اردوگاه اشرف در برابر اتحادیه اروپا

پس از درگیری خونین گذشته در اردوگاه اشرف که منجر به کشته شدن حدود 35 تن از اعضای رده پائین اسیران در اردوگاه شد اکنون هم امریکائی ها وهم اروپائی ها به فکر حل کردن این معضل افتاده اند وهشدار می دهند که ممکن است فاجعه انسانی دیگری در اردوگاه اشرف رخ دهد. اما آیا در ابتدا همین مسولین مجاهدین گوششان به این حرفها بدهکار است یا نه؟ چرا که موضوع فاجعه انسانی را ما اعضای جدا شده از سازمان سالها است که به جهانیان گوشزد کرده ایم، اما متاسفانه گویا گوشها کر بوده و توجه ای به این هشدارها نشد تا اینکه امروزه همین هشدار های ما جداشدگان متآسفانه به واقعیت پیوست. دراین میان نه تنها توصیه ها وهشدار های ما جدی گرفته نشد بلکه سازمان مجاهدین هزاران تهمت و افترا هم برایمان تراشید، نا گفته نماند که سازمان هرگز قصد حل این جریان را به عنوان خروج از عراق نداشته به این دلیل که هر درگیری که اتفاق بیفتد و هر خسارتی هم که به افراد وارد شود سوخت ماشین تبلیغاتی سازمان مجاهدین را تامین می کند. امروز سران سازمان خود و سازمانشان را در برابر معضلی قرار داده اند که بسیار پیچیده است، اگر چه اتحادیه اروپا یا خانم کاترین اشتون یا حتی امریکا برای حل این موضوع اطلاعیه صادر می کنند اما همین کشورها از پذیرش افراد مجاهدین امتناع می ورزند، سازمان مجاهدین اگر به فکر جان این افراد بود بایستی پس از سرنگون شدن صدام این موضوع را حل می کرد، از سرنگونی صدام تا کنون 8 سال گذشته بی گمان اگر سازمان برای حل این موضوع مصمم بود در این مدت می توانست قدم های جدی بردارد و اجازه ندهد تا کار به اینجا کشیده شود و جان افراد دراردوگاه هر لحظه زیر تهدید و نا امنی باشد. آقای دکتر علیرضا نوری زاده درتلویزیون کانال یک، پنجره ای به سوی خانه پدری، در بیست و پنجم دسامبر2008 چنین می گوید:این ها اگر انسان هستند بجای لابی برای مریم عضدانلو کمک کنند چند تا ویزا برای این بچه ها گرفته شود. اگربی طرفانه و بدون غرض به موضوع نگاه کنیم می بینیم که حرف آقای نوری زاده بسیار واقعی است، اگر سازمان می خواست دراین سالها می توانست به مرور افراد خود را از عراق خارج کند وامروزهم بهانه ای در دست عراق برای حمله و… نبود، پس معلوم می شود که سازمان هیچگونه تمایلی برای خروج ازعراق نداشته و بر عکس سران سازمان برای نگهداشتن افراد درعراق پافشاری کرده اند با اشراف به اینکه دیگر درعراق مثل سابق نمی توانند عمل کنند زیرا صدامی وجود ندارد، پس سران سازمان دو هدف را از این جریان دنبال می کردند، ابتدا با قفل کردن افراد در اردوگاه اشرف درعراق سوخت ماشین تبلیغاتی خود را تامین کنند، دوم از پاشیده شدن سازمان جلوگیری نمایند ولو اینکه به قیمت جان تمامی افراد مستقر در اردوگاه اشرف تمام شود زیرا سازمان خوب می داند که با خروج افراد از عراق سازمان مجاهدین به پایان حیات خود می رسد.

خروج از نسخه موبایل