گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین در باره ی ترفندهای سران مجاهدین – قسمت دوازدهم

قادر رحمانی: به جرئت می گویم اگر نفرات در قرارگاه اشرف اطمینان پیدا کنند که در صورت خروج از اشرف اتفاقی برایشان نخواهد افتاد اغلب آنها از سازمان جدا خواهند شد. واقعیت این است اکثریت بچه ها در اشرف آن طور که من شاهد بودم به لحاظ سیاسی و استراتژیکی به بن بست رسیدند. ما از زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی تا خاتمی و احمدی نژاد از سوی مسئولین سازمان حرف ها و وعده های مختلف شنیدیم که بزودی رژیم ایران سرنگون خواهد شد این وعده ها را مسعود رجوی بیش از سی سال است به افراد حاضر در اشرف میدهد. مخاطبین مسعود رجوی چه کسانی هستند؟ سوژه ها و جماعتی که داخل اشرف نشستند و کاملا از دنیا و تحولات آن بی خبر هستند.
برنامه ریزی تبلیغاتی مسئولین سازمان حول این موضوع دور میزند که بزودی نظام جمهوری اسلامی از بین میرود یعنی سران سازمان این خط را دنبال میکنند و به بچه ها در اشرف چنین تلقین می کنند البته خیلی ماهرانه این کار را انجام میدهند در یکی از نشست ها در سال 76 مسعود رجوی و فرماندهانمان چنان حرف میزدند، القاء می کردند و بحث هایی شد که واقعا فکر کردم دو یا سه ماه دیگر رژیم ایران سرنگون خواهد شد و من به خانه ام در ایران میروم. غلامرضا شیردم: واقعاً هم همینطور است که آقای رحمانی می گوید. سازمان شگرد عجیبی در فریب دادن و تلقین کردن به نفرات در اشرف بکار میبرد چنان از سرنگونی رژیم ایران حرف میزند که همه خیال می کنند چند ماه دیگر کار رژیم تمام شده است در حالی که خود سازمان به فلاکت افتاده است اما القائات سازمان همه چیز را وارونه نشان می دهد. قادر رحمانی: ببینید من بعد از هفده سال که در مقر های مختلف سازمان و اشرف بودم به این نتیجه رسیدم اگر مسئولین سازمان بگویند ماست سفید است باید بگویی نه، ماست سیاه است زیرا از بس دروغ گفتند دیگر داستان چوپان دروغگو در ذهن ها تداعی می شود. یعنی مرور زمان ثابت کرده است سران سازمان از گفتن حقیقت بیزارند و از آن فاصله می گیرند. در حال حاضر هم نفراتی که داخل اشرف هستند با توجه به اشرافی که ما داریم متوجه هستیم فقط نفرات انگشت شماری هستند که حاضرند در اشرف بمانند و اگر کمی شرایط اشرف شل شود اکثریت از اشرف خارج می شوند و تعداد اندکی هم که مجبورند در اشرف بمانند افرادی هستند سنشان بیش از پنجاه است و به آینده امیدی ندارند و همانطور که گفتم اکثریت افراد اگر شرایطش مهیا شود ماندن در اشرف را دیوانگی می دانند. به این موضوع هم تاکید کنم نفرات خواهان خروج از اشرف ممکن است برخی از آنها به ایران هم نیایند و یا اعتقادشان بر این باشد از سازمان جدا شوند و به ایران بیایند بلکه منظورم این است آنها تصمیم دارند از تشکیلات جهنمی سازمان نجات پیدا کنند. ناصر سیدعلی بابایی: من که سالها در اشرف بودم و با روحیه افراد آشنا هستم برایم کاملا روشن شده است افرادی که خواهان خروج از تشکیلات جهنمی رجوی هستند در انتظار این هستند تا کیس پناهندگی شان از سوی نهادهایی چون سازمان ملل درست شود و یکی به آنها بگوید اگر از اشرف خارج شدید غذایتان را میدهیم، زندگیتان را تامین می کنیم و از این سازمان خارج شو، والله صبح همان روز از اشرف فرار میکنند. چون آینده ای نمی بینند و اینکه اگر خارج شدند آیا کشوری آنها را به پناهندگی می پذیرد یا نه؟ و در صورتی که از اشرف فرار کنند معاش و زندگیشان تامین شود محال است در اشرف بمانند. سران سازمان هم این موضوع را می دانند. غلامرضا شیردم: بحث دیگری هم است باید بدان پرداخت آنهایی که سابق تو تیف بودند حدوداً سیصد نفر بودند آن موقع پناهندگی گرفتند ولی کسی نبود آنها را از عراق خارج کند امریکائیها آن موقع حاضر نبودند به آنها کمک کنند تا در کشوری ساکن شوند. اگر آن موقع امریکائیها کمی صداقت داشتند خیلی ها از اشرف فرار می کردند چون آینده ای نمی دیدند لذا مجبور شدند در اشرف بمانند و سازمان هم از این موضوع سوء استفاده کرد.
ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجان غربی
تنظیم از آرش رضایی

خروج از نسخه موبایل