نگرانی رجوی برای حضور پلیس عراق در اشرف قابل درک است

موضوعیت و موجودیت تمام فرقه ها و به خصوص فرقه های سیاسی – تروریستی از جنس مجاهدین در وهله اول به تشکیلات آنها و بعدتر به نظم اصطلاح آهنین حاکم بر آنها بستگی دارد. تقریبا در تمام فاجعه های انسانی که فرقه ها خلق کرده و منجر به بجا گذاشتن قربانیان شده این قاعده جاری و ساری بوده است. در کنار سیستم های مجاب سازی و شستشوی مغزی روی افراد تشکیلات، اهرم های تکمیل کننده از جمله تهدید به مرگ اعضای فرقه مهمترین عامل تمکین تشکیلاتی و تن دادن به خواست رهبران فرقه ها بوده است. بر همین اساس امروزه در برخورد با فرقه ها و خنثی نمودن خطرات آنها گسست تشکیلاتی فرقه ها و جداسازی رده های تشکیلاتی به خصوص رهبران از لایه های مختلف و در کلیت متلاشی کردن دیسیپلین به مثابه مهمترین عامل بازدارنده و مهارکننده مورد تاکید است. اهرمی که متاسفانه کمتر مورد توجه و بکار گرفته می شود. کما اینکه مسامحه و نادیده گرفتن این مهم در جریان به دست گرفتن کنترل قرارگاه اشرف به دست آمریکایی ها عملا نه تنها هیچ تاثیری بر مناسبات تشکیلاتی مجاهدین بجا نگذاشت، بلکه این اهمال تا جایی بود که پس از تصمیم عراق مبنی بر به دست گرفتن کنترل قرارگاه اشرف بیشترین مقاومت و واکنش ها فرقه ای به قصد حفظ شرایط موجود صورت گرفت. اظهارات زیادی پس از وقوع تحولات در عراق و به دست گرفتن کنترل اشرف بر این حقیقت اذعان داشتند، که نیروهای آمریکایی اساسا در برخورد با مجاهدین و تشکیلات آنها دچار انفعال کامل بوده و هیچ تلاش و فعالیتی که جنبه بازدارندگی داشته باشد، اعمال نکرده اند. در واقع از زمان سقوط صدام تا ورود و به دست گرفتن کنترل اشرف به دست پلیس عراق هیچ اقدامی که به کمترین تاثیر بر موجودیت تشکیلاتی مجاهدین منجر شود، صورت نگرفته است. یکی از دلایل عمده مخالفت مجاهدین در خصوص ورود نیروهای پلیس عراق به قرارگاه اشرف را می توان در همین مهم محسوب کرد. شواهد و قرائن زیادی نشان می دهد نیروهای ائتلاف و آمریکایی ها نه تنها در قبال تشکیلات و حفظ آتوریته تشکیلاتی بر ساکنین اشرف منفعل و بی تفاوت بوده، که بعضا بر اساس توافقات پنهانی که میان سران اشرف و فرماندهان آمریکایی حاصل شده، آنها نه تنها از خروج نیروهای مخالف در اشرف جلوگیری نموده که به طور کلی هیچ نظارت و دخالتی بر روابط و مناسبات درونی و بیرون از قرارگاه اشرف نداشته اند. گزارشات حاصله در این خصوص ابعاد و دامنه همکاری های فرماندهان آمریکایی با سران قرارگاه اشرف را بسیار فراتر از اندازه ها و موارد مورد اشاره مورد تاکید قرار می دهد. در این خصوص در آینده این موضوع را به استناد اعترافات و شواهد موجود مورد آسیب شناسی قرار خواهیم داد. شواهدی که نشان می دهد نیروهای آمریکایی حتی بر اساس توجیهات و جایگاه حقوقی که برای مجاهدین قائل شده اند، می بایستی حداقل به تفکیک و طبقه بندی رده های نظامی و تشکیلاتی مجاهدین اقدام نموده و هر رده را در جا و مکانی مستقل تحت نظارت خود می داشته، اما نه تنها در این خصوص اقدامی نکرده که حتی موقعیت نیروی غالب و مغلوب نیز مورد ابهام جدی بوده است. آنچه در حال حاضر حائز اهمیت است اینکه مجاهدین دریافته اند حضور پلیس عراق در اشرف تنها به حضور صوری و فیزیکی محدود و محصور نخواهد شد. دلیل واکنش های خشونت آمیز مجاهدین و قربانی گرفتن از ساکنین اشرف در جریان وقایع ماه ژوئیه دقیقا در راستای این باور است. بنابر اظهارات مقامات عراقی حصارهای تعبیه شده با سیاج ها در داخل قرارگاه اشرف به نوعی دلالت و حکایت از بافت پیچیده و رعایت سلسله مراتب تشکیلاتی می کند که اهمیت حیاتی آنها بیش از هر چیز معطوف به کنترل دقیق و پیگیرانه افراد مناسبات و نظارت بی وقفه بر فعل و انفعالات تشکیلاتی است. مجاهدین که تا پیش از حضور نیروهای عراقی هیچ تهدیدی را احساس نمی کردند، اینک می دانند با برداشته شدن سیاج ها و حصارهای داخل قرارگاه بیش از هر چیز کنترل تشکیلات را از دست آنها خارج می کند. یعنی اقداماتی که حداقل از 7 سال پیش بایستی صورت می گرفت، اینکه به صورت بالقوه در دستور کار نیروهای عراقی قرار گرفته است. این تغییرات به مثابه اولین اقدامات جدی در جهت آزادسازی بدنه تشکیلاتی از نفوذ و حضور و نظارت و انقیاد تشکیلاتی است. تصاویر پخش شده از تلویزیون مجاهدین که سپر انسانی ساکنین اشرف را در برابر برداشتن سیاج ها توسط نیروهای عراقی به نمایش می گذاشت، در واقع بر اهمیت حیاتی این سیاج ها به عنوان نمادی از مناسبات درونی مجاهدین تاکید می کرد. برداشته شدن این سیاج ها و به طور موازی تفکیک سران از بدنه و گسست تشکیلاتی بیش از هر چیز به رهایی و آزاد کردن بخش های ناراضی کمک می کند. آنها را از تهدیدهای جانی و تشکیلاتی و اهرم های پیدا و ناپیدای فرقه ای در جهت اتخاذ تصمیمات فردی کمک می کند. سال ها است بر ضرورت ترک برداشتن ظرف استراتژیکی و ایدئولوژیکی قرارگاه اشرف به مثابه یک ضرورت انسانی در راستای آزادی و در امتداد نجات جان قربانیان و اسیران در دست رجوی تاکید می شود. اتفاقی که می توانست سال ها پیش رخ بدهد، اگر چه دیر اما به هر حال امروز به یُمن حضور نیروهای عراقی در قرارگاه اشرف در شرف امکان است. عصبانیت مجاهدین درست در راستای محقق شدن چنین شرایطی کاملا قابل درک است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا