فرقه رجوی در نمایش گاوبازی

چند وقتی بود که سروصدایی از فرقه گرایان رجوی به گوش نمی آمد و همه چیز در سکوت معنی داری در حال پیش رفتن بود اما از آنجایی که فرقه این گونه احوالات و شرایط را دوست نمی دارد و به مزاقش خوش نمی آید هر طور شده بایستی در زمانی یک فیلی هوا کند تا بگوید که هنوز هست و نفس می کشد تا بلکه یکی قدرتی یا ابرقدرتی پیدا شود و آنها را در این وانفسای جهانی بحران اقتصادی و سیاسی و سردرگمی و گوناگونی مباحث در نواحی مختلف دنیا علی الخصوص خاورمیانه که قرار بود گهواره ای و مثل و مانندی برای دموکراسی باشد آنها را به بازی بگیرد اما نشد که نشد تا اینکه اهل فرقه دوستان خود را در مملکتی یافتند که آنچنان که در تواریخ نوشته شده یک روزی در گذشته های دور تصمیم گرفتند نسل هر چه مسلمان است در کشور خودشان در بیاورند و یا اخراج کنند و اینکار را کردند اما آثار اسلامی به جا مانده از تمدن اسلامی را هرگز نتوانستند پاک کنند.
این یادآوری به این دلیل بود که فصل مشترکی در مملکت بجای مانده از آن پیشینیان در اسپانیا و فرقه مجاهدین زمینه این دوستی را فراهم نموده یعنی هر دو طرف کار کرده خویش و جنایت خود را به گردن غیر انداخته و بر مبنای آن عمل می کنند و حکم می دهند غافل از اینکه آثار به جای مانده حکم دیگری دارد.
و البته کمک های بی دریغ دلاری را هم باید به آن اضافه نمود تا معجون قوی دوستی مهیا و حاضر شود علی الخصوص در این گیر و دار بحران اقتصادی یک دلار هم یک دلار است. این گونه است که نمایش جدید گاوبازی شکل گرفته، ال ماتا دور.
و فرقه این بار قصد دارد در کشور ماتادورها نمایشی قلابی از گاوبازی ارائه دهد و بیچاره قاضی که نمی داند فرقه چه شمشیرهای زهرآگینی برای او و همکارانش مهیا نموده اند که نمونه اش را هرگز در کشور خویش پیدا نمی توانند بکنند.
نمایشی مسخره که به استثنای اهالی فرقه و تعدادی کارمند محتاج دادگستری در مملکت اسپانیا و دوستان همیشگی و حقوق بگیران دایمی در انگلستان که شامل تعدادی لرد فرتوت و نمایندگانی محدود و دست چندم می شود هیچ خریداری و بیننده ای ندارد و اساساً کسی برای دیدن این نمایش خیالی زحمت بلیط خریدن به خود نداده و قطعاً هم نخواهد داد.
اما سایت خود فرقه و دیگر رسانه های آن، وقت را در تبلیغات همیشگی از دست نداده و بالا تا پایین خود را غرق در خبر رسانی در محکومیت دولت عراق و ایران و آمریکا وغیره و غیره در خصوص کمپ اشرف نموده و فریاد که جنایت علیه بشریت در آنجا اتفاق افتاده و جالب است که این بشریت هم هیچکاری نکرده و فقط نگاه کرده البته این جور دادگاه ها بد هم نیست خاصیت هم دارد مشروط بر اینکه به صداهای افرادی که قبلاً در این اسارتگاه ها در زیر بمباران شبانه روزی تبلیغاتی فرقه قرار داشته هم گوش فرا بدهند تا مشخص شود این جنایت علیه بشریت در بیرون اتفاق افتاده و یا در درون؟
آیا در بیست و هشتم و بیست و نهم ژوییه سال جاری اتفاق افتاده و یا از فردای تصرف این قرارگاه و پیش کشی صدام معدوم به فرقه در جریان بوده و همچنان هم ادامه دارد؟
اگر این دادگاه کذایی به این موضوعات هم بپردازد شاید کمی خاصیت پیدا کند و الا آنچه از تنور فرقه و حامیان گشنه آن در آید چیزی جز نان سوخته نیست و هیچ خاصیتی که ندارد هیچ سرطان زا هم هست.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا