علت اینهمه منفوریت از مجاهدین چیست؟

قبل از اینکه به ایران بازگردم در تصورات خود اینطور فکر میکردم که جمعیت ما در اشرف که نزدیک به 3500 نفر میباشد لااقل خانواده های ما که از هواداران مجاهدین هستند و از تمامی شهرهای بزرگ و کوچک ایران هستند پس در تمامی شهرها و در دل بخشی از مردم جایگاهی داریم.و بنوعی تبلیغات سازمان در من باین شکل عمل میکرد که نسل قبل از انقلاب که مجاهدین رامیشناختند شاید یکجورهایی از سازمان هواداری داشته باشند.اما الان که بیش از 6 سال هست که از مصیبت اشرف نجات پیدا کردم و در بطن جامعه زندگی میکنم هر روز بیش از روز قبل به این پی میبرم که اتفاقا خانواده های بچه هایی که در سازمان بوده اند بیش از مردم دیگر از سازمان تنفر دارند. من این را حتی از خانواده خودم میفهمم که وقتی صحبت سر بچه هایی که در اشرف هستند میشود آنچنان از ته دل سرکردگان مجاهدین و شخص رجوی را نفرین میکنند که حد و حسابی ندارد. چون خانواده ای که کسی را در اشرف ندارد در این حد از سرکردگان مجاهدین حرف بزند که به وطن خیانت کردند یا با دشمن مردم ایران یعنی صدام هم پیمان شدند و… بقولی موضوع را صرفا سیاسی ببینند ولی خانواده ای که عزیزی را در اشرف اسیر دارد نه تنها موضوع را سیاسی میبیند بلکه چون فرزند خود را هم از دست رفته می بیند داغ دلش چند برابر میشود و خشم و کینش به رجوی بیشتر و بیشتر میشود. کسی که روزی اسم خویش را مجاهدین خلق ایران نامید و فدای خویش برای خلق را آرمان خود میدانست بدلیل تصمیمات اشتباه یکی بعد از دیگری و بدلیل اینکه شهامت پذیرفتن اشتباهات خود را نداشتند به باتلاق خود ساخته فرو رفتند که محصولی جز خیانت بیش از پیش نداشت! از روز اول که اعلام جنگ مسلحانه کردند و بچه های مردم را جلوی گلوله فرستادند تا رفتن به عراق و هم پیمان شدن با دشمن مردم ایران تا بستن دروازه های محل استقرار نیروهایشان و آنان را بزور برای تحقق رویاهای پوشالی خود در بند نگه داشتن و اعلام طلاق اجباری و گسستن پیوند های خانوادگی تا ممانعت کردن از دیدار خانواده ها با فرزندانشان بدلیل ترس از افشای بیش از پیش ماهیت درونیشان و تا دست آخر مجبور کردن نیروها به سر دادن شعار علیه مادران و پدران سالخورده و فحاشی کردن بآنها. یک حرف رجوی رو فراموش نمیکنم که میگفت گذشت زمان ماهیت افراد و سازمان ها را معلوم میکند. آقای رجوی گذشت زمان ماهیت شما را هم خوب و واضح نمایان کرد. در یک کلام اسمی جز دروغ بزرگ بر تو نمیتوان گذاشت! بعنوان کسی که نزدیک به 2 دهه از بهترین و تکرار نشدنی ترین سالیان عمرش را در مصیبتکده اشرف سپری کرده به تو میگویم که ننگ و نفرین برتو باد. در تاریخ خوانده ایم که هیتلر بعد از اینکه بیشمارانی را برای رسیدن به هدف خویش به کشتن داد و به نتیجه هم نرسید خود کشی کرد.تو حتی از هیتلر هم پست تری که جرات اینکاررا هم نداری و در هفت سوراخ قایم شده ای و میخواهی با خون فرزندان عزیز کرده مردم برای خود قبایی بسازی. آری علت اینهمه تنفر و منفوریت در این است……
باقری

خروج از نسخه موبایل