پیام مسعود رجوی مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد

مسعود برای روحیه دادن به نیروهای از دست رفته خود نمی داند چطور پیام بدهد که نیروها روحیه بگیرند و چند صباحی در قرارگاه مسئولین بی دغدغه باشند. وقتی که پیام مسعود را مرور کردم به جمله ای برخوردم که خیلی جالب بود و مرغ پخته را هم به خنده وا می داشت واین بود که ای جوانان , تظاهرات را ادامه بدهید میلیشای مجاهدین به کمک شما می آید , باید سوال کرد کدام ملیشیا آزاد است که برای کمک به تظاهرات کننده ها بیاید. مسعود که خود این را می داند ولی آنقدر خودش را به پررویی زده که فکر می کند مردم هم در خیابان منتظر پیام این نابغه هستند , اولاً میلیشای مجاهدین بعد از 30 خرداد دیگر حضور ندارند و دوماً گذشت ان زمانی که از شکاف دولت و رهبری کننده استفاده می کردی و می خواستی در کشور ملیشیا برای خود درست کنی و هر موقع فرمان دادی به میدان بیاید و بعضی از میلیشاهای ان زمان در قرارگاه هستند که ماشاء الله سن آنها هم حداقل از 45 به بالاست و الان دیگر میلیشا نیستند. اما چرا این طوری پیام داده است؟ به دو علت , اول: پیام را که در داخل نیروها می خوانند , مسئولین فرقه بگویند که منظور مسعود شما نیروها هستید که یک زمان میلیشا بودید و الان فکر نکنید که پیر شده اید , رهبری روی شما حساب باز کرده است غافل از آن که میلیشا ی موجود در زنجیر خودشان می دانند که فیل مسعود برای چه است ولی حداقل باید به این پیام گوش دهند تا آتو به دست رهبران فرقه ندهند که ناچار شوند ساعت ها روی صندلی زیر تیغ و تپانچه رهبران فرقه باشند.
دوم: این یک خوراک برای هدردادن وقت نیروهاست , مسئولین باید برای این مسئله که میلیشا در پیام آمده ساعت ها صحبت کنند و بعضی از نیروهایی که سریع تر احساساتی می شوند برای آنها هدف باشد که بقیه روحیه باخته را زیر تیغ خودشان ببرند و مدتی هم با این موضوع در قرارکاه جدید عراق عمرشان را سپری کنند.
نتیجه: از آنجایی که رهبران فرقه زیر فشار نیروها در داخل تشکیلات و پیدا شدن شعارهایی از داخل کمدهای بچه ها که هر روز یک پیام توسط رهبر فراری و خانم رئیس جمهور که جلودار ستون بود الان در اور هستند می دهند تا کمی داخل تشکیلات را آرام کنند ولی باید بدانند که سرمایه گذاری مسعود در انتخابات عراق یک اشتباه بزرگ می باشد مثل اشتباهات قبل که در دولت ایاد علاوی که روی ان سرمایه گذاری کرد که با وجود ان می تواند خودش را درعراق جا بیندازد ولی نشد ونیروها ی وفادار را تبدیل به یک دشمن کرد که هرکدام امروز که از فرقه فرار می کنند دیگر جداشده قبل نیستند که در سرفصل ها جدا شده بود و فرار دو جنبه دارد یکی این است که در داخل تشکیلات فشار آنقدر هست که دیگر نیرو حداقل برای تعیین تکلیف در تشکیلات نمی تواند بماند و بعدی هم آزادی را به بیرون از قرارگاه می رساند که چقدر نیروها زیر فشار هستند و آزادی وجود ندارد که باعث می شود فرار کنند و اگر این را همان نابغه و تغییر یک شبه عاشق بدانند خیلی فرق می کند. در کدام جای دنیا دیده اید که برای هر نفر یک نگهبان بگذارند اما در داخل فرقه هر نفر یک نگهبان دارد و فقط موقع نشست ها این نگهبانی حذف می شود و یک سری در داخل هستند که یک نفر نشست را ترک نکند و اگر کسی ترک کرد سریعتر به دنبال آن می روند که نکند فرار کرده است. سیستم نگهبانی فرقه مثل سیستم شرکتهای هرمی است. آیا جای سوال ندارد که از مسعود پرسیده شود کدام میلیشیا برای تظاهرات خیابانی به کمک می آید همان نگهبانهای همدیگرهستند یا نیروهای دیگری وجود دارند که ما خبر نداریم , شاید نیروها همان هایی که برای تظاهرات در خارج کشور به آنها پول می دهید هستند , آنها را از میدان کارگرها می آورید , واقعاً خیلی پررو هستید , تا این حد پررویی ندیده بودم. شما که سیستم نگهبانی را طوری چیدید که نفرات باید روزانه 6 ساعت نگهبانی بدهند و درگیر مسایلی کردید که دیگر وقتی برای فکر کردن نباشد , چنین کاری را مسعود در سال 73 هم انجام داد طوری که نفرات وقت پیدا نمی کردند که حداقل فرصت فکر کردن به خود را داشته باشند , می دیدی در ساعات نیمه شب مسعود پیام می داد ای رزمندگان بیدار شوید بند انقلاب کار خودش را کرده است در آمریکا از من حمایت شده است و می شد این را صبح به نفرات اعلام کرد ولی برای به هم زدن اوقات فکری نفرات و… باید این کار می شد و کسی هم از پیام آبکی مسعود چیزی نمی فهمید , شب همه را صدا می کردند و اینطور به هدف شوم خود می رسید و امروز تا آنجایی که در جریان هستم در داخل قرارگاه نفرات روزانه 6ساعت نگهبانی دارند و 4 ساعت در پست و 2 ساعت رفت و آمدشان, حساب کنید این نیروها چطور به چیز دیگری فکر کنند.
به خاطر همین مسعود در پیام خود به تظاهرات کننده ها وعده می دهد که شما تظاهرات کنید و میلیشیا در راه است به کمک شما می آید. به جای این پیام واقعیت دلخراش مشکلات نفرات را بیان می کرد و سعی می کرد حداقل گامی برای آزادی آنها بر می داشت تا در آینده آزاد شود.
سعید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا