تحولات مصر و مواضع فریبکارانه و متناقض رجوی و رسانه های سازمان مجاهدین

مریم عضدانلو رئیس جمهور انتصابی مسعود رجوی در یک اقدام دنباله روانه به تأسی از مواضع اوباما در خصوص انتقال قدرت از سقوط مبارک در مصر حمایت کرد. رجوی که در هفته های اخیر در رابطه با اوضاع مصر کاملاً دست به عصا شده بود با شفاف شدن مواضع آمریکا سعی در همسو نمودن مواضع خود با اوباما نمود. دلیل اصلی رویکرد مزدورانه رجوی ترس از واکنش های تند اسرائیل و آمریکا در قبال تحولات احتمالی در مصر بود. سازمان از یک سو سعی در تلاش در همسو کردن مواضع خود با آمریکا داشت و از سوی دیگر با توجه به تلاش های مستمر و لابی های آشکار و پنهان در جلب حمایت اسرائیل نمی خواست حمایتش از تحولات مصر و سرنگونی مبارک باعث ایجاد کدورت اسرائیل از مجاهدین گردد. ابراز نارضایتی و نگرانی مقامات تل آویو از تحولات در مصر مجاهدین را بر سر دو راهی دنباله روی از آمریکا یا ادامه جلب حمایت مقامات اسرائیلی گذاشت. حمایت اوباما از جنبش مردم مصر تا میزانی سبب شد تا رجوی به دلگرمی جانبداری آمریکا از مردم مصر خود را وارد اتفاقات اخیر کند. هر چند مریم عضدانلو خشنودی خود را از سقوط مبارک اعلام کرده است اما از آنجا که نمی خواهد این موضع گیری اسباب رنجش اسرائیلی ها را فراهم کند به گونه ای موضع گیری کرده که تا حد امکان باعث رنجش اسرائیل نگردد. مریم رجوی با تأکید مسخره و بی اساس خود مبنی بر ناخشنودی جمهوری اسلامی از سقوط حسنی مبارک گفته است: " این پیروزی بدترین خبر برای رِِژیم دینی حاکم بر ایران و بهترین خبر برای ملت‌های مصر و عراق و ایران است." این در حالی است که مریم رجوی به خوبی می داند کمترین اتفاق ممکن حاصل از سقوط مبارک تغییر رویه و جهت گیری دولت جدید مصر در قبال مسائل خاور میانه و اسرائیل است. در حالی که سازمان مدت ها است در قبال جنایات اسرائیل در غزه سیاست سکوت و انفعال را در پیش گرفته همزمان تلاش های گسترده ای را برای نزدیکی بیشتر با اسرائیل آغاز کرده است. یک نمونه از این تلاش ها می توان به سلسله مقالات حسن داعی السلام در سایت شخصی اش و در رابطه با تبرئه کردن اسرائیل اشاره کرد. در این مقالات داعی السلام تلاش نموده تا ضمن خلط موضوع مسئله صهیونیزم ستیزی مردم منطقه و ایران را با موضوع یهودی ستیزی معادل گرفته و به این ترتیب مسئله جنایات اسرائیل را به اختلافات و عدوات های مذهبی تقلیل داده و در نهایت جمهوری اسلامی را مسبب یهودی ستیزی معرفی کند. هر چند این رویکرد پیشتر باعث اعتراض و موضع گیری حامیان رجوی گردیده است اما آنچه مسلم اینکه موضع اخیر مریم عضدانلو در رابطه با سقوط مبارک و با توجه به تبعات آینده آن به شکل موجود نه دنبال و نه متوقف خواهد شد. نکته حائز اهمیت دیگر در رابطه با مواضع ضدونقیض و فریبکارانه سازمان ناهمگونی مواضع رسمی و رسانه ای سازمان است. چنانچه اشاره شد هر چند رجوی از اتخاذ هرگونه موضع گیری شفاف در قبال تحولات مصر اجتناب و صرفاً به همسو نمودن مواضع سازمان با آمریکا تأکید داشت اما از سوی دیگر و همزمان با تشدید اوضاع در مصر و بخصوص در روزهای 21 و 22 بهمن تلویزیون مجاهدین ضمن پخش مستقیم این تحولات با نقل اخباری مبنی بر اقدامات مسلحانه در برخی شهرها و حمله افراد مسلح به مراکز نظامی و دولتی و اعلام خشنودی خود از این گونه اقدامات روی دیگر چهره خشونت ورزانه و قهرآمیز خود را در قبال تحولات مصر به نمایش گذاشت. رجوی که علاقه وافری به اثبات نقش تعیین کننده سلاح و اقدامات تروریستی در تحولات سیاسی و جنبش های اعتراضی مردم در اقصی نقاط دنیا دارد در اینجا نیز به استناد خبری که در نهایت هم منبع یا منابع آن معلوم نگردید پرده از نیات پنهان و آشکار خود برداشت. این خبر در حالی از تلویزیون مجاهدین پخش شد که بیش از ده شبکه خبری تحولات و اعتراضات مردم مصر را بصورت مستقیم و بیست و چهارساعته پوشش می دادند اما هیچکدام از آنها و در حالی که خبرنگاران شان در کانون تحولات حضور داشتند به چنین خبری اشاره نکردند. این شواهد و نشانه ها بیش از هر چیز بر این نکته تأکید دارد که رجوی هنوز بر آموزه های خشونت آمیز و شیوه های قهرآمیز و تروریستی برای هرگونه تحول سیاسی و جابجایی قدرت تأکید دارد. برای رجوی فهم این مهم که اعتراضات مدنی بتواند یک قدرت سی ساله را ساقط کند بسیار دشوار و بعضاً غیر ممکن است. سخن آخر اینکه مواضع رجوی در قبال تحولات مصر بیش از اینکه نیات واقعی او را نمایندگی کند برآمده از مواضع سیاست بازانه و فریبکارانه او بوده است. اینکه ماهیتاً رجوی از چه تحولات فرضی منتفع و در چه صورت از ادامه وضع موجود یعنی باقی ماندن مبارک در موضع قدرت سود خواهد برد موضوعاتی است که در آینده و پس از رسمیت یافتن دولت تازه در مصر خود را نشان خواهد داد.

خروج از نسخه موبایل