تکرار اجلاس میان دوره ایی شورا و حرفهای پوچ مریم رجوی

برگزاری اجلاس شورای به اصطلاح ملی مقاومت در پاریس در چنین شرایط اجتماعی ایران، فقط و فقط برای ابراز وجود در صحنه سیاسی است. اگر بندهای اطلاعیه شورا را با دقت مطالعه کنید به این نتیجه می‌رسید که مطالب آن هم چون گذشته بازی با کلمات و سیاه نوشته هایی تکراری بیش نیست.
خوش نشینان پاریس برای چند صدمین بار!!! به این نتیجه رسیدند که همه مردم ایران ناراضی بوده و خواهان تغییر دمکراتیک در جامعه ایران می‌باشند.!!! آنان سعی دارند اعتراضات مردمی اخیر در مورد انتخابات را به جیب خودشان ریخته و مرموزانه از آن نتیجه گیری های مورد نظر خود را بکنند و آنرا سر فصلی در قیام کنونی و انفجار خشم و نفرت متراکم مردم علیه تمامیت رژیم که در وضعیت شقه و شکاف در راس حاکمیت، فرصت بروز یافته است می دانند.
باید دید کدام یک از تحلیل های گذشته مریم و مسعود درست بوده که اکنون دوباره تاکید دارند که تحلیل های این شورا تا حالا درست از آب در آمده.
مگر تا به حال چند صد بار در تحلیل هایتان اعلام نکردید که کار نظام جمهوری اسلامی ایران تمام است و حکومت ایران توسط ارتش ما سرنگون خواهد شد؟
مگر تحلیل شورا در مورد وقایع اخیر این نبود که قیام مردمی صورت گرفته است، پس نقش ارتش و یا نقش ستاد اجتماعی و ستاد داخله تان و هواداران میلیونی شما در این اعتراضات چه بوده است؟
چرا در فرصت پیش آمده (به قولتان قیام مردمی) از ارتش تان استفاده نکردید؟
چرا اکنون رنگ تحلیل های شما عوض شده و سعی دارید روی موج اعتراضات مردمی در مورد انتخابات سوار شده و بی پروا و با استمداد از آمریکا و دول غربی، به خیال خام خود به قدرت برسید؟
در اطلاعیه و سخنرانی های قبل از انتخابات اعلام نمودید که مردم ایران انتخابات را تحریم کردند و حتی پس از انتخابات منکر 85 درصد مردم ایران در انتخابات شدید.
اگر تحلیل شما درست بود، پس این اعتراضات برای چه بوده؟ مطمئنا این اعتراضات مردمی هیچ ربطی به جماعت شما نداشت چرا که سازمان مجاهدین با خیانتی که رجوی از سال 60 در پیش گرفت و با خشونت، ترور کور و همکاری با صدام در جنگ هشت ساله علیه ملت ایران و هم چنین آویختن به دامن امپریالیسم و وطن فروشی های سالهای اخیر و حتی درخواست از دولت آمریکا برای حمله به ایران که توسط ملیجک دربار رجوی، یعنی علی رضا جعفر‌زاده در کانال فکس نیوز در همین ایام بعد از انتخابات بیان شد، پیش ملت ما منفورتر شده است.
حقیقت امر این است که رهبران فرقه به دلیل فرار از کشور و دور بودن از مردم تحلیل درستی از واقعیات اجتماعی ایران ندارند.
حرفهای تکراری سالیان طولانی شورا و حضور نفرات مشخصی در نشست های آن که همگی به مجیز گویی مریم قجر مشغول هستند و آوردن چند مهمان خارجی که بطور ثابت در کلیه برنامه های آنان حضور دارند (و بهتر بود آنان را در اور اسکان می دادید تا بتوانند مثل نفرات وارفته شما در عراق انقلاب مریم را خوب بچشند و با گوشت و پوست انقلاب من درآوردی مریم را مزه کنند تا ببینید که آیا آنها حاضرند یک ساعت هم نزد شما بمانند)، تماما تکرار مکررات می باشد و نکته جدیدی در آن نبود.
فرقه برای اینکه در عرصه سیاسی خودش را مطرح کند در بوق و کرنا می دمد که اجلاس میان دوره ایی برگزار شده اهمیت زیادی برای مبارزات مردم ایران دارد تا به دول غربی پیام بدهد که برای دشمنی با ملت ایران آنها را به حساب آورده و برای حمله احتمالی به ایران، از این مزدوران سابق عراق، بعنوان بخشی از ارتش خود استفاده کنند.
مریم قجر از اعتراضات موجود درباره انتخابات قصد سوءاستفاده داشت که با هوشیاری مردم این توطئه کثیف خنثی شد و حتی آش آنقدر شور بود که در تظاهرات خارج کشور در مورد انتخابات، آنان را به حساب نیاورده و خط خودشان را با این خائنین به وطن جدا کردند.
هر چقدر مریم در اور اجلاس میان دوره ایی و یا پایان دوره ایی برگزار کند و دیگران به تعریف و تمجید از او و شوهر فراریش بپردازند، زمان آزادی نفراتی که در حصار فیزیکی و ذهنی فرقه در اشرف قرار دارند فرا رسیده است. باید به او گفت قبایی که طی این سالیان مسعود به تن تو کرده بسیار گشاد است و این قدر خواب رئیس جمهور مادام العمر شدن را نبین. در عصر آگاهی توده ها جایی برای شیادی شما وجود ندارد. دوران دروغ گفتن بسر آمده است، دوران بکار بردن کلمات خوش رنگ و لعاب و بازی با احساسات مردم برای رسیدن به قدرت بسر آمده است.
دوران لبخند زدن و دست نیاز دراز کردن به دول غربی گذشته است. چهره واقعی ات در پس آن لبخند که پیش از این در اشرف برای نیروهایی که خواهان جدایی بودند و به دستور تو و شوهر فراریت شکنجه شده و سپس تحویل زندان ابوغریب می‌شدند رو شده بود، اکنون با افشاگری های افراد جدا شده برای دیگران نیز نمایان گردیده است. زیرا نفراتی که اکنون دست به افشاگری می‌زنند با گوشت و پوست خود این فریب کاری شما را لمس کردند.
در پایان این سئوال را هم باید از مسئولین شورای خارجه نشین پرسید که بقیه پانصد اندی عضو شورا که آن همه برایش تبلیغ می کردید و دم از گسترش می‌زدید کجا هستند که اجلاس تان با تعداد اندکی برگزاری می شود؟
و مهمتر از آن، باید پرسید رئیس این شورا کجاست و در کدام سوراخ موشی پنهان شده که سال هاست از او خبری نیست؟
بهتر نیست این شورای بی سر و بی پیکرتان را جمع کنید؟ آیا اکنون شورای خارجه نشین شما به شیر بی یال و کوپال و دمی که در قصه ها بیان می کنند تبدیل نشده است؟
در همین جا نیز باید به اعضای وارفته و مجیز گوی شورای خارجه نشین گفت از این خانم برای شما آبی گرم نخواهد شد و دست شما به گندم ری نخواهد رسید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا