نقدی بر آه و ناله های محمدرضا روحانی برای مواضع جدید امریکایی ها

در سایت سازمان تروریستی مجاهدین در مورخه 24/5/1390 با مقاله پر درد و غم!!! یکی از اعضای بیکس سازمان بنام محمدرضا روحانی مواجه شدم. او در این دردنامه آورده بود:
1- نوری مالکی ابعاد گسترده تری از مهمان کشی!! را به نمایش گذاشته است.
2- ما در صورت پیروزی، دادگاه عادلانه و با رعایت استانداردهای بین المللی برگزار می نماییم.
3- سفیر باتلر جیمز باند بازی در می آورد در لباس کارمند سازمان ملل سر میزند و کلک هم میزند!!! چنانچه ملاحظه می فرمایید این شخصیت کم ارزش خارجه نشین که وزنش حتی برای سازمان فریبکار مجاهدین نیز به لحاظ غلو گویی و راحت طلبی از گذشته رسواتر است. گویا با گزارش سفیر ویژه ایالات متحده امریکا حسابی بهم ریخته و زمین و زمان را بهم دوخته تا مرهمی برای صاحبان سایت فرقه باشد. لازم است به این آقا بگوییم:
الف – خب حالا برای عراقی ها مهمان شدید؟ آیا بیاد دارید در جریان عملیات سازمانهای ترقی خواه کردی عراقی ودر چند سال قبل از سرنگونی صدام حسین به دستور معاون صدام یعنی عزت ابراهیم با تانکهای فرقه مجاهدین خلق جاده های منتهی به بغداد مسدود ودر یک پیشروی همان میزبانان (ملت عراق) را با وحشیانه ترین طرق به خاک و خون کشید. آیا از اربابانت پرسیده ای چگونه تانکهای مجاهدین از روی خانه های مردم فقیرکردستان عراق عبور کرده و زن و بچه اش را به دم مرگ می فرستادند. اصلا فرقه به شما اجازه میدهد طومارهای بلند شکایت مردم کردستان عراق از سازمان را مطالعه نمایی؟ آری به همان دلایل که مردم عراق، مجاهدین را در زمان صدام آلت دست شناختند، نمی خواهند همان عناصر بی پرنسیب اکنون در زمینهای غصبی کشاورزان تهی دست عراقی بشینند مثل گذشته بدنبال نفاق افکنی های مذهبی و سیاسی در کشور عراق باشند. هکذا این سازمان فرقه ای و علی الخصوص بخشی از فرماندهان آن از سالها پیش به اتهامات آشکار و مشخص تروریستی تحت تعقیب مراجع قضایی ایران و عراق و حتی بین المللی هستند. لذا باید قبول کرد هیچ کشوری اجازه فعالیت به گروه تروریستی نمی دهد. ب – آقای روحانی در این سالهای حضورت اصلاٌ ثانیه ای سازمان به شما اجازه داده با نفرات اسارتگاه اشرف حرفی بزنی؟ چون موقع حضور شورایی ها در اشرف، به ماها که مطلقاٌ خبر نمی دادند و معمولاٌ از فاصله 500 متری هیبت کت و شلواری و مفت خوری شما را می دیدیم. ضمن اینکه در بریف های تشکیلاتی مثلا مهناز شهنازی از مسئولین سازمان می گفت بچه ها این ها را جدی نگیرید. این شورایی ها اگر ما پول به آنها ندهیم و هوای آنها را نداشته باشیم هیچ هستند و بعبارتی آنها به سازمان نیازمندند!!!. پس آقای روحانی زیاد جوش نیاورید و بدانید در همان قرارگاه اشرف دختر 16 ساله بنام آلان در برج نگهبانی از فشار نشست های عملیات جاری (شستشوی مغزی) خودکشی کردند، یا اکبری نسب پسر 19 ساله با هزاران مانور قفل مخزن نفت آشپزخانه را شکسته و موفق میشود خود را به آتش بکشد!! یا موارد مشابه زیادی که افراد بعد از اجرای نمایش سرکوب جلسات تفتیش عقیده تشکیلات بر اثر فشارهای روحی در میان جمع خود را به آتش می کشند. شاید بپرسی چرا همه فقط آتش می زدند؟ باید بگویم سازمان بمثابه ساختار یک فرقه نفر را از دسترسی به همه چیز باز می دارد ودر این راستا نفر برای خودکشی نه به قرص کشنده دسترسی دارد نه به طناب دار و نه به اسلحه. لذا حرفهای گستاخانه و قابل پیگرد و دجال گرایانه شما را مبنی بر عدالت و دمکراسی در محاکمه در عقل و دلمان بیاد می سپاریم تا در همان محاکمه های اصولی شما را به اعترافات همین سردمداران مجاهدین فرامی خوانیم. پ – به هر حال در همان تعادل قوایی که در سازمان مرسوم هست و در جلسات سیاسی در تخته سیاه خیلی به آنها تاکید می شود، این دفعه سازمان در تعادل قوای ضعیف تری و شاید صفری قرارگرفته بطوریکه بقول خودتان حتی یک آدم وا رفته نیز به سازمان بد و بیراه می گوید و آنها را از گوانتانامو می ترساند!! این دستاورد همه خیانت های آشکار و پنهان سازمان علیه ملت سرافراز ایران است که با دست الهی تنبیه می شود.
فرید.

خروج از نسخه موبایل