لعن و نفرین از آن رجوی، عشق و امید نثار ما

مطلب زیر گزارشی است از انعکاسات دیدار اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان با برخی از خانواده های ساکن ماهشهر. این انعکاسات حاکی از حقانیت ودرستی راه انجمن ومسیر ارزشمند و مقدسی است که اعضای آن از بدو تشکیل تاکنون به خاطر تحقق آن مبارزه خستگی ناپذیر وطاقت فرسایی را با مدعیان رسوا ودروغین آزادی وانسانیت آغاز کرده اند.اکنون بعد از گذشت سالیان انجمن نجات علیرغم تبلیغات رسوای رجوی ها به نقطه امید وکانون اعتماد خانواده ها تبدیل شده است وبی دلیل نیست که این چنین رجوی وهمپالگی هایش از اعضای انجمن کینه بدل دارند چرا که بقول یکی از خانواده ها اعضای انجمن نجات آینه تمام نمای رجوی هستند که تمامی زوایای تاریکی او را در دیدگان خانواده ها آشکار می سازند. اکنون به کوری چشم رجوی ها اعضای انجمن در قلب خانواده ها و خصوصی ترین مناسبات آنها جا گرفته اند.آری اکنون دیگر هر خانه یک انجمن نجات است.
حال دیگر عشق وامید خانواده ها نثار ما ولعن و نفرین آنها از آن رجوی است پس بی امان وخستگی ناپذیر تا پاکسازی کامل ایدئولوژی خیانت وجنایت ونفاق ودوگانگی رجوی به پیش. ********
برخی از انعکاسات ملاقات با خانواده های ماهشهر و سربندر
در جریان ملاقاتهای اخیر اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان با خانواده های ساکن ماهشهر وسربندر شاهد برخورد های گرم وصمیمی از طرف خانواده ها بودیم.آنها جزء قدیمی ترین خانواده ها هستند واکثر فرزندان آنها بیش از 20 سال است که تحت اسارت فرقه رجوی بسر میبرند.در جریان دیدارهای صمیمی با اعضای انجمن آنها را نقطه امید خود برای نجات فرزندانشان میدانستند در زیر به مواردی از این انعکاسات اشاره میکنیم.
1-خانواده ربیعی- مادرم قبل از ملاقات با شما بیمار ودر گوشه ایی از خانه افتاده بود وحال وحوصله هیچ کس وهیچ چیز را نداشت ولی بعد از ملاقات با شما انگار یک روح وجان دیگری گرفته وچنان انرژی گرفته که هر روز از طبقه دوم پایین می آید ودر مغازه من مینشیند.شما به او یک امیدواری دادید وبرای اولین بار احساس می کند که بعد از 25 سال میتواند یکبار دیگر فرزندان خود را در آغوش بکشد فرزندان خانم ربیعی شکرالله ومعصومه در حال حاضر در اسارت فرقه رجوی قراردارند.
2-خانواده بهمنی- من در طی این مدت 2بار چشمم را عمل کرده ام دیگر هیچ نور امیدی نمی دیدم خدا شما را خیر بدهد که با همدردی و دادن امید نور روشنایی را بار دیگر به چشمانم برگرداندید.به مردن راضی شده بودم. 22 سال است که چشمم بدنبال آمدن جمشید است.خدا رجوی را لعنت کند. یک عمر رنج و زحمت وشب بیداری را از من گرفت.
آقای بهمنی- بعد از خدا امیدمان به شماست به شما اعتماد داریم چون از میان بچه های ما آمده اید هرکدام از شما برای من یک جمشید هستید من دچار بیماری فراموشی شده ام تمامی این مصیبت ها بخاطر دوری از جمشید بر من واردشد.خدا لعن کند رجوی را که همچون طاعون خانواده ها را نابود کرد چشم امیدم به شماست.
3-آقای عتیقی – هدفی که در پیش گرفته اید خیلی ارزشمند ومقدس است چون بدون کمترین چشم داشت مالی وصرفاً بخاطر مسئولیت ودین نسبت به دوستان سابق این چنین زحمت میکشید واز وقت خودتان میزنید ما قدر زحمات شما را می دانیم. بزرگترین حقی که به گردن ما دارید این است که ماهیت سازمان را به ما شناسانیدید.شما از بطن آنها آمدید وبخوبی ترفند های آنها را میشناسید بخاطر همین است که فرقه رجوی اینقدر از شما وحشت دارد. سال اول سرنگونی صدام که به پادگان اشرف رفته بودیم مستمراً از ما خواسته می شد که با اعضای انجمن نجات تماس نگیریم.
4-خانم بشارت(مهتاب) – ابتدا خیلی حرفهای شما را باورنمی کردم ولی بعد از اینکه مصاحبه علیرضا جعفر زاده سخنگوی سازمان را دیدم فهمیدم که حرفهای شما همه درست است وی در پاسخ سوال خبرنگاری در مورد اذیت کردن اعضای جدا شده به لکنت زبان افتاده بود ومشخص بود که غیرصادقانه صحبت می کند. یک صمیمیت وصداقت خاصی در حرفهای شما وجود دارد وتلاش ها و پیگیریهای مستمر شما حاکی از این است که عاری از هرگونه منفعت طلبی مادی است.
5-خانواده کنعانی – درطی چند روز اخیرکه به ملاقات دیگر خانواده ها رفته بودید خانواده ها اعتماد زیادی به شما پیدا کرده اند شما با جدا شدن از فرقه رجوی وتماس با خانواده ها ضربه سنگینی به آنها زده اید.شما تنها نقطه امید ما برای بچه هایمان هستید تا قبل از ملاقات با شما هیچ امیدی به بازگشت اقبال نداشتیم واورا از دست رفته می دیدیم وتلاش وصحبت های شما به من یک آرامش وامید جدیدی داد شما افراد مخلصی هستید که بی شک بخاطر اینکه درد مشترکی با بچه هایمان داشتید ودرد ورنج آنها را بهتر لمس کرده اید می توانید زمینه آزادی آنها را فراهم کنید.
6-خانواده نوروزی – شما با تلاش خستگی ناپذیرتان ما را از بی خیالی وخواب غفلت بیرون آوردید.شما در حقیقت آینه تمام نمای فرقه رجوی هستید وبدلیل حضورسالیان در این مناسبات بخوبی می توانید تمامی زوایای تاریک این فرقه را به خانواده ها نشان دهید.
7- خانوده فلاحی – من سالیان به این فکر کردم که چرا عمویم بر نمیگردد وچه موانعی بر سر راه او قرار دارد با توضیحاتی که حول مناسبات سازمان دادید جواب این سوال را گرفتم توضیحات شما هرکس را قانع میکند.صداقت خاصی در حرف های شما وجود دارد باید رجوی خیلی از دست شما عصبانی باشد وحتماً کینه خاصی از شما بدل دارد چون شما نقاب از چهره او برمی دارید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا