مجاهدین از لاف سرنگونی، تا عجز و ناتوانی

بعد از استقرار اولین دسته از اعضای فرقه رجوی درکمپ ترانزیت لیبرتی به یکباره دستگاه تبلیغاتی آنها با بزرگنمایی اشکالات استقراری کمپ در بوق وکرنای خود دمیدند تا چنین وانمود کنند کمپی که برای استقرار نیروهای این فرقه بعد از اخراج از پادگان اشرف در نظر گرفته شده فاقد استانداردهای لازم برای زندگی است. در طی همین مدت شورای به اصطلاح ملی مقاومت با صدور اطلاعیه های پیاپی با افشای کمبودها ازجمله نشتی لوله های آب و عدم تخلیه فاضلاب را بعنوان یک مبارزه در راستای سرنگونی، هم درتاکتیک وهم دراستراتژی اعلام نموده، شرایط رقت بار و فلاکت تشکیلاتی فرقه ای که روزی ادعای سرنگونی و تصرف ایران با آن عرض و طول را میگیرد را بنگرید. شورایی که روزی خود را تنهاترین آلترناتیو دموکراتیک میدانست حال آنقدر ورشکسته و بازارش کساد و بی رونق گردید که بخاطر نشتی یک لوله آب یا پرشدن چاه فاضلاب پیاپی اطلاعیه میدهد تا در صحنه سیاسی از تک و تاب نیفتد جالب اینجاست که شرایط به اصطلاح بغرنج زندگی درکمپ ترانزیت تا بدانجا بعنوان یک ضرورت مبارزاتی دراین مرحله تبدیل گردید که سرکردگان این فرقه دیگر تمرکز به روی دشمن اصلی را از یاد برده و همزمان مبارزه قهرآمیز را البته از سیطره پاریس به دیگر جبهه های مبارزه یعنی راهروهای سازمان ملل وکاخ سفید هم کشاندند. مدعیان به اصطلاح تنها آلترناتیو دموکراتیک این روزها نوک تیز حمله خود را متوجه مشاور دولت امریکا در امور اشرف و آقای کوپلر نیز نموده اند. و شرایط این مرحله را مبارزه علیه بان مالکی، کوپلر، اشتون، ومرحله گذاری کرده اند. وبا غیظ و کینه عجیبی آنها را مورد هجوم تبلیغاتی قرارداده اند و کمپ ترانزیت لیبرتی را یک زندان که درنهایت مرگ تدریجی اعضا فرقه را به دنبال خواهد داشت تعریف کرده اند.
اما براستی واقعیت چیست؟ چه اتفاقی افتاده که سرکردگان این فرقه که آنگونه به حمایت سازمان ملل دولت امریکا دل بسته بود و پیوسته خواهان استقرار نیروهای ارتش امریکا برای حفاظت در پادگان اشرف بود این چنین افسار پاره نموده، اینگونه نمایندگان دولت امریکا، سازمان ملل و تمامی دست اندرکاران کمپ ترانزیت لیبرتی را به باد فحش وناسزا گرفته اند؟ البته سران این فرقه با بیرون ریختن ماهیت دوگانه، خود را به بهترین وجه عریان ساخته اند. ولی در ورای این پارس کردنها به خوبی مشخص است که یک جای آنها بد جوری سوخته است. آنها باز در محاسبات سیاسی و برآوردهای اطلاعاتی درزمینه شناخت شرایط مشخص، دچار یک اشتباه کودکانه دیگری شده اند. آنچه ازموضع گیری سران این فرقه مشخص بود آنها نمی خواستند تحت هیچ شرایطی پادگان اشرف را به دلیل اهمیت استراتژیک آن ترک کنند زیرا با فروریختن این نماد ایدئولوژیکی و ظرف تشکیلاتی، دیگر و تحت هیچ شرایطی قادر به کنترل نیروهایش و ایجاد انگیزه درمیان آنها نبود.
بنابراین هدف استراتژیک آنها ماندن دراشرف به هر قیمت بود. ولی در تاکتیک و به خاطر اینکه خود را از تک وتاب همسویی با اربابانشان نیندازند درتاکتیک برای خروج ازاشرف اعلام آمادگی نموده وتوافق نامه امضا میکردند. درهمین راستا اعزام اولین دسته ازنیروها به کمپ ترانزیت لیبرتی نیزدقیقا با هدف اخلال وهو وجنجال وراه انداختن کارزار تبلیغاتی برضد شرایط موجود درآنجا سازماندهی گردید. تا بدینوسیله شرایط کمپ ترانزیت را در نزد افکارعمومی نامناسب جلوه دهد. وبدینوسیله به هدف خود که همانا ماندن دراشرف است برسند.ازطرف دیگرسران این فرقه که به محض ورود نیروها به کمپ ترانزیت، شرایط ونظم ونظام حاکم برآنجا و اراده دولت عراق برای کنترل همه جانبه کمپ را دیدند دریافتند که دیگر با توجه به شرایط موجود قادر نخواهند بود یکبار دیگر بساط تشکیلات جهنمی خود را در آنجا پهن کرده و کنترل کامل نیروها را بدست گیرند. وازاین رو آنجایشان بیشتر سوخت. حال در اوج دجالگری و شارلاتان بازی رجوی گونه،ودست زدن به تبلیغات کرکننده در رابطه با شرایط استقراری کمپ میخواهند دولت عراق ونیروهای سازمان ملل را به مرگ بگیرند تا به تب راضی شوند.آنها میخواهند با ایجاد شرایط و جو شانتاژ و تبلیغات کرکننده و مظلوم نمایی و بازی با احساسات افکارعمومی، ارتش عراق را واداربه عقب نشینی ازمحوطه داخل کمپ نمایند، تاخودشان بار دیگر بر سرنوشت اعضا حاکم شده و با اهرمهای تشکیلاتی و نشستهای سرکوبگرانه عملیات جاری و سایه شوم فرماندهان مزدور چند صباح دیگربه حیات ننگین خود ادامه دهند. ولی هیهات که شرایط وتحولات به سمت وسوی دیگری درجریان است.سرکردگان ابله فرقه رجوی بیهوده فکرمیکنند که می توانند با انگشت گذاشتن روی نشتی لوله های آب، یا خرابی فتیله عشتارها ویا پربودن فاضلاب ونصب دوربین درتوالتها افکارعمومی را ازمسئله اصلی که همانا ضرورت جداسازی نیروها ازفرماندهان مزدور و برچیدن بساط این تشکیلات جهنمی است،منحرف سازند.سرکردگان این فرقه تبهکار هر چقدر هم که جیغ و داد و برسر و صورت بکوبند دیگر روند تحولات به سمت شرایط حاکم بر پادگان اشرف و به اسارت گرفتن نیروها برنمی گردد. در ترانزیت قانونمندی و ضوابط جدیدی حاکم خواهد شد.وبه نیروها به صورت مستقل پناهندگی داده میشود. حال بگذار شورای دست آموز و مواجب بگیررجوی ها هرچقدرکه میخواهد در باب فاضلاب و نشتی لوله آب وگشت زنی خودروهای حفاظت کمپ کاغذ سیاه کنند بگذار جهانیان بدانند کسانی که تا دیروز لاف سرنگونی وتنها آلترناتیو می زدند اکنون چگونه ازرفع نشتی یک لوله آب یا تخلیه یک فاضلاب عاجز و درمانده اند.

خروج از نسخه موبایل