تعریف و تمجید مشمئز کننده مریم قجر از سران جنایتکار غربی

مریم قجر با شرکت در کنفرانسی در پاریس سعی کرد با عوامفریبی فروپاشی اشرف را یک پیروزی بنامد و به تعریف و تمجید از نمایندگان غربی پرداخته و باز هم پاچه دولت عراق را گرفته که چرا در کمپ موقت ترانزیت اعضای سازمان آزادی ندارند که پرداختن به حرفهای بی محتوای وی خالی از لطف نیست و ماهیت وی را نشان می دهد که در راه رسیدن به قدرت خیالی تا کجا حاضر است دست به خیانت بزند و در گرداب وطن فروشی فرو رود.
وی در ابتدای صحبت هایش به عنوان یک زن مسلمان اشاره ای به سوره مائده می کند و می گوید که حتی اگر خون یک نفر به ناحق ریخته شود مانند کشتن تمام مردم است. حالا باید از وی سئوال کرد که چرا در کشورهایی مانند یمن و عراق و بحرین و غزه و… خون مسلمانان به زمین ریخته می شود از وی صدایی در نمی آید و مانند کوران چشم خود را برروی واقعیت جنایت های انجام شده می بندند. اکنون چه شده که به یکباره برای همسویی با غرب و همراه با گروه تروریستی القاعده به یاد آزادی مردم سوریه افتاده و سعی دارد با این دم جنباندن برای غرب باز هم بر ماهیت وطن فروشانه خود مهر تایید بزند. بهتر است شما دم از مسلمانی نزنید چرا که شما همان زنی هستید که برای همسر فراریتان برنامه رقص رهایی ترتیب می دادید پس با دهان کثیف تان در مورد مسلمانی حرف نزنید.
وی در جای دیگری عنوان می کند مجاهدین پاسخ دموکراتیک را که آنتی تز بنیادگرایی است نمایندگی می کند. حرفی که وی می زند به واقع بسیار خنده دار است سران فرقه به واقع اسلامی را نمایندگی می کند که از طالبان بسیار خطرناکتر و بنیادگراتر می باشند چرا که نمونه این بنیادگرایی را می توان در مناسبات فرقه از جدا سازی زنان از مردان و طلاق اجباری گرفته تا کلیه زنان باید به عقد مسعود در آیند از طرف دیگر. آیا این است اسلامی که شما از آن دم می زنید؟
مریم قجرکه از فروپاشی اشرف به هذیان گویی افتاده در جای دیگری از حرفهایش عنوان می کند که حمله 19 فروردین در حقیقت مهم ترین پاسخ به قیام های مردم ایران بوده است حالا باید از وی سئوال کرد که قیام های خود ساخته ذهن این جنایت کاران که اکنون بر کسی پوشیده نیست چه ربطی به شما دارد و اگر این حمله جنایت عیله بشریت می باشد چرا شما زبانتان در مورد کشتار مردم غزه و بحرین و… بسته است و همسو با غرب و صهیونیست ها چیزی به زبان نمی آورید و اکنون به جای شعار آزادی برای مردم ایران!! اکنون برای مردم سوریه نسخه آزادی از مدل غربی را می پیچد.
او هم چنین به نیروهای آمریکایی که در اشرف بودند خوش خدمتی کرده ولی آنها پی به ماهیت فرقه ای سازمان برده و نیروهای سازمان را تنها گذاشتند نالیده که چرا با توجه به این همه جاسوسی برای غرب هنوز وی را به این بازی کثیف راه ندادند و عنوان می کند که چرا نیروهای آمریکایی در موقع حمله ما را تنها گذاشتند و کسی هم جوابگو نیست.
خانم قجر چرا خودتان را به کودنی می زنید مگر شوهر دوم شما در نشست پرچم در باقر زاده عنوان نکرده بود که غرب هیچ وقت از کشورهای جهان سوم حمایت نمی کند و به دنبال منافع خود می باشد و نمی تواند از سازمان ما حمایت کند اکنون چه شده با رشوه دادن به چند سناتور از دور خارج شده سعی دارید برای خود آبرویی بخرید. وطن فروشی و جاسوسی سازمانتان برای غرب اکنون کاملا مشخص شده است دادن چند مهمانی برای سربازان دون پایه و رشوه دادن به سناتورهای از دور خارج شده نیز نمی تواند ماهیت واقعی شما را پاک کند.
مریم قجر در این سخنرانی ماهیت واقعی خودش را نشان می دهد و سعی دارد کاملا به غرب بفهماند که حاضر است در جهت خط و خطوط غرب حرکت کند وی به تعریف و تمجید از نفراتی می پردازد که در کشتار مردم عراق و افغانستان و… دست داشتند و اکنون وی آنان را مردان بزرگ و اینکه در سمت درست تاریخ و بر علیه بی عدالتی و قانون شکنی در کنار مقاومت ایران ایستادند پرداخته. ولی باید گفت که هر چقدر زمان به جلو می رود ماهیت وطن فروشی این جانیان برای همه مشخص شده است و باید گفت پس شعار مبارزه با آمریکا به کجا رفته و چه شده که اکنون خط سازش با غرب در دستور کار سازمان قرار گرفته است و چگونه شده که این جانیان در کنار شما تبدیل به مردانی عدالت خواه می شوند پس باید به مسعود تبریک گفت که انقلاب مریم با دلارهای باد آورده توانسته این جانیان را به عدالت خواه تغییر دهد!!
وی در جای دیگری برای اینکه باز هم دست به عوامفریبی بزند سعی کرده به جای پرداختن به مسئله کثیف بودن کمپ و بودن مار و ترکیدن لوله فاضلاب این بار خواسته از مرگ یکی از نفراتش که بر اثر ایست قلبی درگذشته سوء استفاده کند و عنوان می کند که بخاطر فشار بازرسی های طولانی دچار ایست قلبی شده است باید از این زن فریبکار سئوال کرد مگر کسی با یک شب نخوابیدن و بازرسی چند ساعته سکته می کند که این فرد دومین نفر باشد اگر این گونه بود می بایست تا حالا تعداد زیادی از اعضای سازمان در جریان این سه مرحله کشته می شدند.
او به خاطر بازرسی های طولانی نمرده است بلکه بخاطر فشارهای تشکیلات و اینکه بعد از رفتن به کمپ موقت ترانزیت فهمیده که دیگر از سرنگونی خیالی رجوی خبری نیست و این سالیان عمر خود را به پوچی گذرانده دچار سکته شده است و شما مسئول مرگ وی می باشید.
مریم قجر در ادامه حرفهای پوچ و بی معنی خود به مسئله آزادی تردد در کمپ و ملاقات با خانواده و دست یابی به وکیل اشاره کرده که باید گفت، وی وقتی از آزادی تردد دم می زند که همه این نفرات در اشرف در زندان بسر می بردند و کسی اجازه تردد هم نداشت (برای تردد از یک مقر به مقر دیگر فرد می بایست از هفت خوان تشکیلات عبور کرده و ویزای تردد می گرفت) و حتی نمی توانست با کنار دستی خود هم حرف بزند چه برسد به آزادی تردد. مگر در اشرف حق داشتند با وکلای ساختگی سازمان حرف بزنند و با آنان در مورد خواسته هایشان حرف بزنند؟ و یا حق داشتند که با خانواده های خود ملاقاتی داشته باشند مگر نزدیک به دوسال اندی نیست که خانواده ها برای ملاقات در بیرون درب اشرف به انتظار نشستند ولی شما مگر جوابی دادید؟ مگر یادمان رفته که در سال 82 وقتی خانواده ها برای ملاقات آمده بودند برای هر ملاقات کننده چند نفر نگهبان نگذاشته بودید که نتوانند حرف بزنند پس اکنون چه شده که به یکباره به یاد خانواده افتاده و از آزادی نفرات سازمان حرف می زنید بهتر است خودتان را گول نزنید. با حضور خانواده ها در جلوی درب اشرف همه متوجه شدند که این شما جنایت کاران بودید که مانع ملاقات با خانواده ها می شدید.
وی در جای دیگری ادامه می دهد که " اکنون اشرف نشانان تکثیر شده در سراسر ایران و جهان و در تاریخ معاصر". باید یادآور شد که این هم از آن حرفهایی است که فقط باید به این گفته وی خندید. خانم رجوی قبلا که اشرف مرز سرخ بوده و عنوان کردید که هرگز از آنجا خارج نمی شویم و حاضر هستیم خونمان را در اشرف بریزیم چه شده که به یکباره این مرز سرخ رنگ می بازد و مانند دیگر مرزهای سرخ رجوی به همکاری با غرب تبدیل می شود. این شعار بیشتر مصرف داخلی دارد تا بتوانید هر چه بیشتر نفرات خود را در کمپ موقت نگهداشته و باز هم بر روی تناقضات بوجود آمده سرپوش بگذارید ولی اکنون دیگر دوران عوض شده و نمی توان این نفرات را با تناقضات موجود در کمپ موقت نگهداشت و باید منتظر ریزش نیروی بیشتری از مناسبات سازمان باشیم.
مریم قجر امسال سال فروپاشی تشکیلات جهنمی سازمان می باشد سالی که خانواده ها می توانند برای آزادی اسیران خود جشن بگیرند و سالی است که باید شمایان به سزای جنایت خود برسید و دیگر دور نیست صبح پیروزی.