عوامفریبی سالانه مریم قجر به نام اسلام در ماه مبارک رمضان

در پی اتخاذ سیاست های غلط رهبری سازمان مجاهدین در بن بست های سیاسی و ایدئولوژیک که در حال نابودی می باشد و هم چون کشتی طوفان زده در بیابان های عراق به گل نشسته و رهبری آن نیز سال ها اعضای خود را در آنجا رها نموده و به نقطه نامعلومی متواری شده است، خانم رجوی در اروپا در تلاش است تا از تلاشی و جمع شدن این سازمان در عراق جلوگیری کند. به همین منظور در تکاپوی وسیعی در اروپا دست به دروغ و تشبث و فریبکاری می پردازد تا بتواند افکار عمومی غرب را مجددا به خود جلب کند تا از این منجلاب خارج شوند.
به همین منظور او از هر وسیله ای برای فریب افکار عمومی استفاده می کند و هر ساله تعدادی از افراد از دور خارج شده، بازنشسته و بیکار را با دادن رشوه و اجیر کردن به مناسبات های مختلف در اوور و پاریس جمع نموده و ضمن پرکردن شکم آنها به ایراد سخنرانی و دروغ هایی می پردازد که حتی به یک مورد از آنها پای بند نیست.
این بار خانم رجوی با سوء استفاده از ماه مبارک رمضان جمعی را که بعضا اعتقادات اسلامی هم ندارند بعنوان مسلمان در پاریس جمع نموده تا با فریب کاری ضمن مسلمان نمایی خود چهره دموکراتیکی از افکار و ایدئولوژی فرقه اش به سایرین نشان دهد.
این در حالی است که سازمان مجاهدین سال هاست به رهبری مسعود رجوی و مریم قجر به فرقه تروریستی مبدل گشته است که سالیان توسط دولت های مطبوع غالب مهمانان شان در لیست سیاه تروریستی قرار داشته و همچنان نیز در لیست سیاه وزارت خارجه بالاترین مهمان و سخنران غیر مسلمان (آقای هوارد دین) این جلسه قرار دارد.
از طرف دیگر مناسبات غیر دموکراتیک و ضد بشری و فرقه ای او در تشکیلات اشرف که مریم رجوی در همین سخنرانی گفته است " اشرف نمونه‌یی از مناسبات کسانی است که به پیروی از اسلام دموکراتیک برخاسته‌ و روابطی بر پایه اعتماد، یگانگی، برابری و عشق و از خودگذشتگی به خاطر دیگران بنا کرده‌اند." تاکنون توسط چندین ارگان بین المللی محکوم گشته که از جمله می توان به گزارش دیدبان حقوق بشر با عنوان " خروج ممنوع " اشاره کرد.
ولی کسانی که با این سازمان مخوف کار کرده باشند می دانند که مسئولین فرقه بویی از اسلام و مسلمانی نبرده و با افکار فرقه ای خود این سازمان را به لجنزار مسائل اخلاقی و خیانت و وطن فروشی کشانده اند.
خانم قجر در این مراسم از اسلامی دم می زند که برگرفته از اسلام دموکراتیکی است که آیین رهایی بخش آن را پیامبر بنا نهاده است و مدعی است در عمل مبارزاتی (یعنی در تشکیلات رجوی در عراق) خود پیروی کرده و در هر قدم، بهای سنگین آن را پرداخته است.
در پاسخ به خانم قجر باید گفت مگر ازدواج سنت پیامبر (ص) نبوده که شما آنرا نفی کرده و آنرا حرام اعلام کردید و در پی آن در مناسبات شما طلاق های اجباری و با اکراه صورت گرفته که باعث متلاشی شدن صدها خانواده گشته است و نتیجه آن هم آوارگی و دربدری تعداد زیادی از زن و مرد و بچه در کشورهای اروپایی می باشد.
در کجای آیین پیامبر (ص) آمده مردان برای همیشه در ذهن شان زنان را طلاق داده و زنان نیز به اجبار می بایست از مردان شان سه طلاقه گشته و با دجالیت خاص رجوی آنان را در حضور شما و در یک صحن زشت و زننده به صورت عریان و جمعی به عقد رجوی در بیایند و با آیین خاص خودتان (فرقه ای) آنان را وادار نمایید تا به صورت لخت و عور در مقابل شوهرت به رقص رهایی بپردازند. آیا این همان بهای سنگینی است که مدعی هستید که رهبری سازمان برای برپایی آیین پیامبر در مناسبات تان در اشرف پرداخته است؟
آیا ممنوعیت عدم ملاقات دو نفره در تشکیلات سازمان همان اعتمادی است که شما در این سخنرانی از آن دم می زنید که در مناسبات اشرف برقرار است؟
آیا برخورد تشکیلاتی و حتی فیزیکی در نشست های روزانه با افرادی که سهوا و یا اشتباها با همرزم خود محفل زده نشان از اعتماد در مناسبات شما است؟
آیا نگهبان و مراقب برای همدیگر گذاشتن در مناسبات اشرف را جز اعتماد و برابری می دانید که مدعی آن در اشرف هستید؟
آیا تبعیض وحشیانه و غیر انسانی زن بر مرد در مناسبات اشرف همان برابری است که در آیین اسلام به آن اشاره شده است که شما در اینجا مدعی آن هستید؟
آیا خودکشی بیش از دهها زن و مرد که ناشی از فشار مناسبات فرقه ای و تشکیلاتی در قرارگاه می باشد نشان از عشق و عاطفه اسلامی شماست؟
آیا ابراز عاطفه و علاقه به پدر و مادر در مناسبات تشکیلاتی که یک جرم ایدئولوژیک محسوب می شود همان عشقی است که از آن دم می زنید؟
آیا فرار و مخفی شدن شما و رجوی در سر فصل های مختلف و رها کردن اعضای سازمان در بحرانی ترین حالت ها همان خود گذشتگی است که مدعی آن در مناسبات می باشید؟ و اگر بحث خود گذشتگی برای دیگران است پس شما در پاریس چکار می کنید؟
خانم رجوی همیشه دم از اسلام انقلابی و دموکراتیک می زند و سایرین را به بهانه داشتن اسلام ارتجاعی مورد حمله قرار می دهد ولی سئوال این است، این چه اسلامی دموکراتیکی است که جبر بر روح تشکیلات آن حاکم است و هیچ عضوی حق هر گونه فکر کردن و انتخاب و اظهار نظر و مطالعه و ارتباط با سایرین (تلفنی و غیره) ارتباط با پدر و مادر و بستگان (چه در داخل مناسبات و خارج آن)، نامه نگاری، دسترسی به رسانه (اینترنت و روزنامه و تلویزیون و…) و ملاقات با خانواده و… ندارد؟
این چه مناسباتی است که افراد آن با زور و در حصارهای چند لایه فیزیکی و تشکیلاتی در قرارگاه نگه داشته می شوند تا فرار نکنند؟
آیا فرار بیش از 50 نفر از اعضا در یک سال گذشته و پیوستن آن به نیروهای عراقی ناشی از روح اسلام حاکم بر مناسبات شما می باشد؟
هر چند که خانم رجوی در چند سال اخیر با استفاده ابزاری از ماه مبارک رمضان با جمع کردن تعدادی از عناصر معلوم الحال در پاریس تلاش دارد تا ماهیت فرقه ای تروریستی خودش را بپوشاند و چهره ای اسلامی و انقلابی به آنها نشان دهد ولی در دو سال اخیر که کلیت سازمان در عراق در حال فروپاشی و جمع شدن است خانم رجوی دستش را رو می کند و درد اصلی خودش که همانا جمع شدن قرار گاه اشرف می باشد را به میان کشیده تا شاید از طریق این عناصر از دور خارج و بازنشسته بتواند دل دولت مردان غربی و سازمانهای بین المللی را که تا به حال نظرات مشخصی هم در رابطه با جمع شدن قرارگاه دادند را بدست بیاورد.
در پایان در رابطه با مهمانان شرکت کننده در این مراسم باید گفت هر چند که تعدادی از این افراد پایه های ثابت مهمانی های سالانه خانم رجوی هستند که بعضا تا نوه و نتیجه و نبیره(مثل خانواده بومدین) در این مراسم شرکت می کنند و ظاهرا در این افطارها به آنها خوش می گذرد و آروز دارند که سال آینده نیز در این مراسم شرکت کنند ولی به نظر رسد که با توجه به جمع شدن قرارگاه اشرف توسط دولت عراق تا پایان سال میلادی 2011 دیگر این سازمان وجود خارجی نداشته باشد و موضوعیتی برای راه اندازی این گونه مهمانی ها در پاریس برای خانم قجر باقی نمی ماند.

خروج از نسخه موبایل