بله درست خواندید. "گریه ممنوع است"!
دیگر صحنه های این گریه ها تازگی ندارد و یک ترفند سیاسی برای برحم آوردن دل دیگران است و بازی کثیفی با احساسات آزادگان جهان است. کسانی که آنروی سکه مجاهدین و سازمان را، یعنی زندان و دار و درختی و قرص سیانور و بنگالها و انفرادیها را در اشرف دیدند بخوبی میدانند و میدانیم که وقتی قافیه تنگ آید رجوی برقص آید و از این نشست جفنگیات و بازیها زیاد در می آورد. چند سال پیش لحظه جدائی ام از سازمان یادم می آید که دیدم در جلسه جدائی ام زنان مسئول به یکباره گریه کردند و درخواست داشتند از مجاهدین جدا نشوم! واقعاً لحظه تردید سراغم آمد، ولی وقتی آن روی سکه آنها در انفرادی یادم آمد لحظه ای درنگ نکردم و جدا شدم. فردای آن روز دیدم این صحنه و سناریو برای همه بچه ها یعنی حدود 500 نفری که جدا شدیم تکرار شده است، احتمالاً زنها در نشست بهم می گفتند که دیگر " خواهر فلانی " من می روم چند تا چائی بخورم چون دیگر اشکی برای گریه کردن و تظاهر نمانده است و دیگر "پیازی" هم نمانده که به زور آن گریه کنم و….
آقای رجوی دست از تکرار این سناریوهای مسخره بردار، تو که خودت در کشتن تک تک بچه ها تا مفرق دستت در خون آنهاست. با تکرار این بازیهای مسخره این بار قصد خام کردن چه کسانی را داری؟؟؟
محمرضا مبین