16 شهریور سالگرد تاسیس سازمان ترویستی مجاهدین و دستاوردها

بالاخره بازهم سالگرد تاسیس سازمان فرا رسید. سه تن از موسسین مجاهدین با محوریت محمد حنیف نژاد در سالهای سرکوب رژیم ستم شاهی برای مبارزه با حکومت پهلوی اولین هسته تشکیلاتی را بنیان نهادند. آنان با دیدگاه ها و گرایشات مارکسیستی فقط به فرهنگ و نه ایدئولوژی مذهبی و اسلامی اکتفا نموده و مارکسیسم را به عنوان یک علم پذیرفتند. محمود عسگری زاده در کتابچه اقتصاد به زبان ساده براحتی نکته نظرات اقتصاد سوسیالیستی را به نگارش درمی آورد که بعدا در آموزشهای داخل تشکیلات مورد بهره برداری قرار می گرفت. برداشت های لازم از مذهب به حدی ضعیف بود که با دستگیری و اعدام سران اولیه سازمان در سال 1351، سازمان در مسیر افرادمنحرف دیگر و به صفتی، دور از مذهب قرارگرفت و به همین سادگی از سال 1352 تسویه های ایدئولوژیک در داخل تشکیلات انجام و عملا دو سال بعد تقی شهرام بر کرسی لیدری سازمان قرار گرفت و ایدئولوژی سازمان را مارکسیستی عنوان نمود. البته از چند سال قبل شعار و اقدامات ضد امپریالیستی سازمان بر گوش مخالفین شاه آشنا بود از بمب گذاری دکل های برق بین شهری در جشن های 2500 ساله تا ترور 4 نفر از مستشاران امریکایی و تا بمب گذاری جلوی آژانس های هواپیمایی امریکایی و اروپایی همه و همه گرایشات سیاسی سازمان را با نزدیکی به بلوک شرق آن دوره نشان میداد. بعد از سال 1354 آن دسته از معتمدین بازار و فرهنگیان مرتبط با سازمان از مجاهدین بریدند و سازمان دوران افول شدید خود را پشت رو دید. بعد از انقلاب مسعود رجوی این سازمان پرتلاطم را که جزء انحراف فکری حاصلی برای جوانان و دانشجویان کشور نداشت با استفاده از خلاء اطلاع رسانی و افشاگری نیروهای انقلابی شیعه در روزهای اولیه انقلاب به موج سواری شور و شوق گرم جوانان میهن و خیانت به صداقت آنان پرداخته و فضای آرامش طلب آن سالهای حساس را به نمایش های خیابانی دانش آموزان 14 و 15 ساله تبدیل نمود. شروع فاز نظامی در خرداد ماه سال 1360 با هدف ترور مسئولین انقلاب و سرنگونی نظام و همکاری با دولت صدام با حضور در خاک آن کشور ذلت های بوجود آمده از انحراف مسعود رجوی بوده است. تبدیل سازمان ضدانقلابی به فرقه ای خطرناک از سال 1364، با وادار نمودن مریم عضدانلو به طلاق از مهدی ابریشم چی و ازدواج با او حذف کمیته مرکزی سازمان برای قرار گرفتن در جایگاه رهبری فرقه آغاز داستان دیگری شد تا فرقه در عملیات مرصاد مفتضحانه قلع و قمع شود تا رجوی بتواند گناه این شکست را به خیانت و نکرده های اعضای مفلوک و شستشوی مغزی شده سازمان مرتبط کند. و حال بعد از سالها وی دل دردل جنایتکاران جنگ طلب امریکا در سودای سرشاخ کردن امریکا با ایران دارد تا بلکه اگر شده چند صباحی بر عمر ننگین خود بیفزاید. وحتی سیاستمداران غربی هم اگر هر از چند گاه اگر سطری هم برای حمایت های انسانی افراد کمپ اشرف بنویسند و بگویند فورا اظهار می دارند که: موضوع سران و فرماندهان فرقه گرای این سازمان را جداگانه می اندیشیم!!. و حال این سازمان در 45 سال حیات پر فراز و نشیب هیچ اثر گذاری جز نکبت و بدبختی برای ملت ایران نداشته است و میرود در تعادل قوایی جدید به انحلال برسد.
فرید

خروج از نسخه موبایل