نگاهی به تحصن ده ماهه خانواده ها و تهدید های توخالی سرکرده فرقه رجوی

همانگونه که انتظار می رفت بست نشینی ده ماهه خانواده اسیران فرقه تروریستی رجوی بسیار سازنده و کارساز بود بگونه ای که طی این مدت دست کم شش تن از این اسیران توانستندعلیرغم جو سرکوب تشکیلاتی ومحافظت شبانه روزی از این قلعه متروک گریخته وخود را به دنیای آزاد برسانند. چنین پیروزی بزرگی را باید به تمامی مادران و پدران بعضا کهنسال و بیمار که با صبر وشکیبانی درآن محیط ناامن ماهها ماندند چون کوه استوار ماندند و کوس رسوایی این فرقه مذهبی تروریستی را بربام دنیا کوبیدند تبریک باید گفت……….. تهنیت وهزاران تهنیت براراده آهنین شما. شما براستی با ایستادگی خود کاری کردند کارستان وتوانستید شکاف تشکیلاتی این فرقه تروریستی را هرچه عمیق ترنمایید _ هم اکنون صدای شما علیرغم جیغ و داد های سرکوبگران تشکیلات به گوش همه اسیران رسیده ودراین قلعه برده داری طنین افکن شده است _ مطمئن باشید که درآینده ای نه چندان دور تعداد بیش و بیشتری از این اسیران این قلعه مخوف گریخته وخود را به آغوش گرم و پرمهر ومحبت شما خواهند رساند. چنین حرکت سنجیده ای اما سران فرقه رجوی رابه اوج عصبیت و درماندگی و پریشانحالی کشانید بگونه ای که درابتدا چون تصور نمی کردند این عمل تداوم داشته باشد سعی کردند با فشار افرادی که خانواده آنها درجلوی درب قلعه بودند آنها را وادار به توهین به خانواده های خود نموده و آنها را مجبور نمایند نسبت خود با خانواده های خود را انکار نمایند! چنین عمل بی شرمانه ای بیش از آنکه فایده ای برای این گروه داشته باشد _ معرف پیدا و پنهان وناگفته های شرایطی گردید که این اسیران هستی باخته درآن به فلاکت روزگار می گذرانند. تداوم این بست نشینی افشاگرانه سران فرقه رابه حالت درماندگی کشاند بگونه ای که به گواه گریختگان تردد دو نفره افراد نیز دراین پایگاه ممنوع شد _ درهمه خوابگاه ها وحتی توالت ها نیز دوربین های مدار بسته کار گذاشتند و جلادان درپشت درختها مخفی شدند تا بهر شکل که می توانند از فرار افراد جلوگیری نمایند _ ولی همه این تلاش ها بازهم بی نتیجه بود زیرا درهمین شرایط دشوار آقای علیرضا عینکیان موفق شد از چنگ نگهبانان این فرقه گریخته وخود را به نیروهای عراقی برساند….. حرکت بعدی سران سرکوبگر فرقه نوشتن نامه های التماس آلود و بی پاسخ به این و آن بود دراین نامه ها این درماندگان باخواری وذلت اعلام می نمودند که " خانواه ها آرامش روحی روانی اسیران را برهم زده اند! " ولذا خواهان دخالت دیگران در این کاربودند _ چنین اقدامات بی حاصل نیز فایده ای برای این گروه دربرنداشت و درآخرین اقدام خود ده ها بلند گوی سیار در همه جای پایگاه قرار دادند تا با پخش صداهای ناهنجار مانع رسیدن صدای خانواده ها بگوش فرزندانشان گردد _ چنین اقدامی نیز درست نتیجه برعکس برای سرکوبگران تشکیلاتی داشت زیرا با این جارجنجال های ساختگی اسیران اشرف متوجه می شدند که حتما خبری درپشت درب ها هست که این جلادان نمی خواهند آنها مطلع گردند…… بهرصورت اوضاع هرروز دراشرف وخیم تر وبندهای بیشتری از تارهای عنکبوتی تشکیلاتی پاره می شد بگونه ایکه سرکوبگران تشکیلاتی دیگر قادر نبودند نارضایتی های به سطح آمده و افزایش میل وشوق فرار از بندهای تشکیلات را مهار نمایند…………… صدای خانواده های مشتاق بگوش اسیران رسیده بود درچنین حالتی اداره سرکوبگرایانه افراد ناراضی این فرقه بسیار مشکل شده و سررشته کار از دست اداره کنندگان این اسارتگاه خارج شده بود و چنین شد که دستور سرکوب وزندانی کردن وکشتن معترضین صادر شد و دراجرای چنین دستوری بود که احمد رازانی معترض را به مرگ محکوم نموده و از میان برداشتند. هم اکنون زندانی کردن و کشتن افراد معترض همانند سال 1373 دردستور کاری جلادان تشکیلاتی قرار گرفته و بهمین دلیل احمد رازانی اولین قربانی نیست و متاسفانه بنابرسوابق قبلی باید منتظر جنایات دیگری دراین اسارتگاه تروریستی بود…….. درهمینجا جا دارد از کلیه سازمان ها و گروه های مدافع حقوق بشر وزنان درگوشه وکنار جهان تقاضا نمود تا خیلی دیر نشده یک هیات حقیقت یاب ویک گروه پزشکی وروانپزشکی را به این پایگاه تروریستی اعزام نمایند تا ضمن معاینه روحی _ روانی اسیران چگونگی مرگ احمد رازانی را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند _ سران فرقه تروریستی رجوی دراوج شکست وناکامی درحال طرح نقشه برای کشتن وقربانی کردن این اسیران هستی باخته هستند _ سرکرده خائن وفراری این فرقه می خواهد برای جبران شکست های سی ساله خود این سه هزار نفر را بهرشکل ممکن قربانی امیال پست وحیوانی خود کند _ کوشش کنیم ونگذاریم این انسان های درمانده وهستی باخته درپای تخیلات حیوانی یک بیمار روانی نابود شوند. آخرین پرده نمایش تهدید خانواده ها توسط سرکرده فراری فرقه حدود دوماه پیش درحالیکه سرکوبگران مستقر دراشرف به اوج درماندگی رسیده بودند از سرکرده فراری این فرقه خواستند برای آرام کردن جو متشنج دراشرف وارد گود شود _ وبهمین دلیل یک پیام نوشتاری منسوب به سرکرده خائن ومزدور فرقه درمیان اسیران قرائت گردید….. این پیام هم اکنون بصوت کتاب منتشر گردیده است از یاوه گویی ها وچرند بافی ها وادعای پیامبری این مزدور اجاره ای صدام وروضه خوانی های رذیلانه وداستان سرایی های مسخره وتهوع آور وبی نتیجه این موجود پست فطرت که بگذریم _ چنین پیامی تنها یک نکته مهم درخود دارد وآن چیزی نیست چون تهدید خانواده های متحصن و جداشدگان وافشاگران ومنتقدان این فرقه مذهبی تروریستی……….. به این تکه از این تراوشات مالیخولیایی بیرون زده از ذهن معیوب او توجه کنید: " این بار مجاهدین می خواهند از بنیادحسابشان رابا مزدوران وتورهای وزارتی تصفیه وجداکنند _ نه فقط دراشرف بلکه درداخل وخارج ایران وسراسرجهان، تاسیه روی شود هرکس که بااین رژیم همدست یا هم خط ویا هم صدا وهم کاسه است وحتی به اندازه یک جمله ویا یک عبارت مواضع وحرفهای رژیم راعلیه اشرف ومجاهدین رله ویا تکرار می کند " دراین جمله ناقص و ناتوان وسرهم بندی شده این هم خون فراری صدام به روشنی خانواده های متحصن و مشتاق که هدفی جز دیدار فرزندانشان را دنبال نمی کنند را مورد تهدید وتصفیه حساب قرار می دهد وبه خیال خود آنها را می ترساند _ دریک گریز ازعصبیت ودرماندگی واز سرناچاری وعجز یکباره بگونه ای غیر مستقیم نوک پیکان تهدید های تروریستی خودرا به سوی جداشدگان _ فراریان _ منتقدین نیز نشانه می رود و اعلام می کند که می خواهد باهمه تصفیه حساب کند! آخر مزدور فراری جنایت کار وخائن که از ترس دستگیر شدن توسط پلیس بین الملل درخانه رغد صدام در اردن مخفی شده ای تورا چه به این غط ها وشکرخواری های گنده تر از خودت…….. بدبخت درمانده مبتلا به هزاران بیماری و درحال موت _ تو درزمانی که ارباب وهم خونت صدام زنده بود وهزاران قطعه سلاح ومواجب مزدوری ماهیانه از ثروت مردم عراق دربرابر ترور وجاسوسی وخیانت وکشتن هزاران ایرانی وعراقی به تو می داد هیچ پخی نبودی _ مگر تو احمق نبودی که درتاریخ 14/4/ 1367 به مشتی بیمار وفریب خورده قول اشغال تهران ظرف سه روز را می دادی وحتی نتوانستی یک ده از ایران را سه روز نگاهداری و با به کشته دادن 1500 نفر به خفت وخواری دستور عقب نشینی دادی _ آن روزها هم ادعاهای ابلهانه ات را هیچ کس جدی نمی گرفت چه برسد به حالاکه هفت سال است 3000 بیمار روانی را به گروگان گرفته ای وخودت درنهایت ترس ولرز درهزار سوراخ مخفی گردیده ای _ شرم نمی کنی مزدور خائن _ این تهدیدات آبکی تو که البته از سرترس انرا با لکنت زبان نوشته نه تنها کسی رانمی ترساند بلکه نشان می دهد که آنچه درذهنیت علیل تو می گذرد میل به خشونت ورزی و وقتل وجنایت وسرکوب است واین درحالی است که سالهاست به دروغ به این وآن درپنهان وپیدا قول داده ای والتماس وقسم خورده ای که از گذشته نکبت بار خود پشیمان شده ای ودیگر گرد خشونت وترور نخواهی گشت _ البته هرکس تو ابله رابشناسد خوب می داند که برطبق آن مثل ایرانی " توبه گرگ مرگ است" وتو ذاتا تروریست و جنایتکار ومزدور وخائن و بی شرافت هستی و خشت اول حیات تو کج بناشده وراست نمی گردد……… تو گرگ بی دندان وپیری هستی که در غار تنهایی خود زوزه مرگ می کشی _ باید درهمان غار بمانی وبمیری و بپوسی _ پس خفه شو واز این غلط های زیادی نکن _ خانواده های اسیران وهمه کسانی که تو وتشکیلات تبهکاری _ مافیایی ات را می شناسند _ مصمم هستند تا آزادی اسیران اشرف ودستگیری تو و دیگر جنایتکاران گوش بفرمانت دمی از تلاش باز نایستند….. سرانجام تلخی چشم انتظار توست _ روزی را می بینم که همانند اربابت صدام از مخفی گاهت بیرون بکشند وتحویل دادگاه رسیدگی به جنایات سازمان دهی شده بدهند وتورا از این سرانجام تنها یک راه گریز است و آن خودکشی است…….. تمام باردیگر از همین جا بردست های مادران وپدران اسیران فرقه رجوی بوسه می زنم که در آن کشور ناامن ودر آن شرایط سخت ودشوار عزم خود را جزم کرده اند تا فرزندان خودرا از چنگال گشتاپوی این فرقه مخرب نجات دهند _ شما موفق خواهید شد و دیری نخواهد پائید که فرزندان اسیر وهستی باخته شما از این اسارتگاه ذهنی _ فیزیکی رها شده وبه آغوش گرم شما باز خواهند گشت….. موفق باشید. سحر نزدیک است…….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا