بهانه تراشی های عجیب فرقه رجوی در روند جابجایی ساکنان اشرف

درپی تمکین دولت نوری المالکی در برابر درخواست بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد مبنی برتمدید 6 ماهه ضرب الاجل خروج فرقه رجوی از خاک عراق، توافقات اولیه بین نمایندگان سازمان ملل و دولت عراق بر سر طرح انتقال ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی بعمل آمده است، در این راستا مقرر گردید در اجرای مرحله اول طرح، حدود 400 نفر از ساکنان اشرف در روزهای آتی به کمپ لیبرتی منتقل شوند تا مراحل ثبت و مصاحبه صلیب و کمیساریای عالی پناهندگان برای انتقال آنان به کشوری ثالث انجام پذیرد، دولت عراق که تلاش می کند با حفظ پرستیژحقوق بشری خود، با پرداخت کمترین هزینه سیاسی از شر این فرقه تروریسستی که مردم عراق بحق آن را " طاعون سیاه " می نامند خلاص شود، تمام سعی خود را می نماید تا هر گونه بهانه و موانع موجود درمسیر خروج مسالمت آمیز ساکنان اشرف از خاک عراق را برطرف نماید، به همین خاطر با هماهنگی و تأیید نمایندگان سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی، کمپ لیبرتی که توسط نیروهای آمریکایی ساخته شده و مجهز به انواع وسایل استقراری، رفاهی و تاسیساتی بوده و دارای ظرفیت مناسب و استاندارد برای اسکان چندین هزار نفر می باشد را برای اسکان نیروهای فرقه آماده نموده است، اما متاسفانه علیرغم هماهنگیها و اقدامات بعمل آمده، سران فرقه رجوی ماهیت آشوب طلبانه خود را آشکار کرده و با هدف ایجاد شکاف در توافقات بعمل آمده و نهایتا به شکست کشاندن راه حل مسالمت آمیز جابجایی، دست به ایجاد تنش و کارشکنی در روند اجرای طرح زده و بهانه های غیر معقول و غیر قانونی می آورند. سران فرقه قصد دارند با دجالیت خاص خودشان، دولت عراق را در عدم اجرای طرح مقصر جلوه دهند. این روزها سایتها و سیمای ضد آزادی فرقه رجوی با شانتاژ و بلوای تبلیغاتی، اطلاعیه ها و خبرهای عوام فریبانه متعددی که فاقد هرگونه مبانی حقوقی و قانونی هستند را با هدف فرافکنی و سنگ اندازی در روند کار جابجایی نیروهایش به کمپ لیبرتی پخش می نمایند، از طرف دیگر مسعود رجوی درست در آخرین روز سال میلادی یعنی همان آخرین روز ضرب الاجل دولت عراق، در شوی مسخره خود بنام " اشرف کار زار آزادی " به ساکنان اشرف بخاطر عدم اجرای ضرب الاجل دولت عراق، تبریک گفته و آنان را وادار می نماید تا برای جنگ صد برابر و عزم حد اکثر در ماندگاری اشرف وصیت نامه بنویسند و شعار یا مرگ یا اشرف سر دهند. عجبا! عجبا از این همه دریدگی، وقاحت و پستی. دبیر کل سازمان ملل متحد با رویکردی انسانی وساطت نموده وخواهان تمدید ضرب الاجل ازسوی دولت عراق می شود و دولت عراق هم بخاطر رعایت احترام افکار عمومی جهان تمدید 6 ماهه ضرب الاجل خود را می پذیرد، آنوقت رجوی این مردک بیمارعدم اجرای ضرب الاجل را پیروزی خود و ایستادگی اشرف می خواند و دم از ماندگاری اشرف می زند. در حالیکه دولت عراق از 9 ماه قبل ضرب الاجل خروج ساکنان کمپ اشرف از عراق تا پایان سال میلادی 2011 را رسمأ اعلام کرده بود، سران سازمان در این مدت هیچ اقدام مثبتی که دال بر تمایل آنها بر پرهیز از خشونت و تلاش برای حل مسالمت آمیز موضوع اشرف باشد انجام ندادند و فرصت 9 ماهه را عملا صرف جنگ تبلیغاتی و همسویی و همراهی با برخی عوامل معلوم الحال عراقی در براندازی دولت مالکی کردند، رجوی با تظاهر به قبول طرح جابجایی قصدی جز خرید زمان بیشتر برای هر چه شعله ورتر کردن آتش جنگ با مالکی را نداشته و ندارد. سران فرقه که اکنون بخوبی دریافته اند، خروج نیروهایشان از اشرف پایه های تشکیلات جهنمی شان را سست و لرزان خواهد نمود، به تکاپو افتاده و خواسته ها و بهانه های مضحکی را جهت کارشکنی بطورمکرر مطرح میکنند از جمله می گویند:
(در چنین شرایطی ضروری است که آمریکا و سازمان ملل، تضمینهای حداقل را هر چه سریع تر برآورده کنند تا ساکنان اشرف برای رفتن به لیبرتی اطمینان پیدا کنند. هم چنین امکان بازدید فوری چند نفر از مهندسان اشرف از کمپ لیبرتی به منظور ارزیابی نیازهای فنی و استقراری و لجستیکی لیبرتی باید فراهم شود و دولت عراق نمی بایست برای انتقال داراییهای منقول از جمله خودروها به لیبرتی هیچ محدودیتی ایجاد کند. علاوه بر این لازم است که ترتیبات مناسب برای فروش اموال غیرمنقول آنان و انتقال پول آن به خودشان را فراهم سازد). سران فرقه خوب می دانند که کمپ لیبرتی کمپی است بسیار مجهز که قبل از این محل استقرار نیروهای آمریکایی بوده، همان آمریکاییهایی که نامشان شاه بیت تمام سخنرانیهای مریم رجوی و مسعود رجوی در درخواست تأمین حفاظت و تضمینهای لازم برای جابجایی بوده است، مضافأ اینکه این کمپ به لحاظ ظرفیت و استاندارهای اسکان به تأیید نمایندگان سازمان ملل رسیده واین موضوع رسما اعلام گردیده است و طرح دوباره موضوع از سوی سران فرقه چیزی جز فریبکاری و جار و جنحال بیهوده و شانتاژ همیشگی رجوی و سران فرقه اش نیست، آنها فقط می خواهند با تاکتیک " از این ستون تا آن ستون فرج است " وقت کشی نموده تا بقول خودشان " شاید در این مدت اتفاقی بیقتد که به نفعشان باشد " خنده دار اینجاست که رجوی و دار ودسته اش ازاستانداردهای بین المللی صحبت میکنند در حالی که همین الان در اشرف نیروهایش از داشتن هر گونه امکانات ارتباطی از قبیل تلفن، شبکه اینترنت، ماهواره، رادیو، روزنامه و… محروم می باشند، خیلی از افراد اشرف حتی نمی دانند که چگونه باید از موبایل استفاده کنند، همین حالا ساکنان اشرف در آسایشگاههای 25 تا 30 نفره ساکن هستند. نکته دیگری که مضحک می باشد این است که گفته اند، سا کنان اشرف می خواهند داراییهای غیر منقول خود را بفروشند و با داراییهای منقول و خودروهای شخصی خود به لیبرتی بروند! چطور شد گوهران بی بدیل و نوامیس آرمانی که تا دیروزحق داشتن هیچ چیز شخصی را نداشتند، امروز یکباره صاحب اموال منقول و غیر منقول و ماشینهای شخصی شدند؟! تا آنجا که من بخاطر دارم در اشرف هر فرد فقط می توانست یک تخت فلزی نظامی و یک کمد فلزی که چند دست لباس فرم ارتش و یک دست کت و شلوار و یکی دو جفت پوتین و کفش داخلش بود، داشته باشد. شاید منظور فرماندهان اشرف از خودروهای شخصی آیفاهای ارتش است که برای عادی سازی رنگ آبی و سفید و.. به آنها مالیدند! تقریبا سه چهار سال پیش سازمان تعدادی خودروی سواری نیسان بطور قاچاق وارد اشرف کرده که در هیچ کجا در عراق ثبت نشدند و حتی پلاکهایی هم که به آنها نصب کردند پلاکهای نمره موقت قلابی و قدیمی هستند، این خودروها هم به هیچ وجه شخصی نبوده و فقط در اختیار سلسله مراتب بالای فرماندهی بوده، براستی نمیدانم که این صاحبان خودروهای شخصی چگونه می خواهند با گواهینامه های قلابی که در اشرف جعل می کردند از اشرف تا لیبرتی رانندگی کنند؟! شاید از آنجاییکه اعضاء این فرقه در دوران دیکتاتور سابق عراق به یمن توجهات ملوکانه جناب صدام حسین ملتزم به رعایت قوانین عراق نبوده و اساسا خود را برتر از قوانین می دانستند و در سالهای پس از سقوط صدام نیز در کشور!! مستقل و کوچک خود اشرف به برکت حمایتهای بی دریغ آمریکاییهای بزرگواراستقلال کامل حقوقی و مدنی داشتند، هنوزهم حال و هوای آن ایام خوش در سرشان بوده و خود را به هیچ قانون و قراردادی پایبند نمی بینند!! در این شرایط که امکان جابجایی و انتقال امن ساکنان قراراه اشرف پیش آمده، تقابل، کار شکنی وبهانه تراشی های واهی سران فرقه قرون وسطایی قابل فهم است چرا حیات آنان به ارتزاق از خون نیروهایی وابسته است که در اشرف اسیرند، رهایی این نیروها از قید و بند تشکیلات و ایدئولوژی فرقه مساوی با فروپاشی فرقه خواهد بود. مریم سنجابی

خروج از نسخه موبایل