تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت چهارم

بررسی پیامدها و واکنش های بیمارگونه ی سران مجاهدین آرش رضایی: آقای پالیده با توجه به برخورد ستیزه جویانه و انفعالی سران مجاهدین در شرایط کنونی سفر مداوم و مستمر خانواده ها به اشرف منجر به چه نتایج و پیامدهایی خواهد شد؟ آقای مهدی پالیده: من یقین دارم سفر خانواده ها به اشرف تاثیر دارد. قطعا بی تاثیر نخواهد بود ولی روشن است فشار جوامع بین المللی بیشتر از فشار خانواده ها تاثیر میگذارد وقتی که خانواده ها به اشرف مراجعه می کنند باید صلیب سرخ جهانی و ارگان هایی که در رابطه با مسائل حقوق بشر فعالیت می کنند به اشرف بیایند و وضعیت خانواده ها را از نزدیک ببینند به خواسته آنها رسیدگی کنند. باید سازمان را زیر فشار بگذارند تا ما خانواده ها امکان ملاقات با بستگانمان را داشته باشیم اگر نهادهای حقوق بشر بین المللی فقط شعار بدهند و از خانواده های حاضر در اشرف حمایت نکنند که این کار ارزش ندارد. به نظر من صلیب سرخ جهانی یا سازمان هایی که در رابطه با چنین مسائلی فعالیت دارند و با آن مرتبط هستند باید کاری کنند. وقتی که سازمان با آن همه بوق و کرنا همه خانواده ها را خائن خطاب می کند و یا پدر و مادرها را مزدور خطاب میکند باید سازمان های بین المللی به درب ورودی اشرف مراجعه کنند و از نزدیک ببینند که آیا این خانواده ها مزدور هستند؟ و از طرف جمهوری اسلامی به آنجا مزدور فرستاده شده است؟!! یا پدران و مادران چشم انتظاری هستند که سالهاست از دیدن عزیزان و فرزندانشان محروم شده اند. چون رجوی خود را مالک آنها میداند؟ به نظر من سازمان باید از سوی نهادهای بین المللی تحت فشار قرار گیرد.
آرش رضایی: نکته مشخصی که شما به آن اشاره کردید و بایستی مورد بررسی قرار گیرد اینکه سران فرقه ی مجاهدین برخوردهای زننده ای با خانواده ها طی این ماههای اخیر داشته اند. شما فرمودید سران مجاهدین درسیمای آزادی به خانواده ها تهمت میزنند و در تحلیلی که ارائه دادید معتقدید آنها به خوبی واقف هستند خانواده ها شهروندان عادی میباشند
آقای مهدی پالیده: صد در صد
آرش رضایی: و مزدور یا خائن نیستند اما چرا رهبران مجاهدین این روز ها و طی ماه های اخیر از زمانی که خانواده ها در درب ورودی اشرف مستقر شدند به طور سیستماتیک در سیمای آزادی سعی دارند برای افکار عمومی القا کنند خانواده ها مزدور هستند؟ آیا آنها از نتایج و پیامدهای ملموس و عینی حضور خانواده ها در اشرف نگران هستند؟ پیامدهایی که روشن و مشخص است مثل ریزش نیروها و فرار آنها از اشرف و پیوستنشان به خانواده ها در درب ورودی اشرف؟
مهدی پالیده: سازمان مشخصا از فرار هایی که اخیرا اتفاق افتاده است بشدت نگران است فرار افراد پس از حضور خانواده ها در درب اشرف اتفاق افتاده است ما وقتی به اشرف رسیدیم دو نفر با تحمل مشقت و سختی زیاد فرار کرده بودند ریزشی که در اشرف اتفاق می افتد بشدت برای سران سازمان نگران کننده است به خاطر اینکه جلوی ریزش را بگیرند سعی دارند ذهن افرادی را که در اشرف بسر میبرند مغشوش کنند مثلا به آنها می گویند اگر شما فرار کنید مستقیماً به ایران میبرند و شما را محاکمه می کنند و به این شیوه ها افراد را می ترسانند تا مانع ریزش افراد شوند اگر این سه هزار و سیصد یا چهارصد نفر از آنجا کنده شوند و پایشان به اروپا برسد امکان ندارد آنها به خراب شده ای مثل اشرف بر گردند و در زندان اشرف عمر خود را برای همیشه تلف کنند به این دلیل است که سران سازمان با این مسائل یعنی حضور خانواده ها در درب اشرف برخورد زننده ای دارند پدر، مادر، برادر و خواهر را مزدور مینامند و اعضای خانواده ها را دیو سیرت نشان می دهند.
آرش رضایی: شما به نکته ی مهمی اشاره کردید آن هنگام که خانواده ها در درب ورودی اشرف مستقر می شوند خواسته ها و مطالبات خود را طرح میکنند و یا با بلندگو صدای خود را به افراد مستقر در اشرف می رسانند درواقع خود این موضوع عامل ریزش نیروها می شود. مهدی پالیده: بله، دقیقا. خانواده هایی که در درب اشرف مستقرند با ابراز احساساتشان و برخورد عاطفی تاثیر گذار هستند آنها کاری به سیاست ندارند با طرح مسائل واقعی و عاطفی که پدرت کور شده یا مادرت بیمار است وقتی از فرزندان خود می خواهند که فقط یک لحظه بیایند به درب اشرف تا آنها را ببینند در چنین شرایطی حتی اگر سازمان قدرتی هم داشته باشد و هرچقدر هم افراد را شستشوی مغزی کند ولی بالاخره افراد حاضر در اشرف با شنیدن صدای مادر و پدرشان جرقه ای در ذهن آنها پدید می آید. خانم فاطمه امیری: عاطفه را نمی توان برای همیشه در وجود آنها کشت آقای مهدی پالیده: انسان، انسان است و عاطفه دارد حتی یک حیوان برای فرزندش عاطفه دارد یقینا این ابراز عاطفه ها تاثیر خواهند گذاشت. به دلیل همین رفت و آمد خانواده ها به اشرف عواطف بیدار می شوند. خوب است که در کنار این رفت و آمد خانواده ها به اشرف، فشار سازمان های بین المللی نیز به سران مجاهدین برای دیدار و ملاقات خانواده ها با عزیزانشان بیشتر شود. البته سازمان نیز فریبکارانه عمل می کند صدای بلندگوهای خود را زیاد کرده است تا فریاد خانواده ها را خاموش کند متاسفانه برخی نهادهای بین المللی مثل یونامی به وظایف خود عمل نمی کنند آن روزی که یونامی به اشرف آمد صدای بلندگوهای اشرف قطع شده بود کلا صدای بلندگوهای اشرف قطع شد به دلیل اینکه سران سازمان به یونامی بگویند جمهوری اسلامی چهل تا بلندگو گذاشته و ما را اذیت میکند در حالی که سازمان پنجاه تا بلندگو گذاشته است و سر و صدای آنها آنقدر زیاد است تا صدای خانواده ها و مادران و پدران را خفه کنند. اما وقتی یونامی به اشرف آمد صدای بلندگوهای خودشان را کاملا قطع کردند تا به آنها بگویند از طرف جمهوری اسلامی در اذیت هستیم و صدای بلندگوهای آنها نمیگذارد مثلاً ما اینجا در آرامش باشیم. به نظرم حضور خانواده ها در درب اشرف خیلی موثر است و اگر فشار نهادهای بین المللی هم باشد حتما سازمان تسلیم خانواده ها می شود قطعا قوانین بین المللی هم وجود دارد تا بر اساس آن به سازمان فشار بیاورند که اجازه ملاقات به خانواده ها را بدهد کاری هم ندارد یعنی آنجا در اشرف ساختمانی است و می توان چهارتا کانتیر هم در آنجا گذاشت تا اعضای خانواده، مادر یا پدری یک شب بتواند با فرزندش در آنجا بماند و ملاقات کند. مطمئنا اگر این ملاقات انجام بگیرد خیلی از بچه ها دیگر به اشرف باز نمی گردند. آرش رضایی: شما به عنوان عضوی از خانواده ها که تجربه ی سفر به اشرف را دارید و سیمای آزادی را نگاه می کنید چه پیامی برای آقای مسعود رجوی دارید؟ آقای مهدی پالیده: ابتدا معذرت خواهی می کنم که این حرف را رک میزنم من احدی نیستم ولی مسعود رجوی را هم آدمی نمی دانم که به او پیام بدهم چون مسعود رجوی یک دیوی ست. اصلاً واژه ای به زبان خودمان پیدا نمی کنم که درخور ایشان باشد. مسعود رجوی اگر لیاقت داشت که مزدور دشمن قسم خورده ایران و ایرانی مثل صدام نمی شد. ارتش بعثی در هنگام اشغال جنوب کشور به نوامیس مردم تجاوز کرد و رجوی با چنین دشمنانی متحد شد. رجوی بداند که هرگز ملت ایران او را نخواهد بخشید. ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا