مجاهدین در آستانه 30 خرداد

اگر راه آدمی درست باشد حتما پیشرفت خواهد کرد اما اگر راه نادرست باشد مرتبا به گیر و پیچهای اساسی بر خواهد خورد. در معادلات سیاسی و یا اجتماعی و گروهی بسیاری از چیزها بیرون میزند. حالا چطور؟ از سال 60 تا حالا سالها میگذرد.اگر به جمعبندی بپردازیم میبینیم که دیگر برای سازمان رمقی نمانده چرا؟ احتمالا این هم بی دلیل نیست. تا سال 57 که در کشور یک حاکمیت پادشاهی حاکم بود بهد از قرنها فرو نشست و مردم خواهان جمهوری شدند متاسفانه ما مردم ایران تجربه جمهوری نداشتیم و در آن ایام هر کس ادعا داشت که من با شاه جنگیده ام من زندانش را کشیده ام… غافل از اینکه موج میلیونی مردم باعث تغییر نظام شد. ولی امر بر خیلی ها مثل رجوی مشتبه شد و فکر میکرد که باید با حاکمیت همانند نظام گذشته از طریق مبارزه مسلحانه جنگید.البته که این راه و روش رسم دمکراسی و جمهوری نبود در خیلی از کشورها مبارزه سالم سیاسی وجود دارد اما متاسفانه در کشور ما وجود ندارد. و سازمان نیز از این غافله مستثنی نماند و بعد از 30 خرداد و دزدیدن رییس جمهور! بعد از مدتی با عراق بیانیه صلح امضا کرد!. ما نمیدانیم چرا؟ در این مملکت هر کس کم میآورد به دامن روس و انگلیس می چسبد. حالا سازمان به دامن عراقی که در جنگ با کشورش بود لااقل این از زمان مشروطه رسم این و آن شده بود که از سفارت خانه ها و دولت های خارجی کمک بخواهند. به هر حال در این جنگ نیز سازمان راه درستی پیش نگرفت و با پایان جنگ و بعد از چند سال پایان حکومت صدام باز هم بر آن راه غیر جمهوری اصرار ورزید تا امروز که ما در استانه 30 خرداد هستیم جنگ سازمان با خانواده های اعضا خودش است آیا کسی فکر میکرد؟ هر کس آمده تا بچه اش را پس بگیرد. و فی الواقع سازمان کاملا در محاصره است. این سازمان که میخواست جهانی را فتح کند امروز در این ایام نفس های آخرین تشکیلاتی خود را در عراق میزند و برای این پسرفت هر روز به جنایت بزرگتری در ساحت انسانی دست می یابد. من درخواستم از خانواده های عزیز این است که اصلا گوش به حرفهای سازمان ندهند و مکدر نشوند زیرا سازمان که حرفهایش راست نیست لااقل توی این 30 سال درست نبوده پس خانواده ها هر کاری که میکنند درست است. واقعا بدا به حال آنها که بقیه را هم نادان فرض می کنند. در این چند ماهه طیف وسیعی از افراد از سازمان انتقاد کرده اند اما سازمان به هیچکدام آنها پاسخ نداده و مثل همیشه بر طبل خود میکوبد. باری به نظرم این وظیفه تمامی انسانهایی است که از این موضوع اطلاع دارند بایستی موضع خود را بگیرند تا لااقل اندک کاری را در این آزاد سازی انسانهای در بند در اشرف کرده باشند.
اصغر فرزین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا