کودتای 17 ژوئن!

فرقۀ تبهکار رجوی با نزدیک شدن سالروز دستگیری مریم قجر عضدانلو (پس از فرار از پادگان اشرف که آن زمان زیر بمباران قرار داشت، و پناه گرفتنش در قلعۀ اورسوراواز)، تلاشهای زیادی را از طریق لابی های خود آغاز کرده تا بتواند هرطور شده این پرونده را مختومه اعلام کند و از زیر بار سنگین افتضاحات آن (بویژه پس از کشانیدن خیابانهای اروپا به محلی برای اقدامات شنیع خودسوزی و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم)، خود را بیرون بکشاند. در همین رابطه تارنمای خبری این فرقه، در سرتیتر خبرهای خود نوشت:

"فراخوان پارلمان فرانسه، برای پایان دادن به پروندۀ کودتای ننگین 17 ژوئن"!!!!

این واژه ها که به شکل حساب شده و هدفمندی بکار گرفته شده اند، در عین حال بسیار مضحک و خنده دار می نماید و بیانگر سلسله توهّمات سران این فرقه نسبت به خود است. در همین رابطه نکاتی چند قابل ذکر است:

نخست اینکه واژۀ کودتا یک واژۀ فرانسوی به معنای "برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو" می باشد و با اقدامی که دولت قانونی "فرانسه" توسط پلیس رسمی خود انجام داد تا چند "ایرانی" مشکوک به اقدامات تروریستی را در "کشور خود" دستگیر نماید اساساً همخوانی ندارد.

دوم اینکه خانم رجوی رهبر یک فرقۀ مذهبی است و هیچگاه به طور رسمی در هیچ کشوری بر مسند قدرت و یا حتا در پستهای دولتی نبوده است و همچنانکه ابتدا هم اشاره کردم ایشان هنگام دستگیری شان مدتی بود که با تنها گذاشتن نیروهایش در زیر بمباران، از ترس کشته شدن به فرانسه پناه برده بودند و نسبت دادن واژه کودتا به ایشان فقط تمسخر همگان را بر می انگیزد.

سوم اینکه به فرض خانم قجر عضدانلو رئیس جمهور برگزیدۀ مقاومت در تبعید! بوده باشند، آیا این اقدام دولت فرانسه موجب شده که این خانم از ریاست جمهوری خلع شوند و کس دیگری جایگزین ایشان شود که واژه کودتا در مورد ایشان صدق کند؟

چهارم اینکه بکارگیری واژۀ "کودتای ننگین" یک ترفند رسوا و مکارانه برای نسبت دادن خانم رجوی به بزرگ مرد تاریخ ایران یعنی دکتر مصدق است. اقدامی که یادآور پیامهای قبلی این خانم ریاکار و نسبت دادن خود به گرد دلاور امیرخیز می باشد. اقدامی که هدفش تنها استفادۀ ابزاری از بزرگان میهنمان برای سیاستهای وطنفروشانه و خائنانه و جنایتکارانۀ فرقۀ رجوی است.

در این رابطه باید به سران این فرقه، بویژه به خانم رجوی، گفت: مصدق بزرگ دقیقاً برخلاف اعمال نوکر منشانۀ شما که هر روز خود را تحت اختیار یک دولت قرار داده و اطلاعات کشورتان را مابه ازای حیات ننگین خود معامله می کنید، یک تنه و به اتکای ملت بزرگ ایران، با سه امپراتوری بزرگ جهان، پنجه در پنجه شد و هرچند او را تحت فشارها و محدودیتها شدید قرار داده و به دادگاه بین المللی کشانیدند، اما او با نبرد قهرمانانه اش تمامی آنان را به همراه مزدوران داخلی به زانو درآورد و موجبات سربلندی ملت ایران را فراهم نمود. شما کجا و آن کوه استوار خلق کجا؟

شما که حتا جرأت و شهامت حضور در یک دادگاه را ندارید تا در برابر اعضای جداشده از فرقه تان قرار گیرید و به شکایاتی که از شما و از جنایتهای ضدانسانی علیه هزاران تن از فرزندان این آب و خاک دارند پاسخگو باشید، چگونه دستگیری خود توسط پلیس ضد تروریست فرانسه را به کودتای ننگین 28 مرداد نسبت می دهید تا از آن سوءاستفاده نمایید؟ یادتان نرود که ما جداشدگان از فرقه تان، در هر لحظه و در هر دادگاهی آمادگی داریم تا سخنان شما را بشنویم و رو در رو و چشم در چشم، جنایتهای شما را در برابر دید جهانیان قرار دهیم. در آن لحظه همگان قضاوت خواهند نمود که چه کسانی پیروان مصدق و ستارخان و باقرخان و پسیان و میرزا و محمد حنیف نژاد بودند و چه کسانی خائن به میهن و مردم و تاریخ.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا