرف بیاید آنها را راه نخواهند داد؟ و چرا بعد از دیدار افراد ساکن اشرف با خانواده شان برای آنها نشست می گذاشتید تا پروژه های محبت طلبی خود را نوشته و در حضور دیگران بخوانند و تحقیر شوند؟

شما که اینهمه از وجود کودکان این خانواده های مراجعه کننده در شرایط بد جوی! آنجا نگران هستید، چرا دهها کودک 8-12 سالۀ عراقی را در گرمای 60 درجۀ تابستان آنهم در جنوب عراق (بدون اینکه به خواسته های آنها توجه کنید که نیاز به آب آشامیدنی داشتند و از گرما روی زمین می افتادند و ناله می کردند)، وادار به کارهای سنگین و طاقت فرسا و غیر انسانی می نمودید که خود من بارها به شما اعتراض کردم ولی مورد تهدید قرار گرفتم؟ و چرا میلیشیاهای شما در آنجا دست به خودکشی می زنند؟

در ادامۀ این اطلاعیه به مسائلی اشاره شده که تنها هدفش برانگیختن احساسات مردم و سازمانهای حقوق بشری است:

همچنانکه در مطالب فوق مشاهده می شود، شورا ضمن برانگیختن احساسات مردمی تلاش می کند تنشهای خود را با دولت عراق بیشتر نماید تا این دولت را وادار به واکنش منفی نموده و از آن استفاده سیاسی کرده و باز هم نگاهها را بسوی خود بازگرداند. نکته ای که دولت عراق باید نسبت به آن هوشیار باشد و در دام سران این فرقۀ ریاکار نیفتد. کما اینکه پس از این عوامفریبی ریاکارانه، آقای سوبهاش چاندرا بیرلا رئیس سازمان بینالمللى حقوقدانان نیز (تحت تأثیر تبلیغات همین فرقه) به میدان آمده و اینکار را نقض حقوق بشر دانسته و خواستار رعایت حقوق ساکنان اشرف شده است. در قسمتی از نامۀ آقای چاندرا بیرلا آمده است:

همانگونه که مشاهده می نمایید عین همان نوشته های احساسی شورا در رابطه با حضور زنان و کودکان در بین ملاقات کننده ها و به زندان تبدیل شدن اشرف، در گفته های آقای چاندرا بیرلا نیز به چشم می خورد که نشانگر ترفندهای ریاکارانۀ سران فرقه برای تأثیر در شخصیتهای حقوق بشری و همسو ساختن آنان با فرقه شان می باشد. به این ترتیب سران فرقه تلاش می کنند به هر شکل ممکن روابط بین ساکنان اشرف و دولت عراق را دچار تنش نمایند و آنگاه از این تنش به نفع خود استفاده کرده و مجامع حقوق بشری و انساندوستانه را نیز با خود همراه نموده و وادار به موضعگیری علیه دولت عراق نمایند که در نتیجۀ آن از این نمد کلاهی هم برای خود بدوزند. استراتژی این فرقه همواره بر روی تضادهای بین دو جناح مختلف سوار شده بوده است. این عمل نیز تضاد انداختن بین دولت عراق و سازمانهای مدافع حقوق بشر و استفادۀ سیاسی از این تضاد در راستای اهداف فرقه می باشد.

نتیجه اینکه دولت عراق بایستی به طور کامل مسائل انسانی و حقوق بشری را در مورد ساکنان اشرف رعایت نماید تا سران فرقه نتوانند بهانه ای برای ایجاد تنش پیدا کنند. در انتهای اطلاعیه می بینیم که شورا از همۀ مجامع بین المللی درخواست برداشتن محدودیتها از اشرف می کند:

«مقاومت ایران، خواستار اقدام عاجل دبیرکل، شورای امنیت، کمیسر حقوق بشر و دیگر ارگانهای ذیربط ملل متحد و دیگر مجامع مدافع حقوق بشر و حقوق پناهندگان به منظور پایان دادن به تضییقات وارده بر ساکنان اشرف و خانواده های آنها، بخصوص ممانعت از ورود خانواده ها به اشرف می باشد.»

نکتۀ قابل توجه این قسمت، درخواست از شورای امنیت سازمان ملل متحد برای وارد عمل شدن است! گویا تحت کنترل قرار دادن فرقه، برابر است با به خطر افتادن امنیت جهانی! و این هم باز برآمده از افکار دون کیشوتی مسئول شوراست که همیشه تلاش می کند اینگونه جلوه نمایی کند که ایشان مرکز ثقل زمین هستند و امنیت ایشان امنیت کل جهان است! (بگذریم که خانم رجوی چندی قبل در دیدار با برخی از پارلمانترها به همین نکته اشاره نمود که از لیست درآمدن فرقه اش کمک بزرگی است به امنیت جهانی! و برای اثبات این موضوع نیز استدلال مشخصی نداشت جز اینکه بگوید این رژیم بالاترین خطر برای صلح جهانی است و در نتیجه بیرون آوردن فرقه اش از لیست تروریستی به نفع امنیت جهانی است! اینکه چه ارتباطی بین این دو مسئله هست بماند چون بحث جداگانه ای را میطلبد.)

موضوع درخواست از مجامع حقوق بشری و حقوق پناهندگان! نیز بسیار قابل تأمل است و این سوآل را بوجود می آورد که اگر سازمانهای حقوق بشری قرار باشد در این امر دخالت کنند، چرا این سازمان اجازه نمیدهد آنها به طور مستقیم با ساکنان اشرف ملاقات داشته باشند و به طور خصوصی حرفهای دل خود را به آنها بزنند؟

به این ترتیب شورای ملی مجاهدین، تلاش می کند ضمن مظلوم نمایی و لاپوشانی جنایتهای فرقۀ رجوی در اشرف و در حق هزاران زن و مرد زندانی آنجا، و برای اینکه قطع رابطۀ اجباری هزاران نفر از ساکنان آنجا را با خانواده هایشان بپوشاند، با دادن این اطلاعیه رو به جلو فرار کند تا بلکه نگرانی شدید خانواده هایی که خواهان دیدار با عزیزان خود به صورت آزاد هستند (تعدادی از آنان نیز چندی پیش در بغداد تجمع کرده و خواهان دیدار عزیزانشان بودند که سران فرقه اجازۀ دیدار به آنها نداده بودند) را مخفی نگه دارد.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا