روند افول سازمان مجاهدین خلق

هنگامی که در سال 1365، مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق با سر و صدا و هیاهوی بسیار به عراق رفت، پروازش از فرانسه به عراق قهرمانانه توصیف شد و در تاریخ سازمان آن را پیروزی بزرگی در راه مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی تلقی کردند. ماشین تبلیغاتی سازمان البته فراموش کرد که بگوید رجوی در واقع به عراق فرار کرد زیرا دولت فرانسه در پی درخواست جمهوری اسلامی به وی دستور داده بود که خاک آن کشور را ترک کند. با این وجود، این حرکت عنوان استراتژیک به خود گرفت چرا که در آن زمان ایران در حال جنگ با عراق بود و سران سازمان مجاهدین مجبور شدند وقت زیادی صرف کنند تا استدلال هایی برای هوادارانشان بیاورند زیرا آن ها شدیداً از این اقدام سازمان (پناه گرفتن نزد دشمنی که به سرزمینشان و هموطنانشان حمله کرده بود) حیرت زده بودند.
چنانچه کمپ اشرف نماد موجودیت و به اصطلاح ایدئولوژی سازمان است، از دست دادن اشرف به معنای از دست دادن همه چیز برای سران مجاهدین است. به اعضای سازمان همواره گفته شده است که از اشرف در هر شرایطی دفاع کنند. حتی در 28 جولای به هنگام حمله پلیس عراق به اشرف به آن ها دستور داده شد که خود را در مقابل زره پوش ها و خودرو های پلیس عراق بیندازند تا مانع ورود نیروهای عراق به اشرف شود.توجیه این خیانتی که مجاهدین خلق علیه هموطنان خود مرتکب شدند کار بسیار دشواری بود اما زمانی که سازمان در عملیات های تروریستی خود علیه مقامات جمهوری اسلامی (که البته در آن عملیات ها شمار زیادی شهروندان بیگناه نیز کشته شدند) موفقیت هایی کسب کردند، برخی از هواداران بر شک خود فائق آمدند و خانه های خود در نقاط مختلف جهان را ترک گفته و به سازمان پیوستند. همچنین شمار دیگری نیروهای تازه استخدام شده نیز وجود داشتند که از سر بدبختی و با روش های فریبکارانه سازمان و پس از آن که نتوانسته بودند در هیچ کشور دیگری پناهندگی بگیرند، به عنوان آخرین راه، به سازمان پیوستند.
در سال 1367، پس از آن که جمهوری اسلامی قطعنامه سازمان ملل متحد و آتس بس با عراق را پذیرفت و متعاقبا سازمان مجاهدین خلق دیگر اجازه نداشت از خاک عراق برای راه اندازی عملیات علیه ایران استفاده کند، روند افول سازمان آغاز شد. این روند ادامه داشت تا زمان سرنگونگی صدام حسین که بدترین حادثه ممکن برای سازمان مجاهدین رخ داد زیرا کاملاً واضح بود که کسانی که در عراق بر سر قدرت می آیند همان کسانی هستند که مخالف صدام و حزب بعثش و همدستانش از جمله مجاهدین خلق هستند. طبق اسناد موجود مجاهدین خلق در کشتار و سرکوب شیعیان و کردهای عراق با صدام حسین همکاری کردند. بنابراین موقعیت مجاهدین در عراق وخیم تر شد.
خروج مجاهدین از عراق به منزله پذیرفتن یک اشتباه استراتژیک بزرگ است که رهبر عقیدتی سازمان حدود سی سال پیش مرتکب شد و این همان چیزی است که مسعود رجوی در آخرین پیام خود به مناسبت سیزده آبان به آن اذعان داشت. او اعلام کرد که مجاهدین حاضر هستند خاک عراق را ترک کنند و البته تقاضای دویست میلیون دلار باج سبیل کرد.
چنانچه کمپ اشرف نماد موجودیت و به اصطلاح ایدئولوژی سازمان است، از دست دادن اشرف به معنای از دست دادن همه چیز برای سران مجاهدین است. به اعضای سازمان همواره گفته شده است که از اشرف در هر شرایطی دفاع کنند. حتی در 28 جولای به هنگام حمله پلیس عراق به اشرف به آن ها دستور داده شد که خود را در مقابل زره پوش ها و خودرو های پلیس عراق بیندازند تا مانع ورود نیروهای عراق به اشرف شود. به آن ها گفته شد که خود را برای حفظ اردوگاه فدا کنند. اکنون پیام رجوی اعضا را در تناقصی تازه رها کرده است و از آنجا که برای اعضای مجاهدین رجوی انسانی معصوم و مقدس است که هرگز اشتباه نمی کند، آن ها هرگز اجازه ندارند به امکان اشتباه کردن وی فکر کنند.
رهبر این فرقه هرگز اهمیت نمی دهد که چه بر سر ساکنان اشرف خواهد آمد و آن ها مجبور هستند بهای جاه طلبی های رهبرشان را بپردازند. روزی که رهبر فرصت طلب آن ها نزد صدام حسین بدنام پناه گرفت، اعضا متقاعد شدند که این اقدام حرکتی قهرمانانه و استراتژیک بوده است. امروز که پس از سال ها شقاوت و فعالیت های تروریستی،اعضای سازمانی تروریست تلقی می شوند، بسیار دشوار است که کشور سومی حاضر به پذیرش آن ها شود!
مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا