خانواده های اسیران اشرف چه می خواهند؟

خانواده های دردمند و رنج کشیده متحصن در برابر دروازه پادگان اشرف یعنی مقر اصلی فرقه رجوی در عراق که نزدیک به هشت ماه است از تحصن آنان می گذرد، و به تبع آن بنیاد خانواده سحر که صرفا برای برآورده شدن خواست این خانواده ها تلاش می کند، چه می خواهند؟ موضوع خانواده ها و تحصن آنان در برابر پادگان اشرف و خواسته هایشان اگر چه به دلیل برخورد رهبران فرقه رجوی در حال حاضر خیلی غامض شده است ولی در اصل موضوعی فوق العاده ساده و روشن است. واقعیت اینست که مناسبات بسته فرقه ای درون سازمان مجاهدین خلق و پادگان اشرف اجازه ارتباط آزاد با دنیای خارج و با خانواده ها را به هیچ عنوان به اعضای خود نمی دهد. این خاصیت تمامی فرقه ها در عالم است و اتفاقا یکی از تفاوت های یک سازمان فرقه ای با یک سازمان معمولی نحوه رویکرد آن با مقوله خانواده و جایگاه آن در اجتماع می باشد. سازمان ها و گروه های سیاسی و غیر سیاسی و همچنین مذاهب و مرام های مختلف تماما نهاد خانواده را مقدس شمرده و بر تحکیم روابط خانوادگی تأکید می ورزند حال آنکه فرقه ها خانواده را تضاد اصلی تشکیلات بسته و هرمی خود تلقی کرده تا جائی که مریم رجوی به صراحت آنرا لانه فساد و بدترین دشمن می نامد. اخیرا نامه هائی داشتیم که در آنها سیاسی نبودن اهداف بنیاد خانواده سحر در عراق مورد تردید قرار گرفته بود. در این نامه ها سؤالاتی مطرح شده بود که سعی می کنیم در اینجا به عام ترین این سؤالات به اختصار پاسخ دهیم: س. شما ادعا می کنید که صرفا فعالیت حقوق بشری دارید و برای آزادی ارتباط خانواده ها با فرزندانشان در اشرف مبارزه می کنید. به عبارت دیگر هیچ هدف سیاسی را دنبال نمی کنید. اما مروری بر محتویات سایت شما خلاف این ادعا را نشان میدهد. ج. هدف ما وادار کردن سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن به پذیرش اولیه ترین حقوق انسانی در خصوص اعضای سازمان و خانواده های آنان می باشد. اگر رهبری سازمان این حقوق که شاخص ترین آنها حق ارتباط آزاد و مستمر با دنیای خارج و با خانواده هاست را عملا به رسمیت بشناسد ما به هدف خود رسیده ایم. تمامی اقدامات بنیاد خانواده سحر در عراق هم به منظور رسیدن به این هدف انجام می گیرد. اگر سازمان مجاهدین خلق برآورده کردن این خواست برحق خانواده ها را مترادف با نابودی خود تلقی می کند این دیگر به دلیل ضعف تشکیلاتی سازمان و در نتیجه عملکرد غلط رهبری آن است و گناه آن به گردن کس دیگری نیست. س. شما مصرانه خواهان اخراج و دستگیری و محاکمه مجاهدین خلق و رجوی هستید و از احزاب و گروه های عراقی مخالف سازمان حمایت می کنید. اینها هدفی سیاسی است. ج. دولت عراق و اغلب جریانات سیاسی در این کشور به مراتب بیشتر از هر کس دیگر خواهان اخراج و دستگیری و محاکمه سران مجاهدین خلق و بخصوص شخص مسعود رجوی هستند. سازمان مجاهدین خلق یک پرونده قطور اتهامی در دستگاه قضائی عراق دارد که اغلب شاکیان آن عراقی (اعم از سنی و کرد و شیعه) و همچنین جداشدگان این سازمان می باشند. در کجای دنیا درخواست دستگیری و محاکمه یک مجرم حرکتی سیاسی است. البته مجاهدین خلق تلاش دارند هر حرکتی را سیاسی جلوه داده و آبشخور تمامی مخالفت های علیه خود را رژیم حاکم بر ایران معرفی نمایند. از نظر رجوی هر کس از فرقه وی جدا می شود و لب به انتقاد باز می کند بطور خودکار عضو وزارت اطلاعات ایران می گردد. هزاران مدرک و سند دال بر نقض حقوق بشر و جنایات بوقوع پیوسته در داخل پادگان اشرف در دست است که مجرم بودن شخص رجوی را به اثبات می رساند. ما خواهان دستگیری و مجازات مجاهدین خلق نیستیم چرا که ما تمامی آنان را قربانیانی میدانیم که در دام رجوی گرفتار شده اند. از نظر ما تنها متهم این پرونده مسعود رجوی است. موضع بنیاد خانواده سحر در این رابطه همانند تمامی ارگان های بین المللی حقوق بشری است. کسی نباید به اجبار به جائی که مایل نیست فرستاده شود. کشورهای آمریکائی و اروپائی باید درهای خود را بر روی اعضائی که مایلند به آنجا بروند باز کنند. از همه مهمتر البته این است که رهبری سازمان نباید به جای همه صحبت کند. هر کس باید در مصاحبه ای آزاد و خصوصی نظر خود را بیان نماید. تصمیم هر کس که آگاهانه و آزادانه خواهان ماندن در اشرف و در کنار مجاهدین خلق باشد برای ما محترم است. ما جلوی مبارزه کسی را نمیگیریم. ما صرفا خواستار رعایت حقوق انسانی اعضای سازمان و خانواده های آنان هستیم. س. شما مصرانه خواهان انحلال تشکیلات مجاهدین خلق هستید. شما نام تشکیلات را فرقه می گذارید. این هدفی سیاسی است. ج. به هیچ عنوان ما خواهان انحلال تشکیلات مجاهدین خلق نیستیم و هرگز اظهار نظری در خصوص سیاست های آن نکرده ایم و اساسا تحت هیج شرایطی با آن وارد بحث سیاسی هم نمی شویم. سیاست های سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن درست یا غلط به خودشان مربوط است. بحث ما صرفا حقوق بشری است. از نظر ما سازمان مجاهدین خلق یک فرقه Cult است و هزاران مدرک برای اثبات آن وجود دارد. ساده ترین دلیل آنهم اینست که از ملاقات آزادانه و بدون واسطه یک مادر سالخورده با فرزندش وحشت دارد. افراد در داخل این سازمان با شیوه های روانی شناخته شده و غیر انسانی که نام عملیات جاری و غسل و پروسه خوانی و غیره بر آنها گذاشته اند تحت مانیپولاسیون ذهنی سیستماتیک قرار دارند. س. در مورد اهداف هزاران رزمنده مجاهد خلق از پیوستن به سازمان سخنی نمی گویید. این سکوت اهدافی سیاسی را دنبال می کند. ج. در این که قصد اعضای سازمان مجاهدین خلق در پیوستن به این سازمان تماما خیر بوده و برای بهروزی و سعادت ملت خود از همه چیز گذشته و عمر خود را صرف نموده اند ذره ای شک نداریم. فراموش نشود که اغلب اعضای بنیاد خانواده سحر زمانی با انگیزه های انقلابی به این سازمان پیوسته و سالهای زیادی را در درون آن به سختی کار کرده اند. به همین دلیل هم می گوئیم که رجوی تنها متهم این دستگاه است که باید در برابر آنچه کرده است پاسخگو باشد. ما خواهان محاکمه رجوی به دلیل اتهامات سیاسی نیستیم. موارد بسیاری از زندان انفرادی و شکنجه و فشارهای روانی و قتل در پادگان اشرف اتفاق افتاده اند که وی باید در یک محاکمه عادلانه با نظارت بین المللی جوابگوی آنها باشد. در ضمن هیچ سکوتی الزاما اهداف سیاسی را دنبال نمی کند. اگر تمامی اعضای یک محفل یا بنیاد در خصوص یک موضوع توافق نداشته باشند طبیعی است که در خصوص آن مطلب موضعی نمی گیرند و تنها در خصوص آنچه که همگی بر آن اتفاق نظر دارند و اهداف مشترکشان است صحبت می کنند. اعضای بنیاد خانواده سحر در خصوص شرایط سیاسی داخل عراق و در خصوص شرایط سیاسی داخل ایران نظرات متفاوتی دارند ولی بهرحال این مقولات موضوع کار بنیاد نیست و هدف بنیاد چیز دیگری است که تمامی اعضا بر آن اتفاق نظر داشته و بر اساس آن گرد هم جمع شده و فعالیت می کنند. بنیاد خانواده سحر با توجه به امکانات و توانی که دارد و با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته است تنها می تواند در راستای اهداف خود گام بردارد و تلاش کند و قادر به پرداختن به مقولات دیگر نیست.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا