سالی که گذشت و سالی که در پیش روی ماست

در سال گذشته خانواده ها با تلاش تمام عیار و افشاگرانه علیه مجاهدین در جلو درب کمپ اشرف دست به اقدام تازه ای زدند که باعث شد جهانیان را به واکنش وادارد. ثمره این تلاش ها یکی این بود که خانم کلینتون مجبور به موضعگیری شده و گفت چاره ای جز جابجایی فرقه سازمان مجاهدین نمیباشد. اگرچه ایشان حتی این الزام برای مجاهدین را با نوعی استمالت هم عجین کرده و وعده بررسی های مجدد در لیست تروریستی را دادند ولی به جرات می توان گفت وزیر خارجه امریکا وعده سر خرمن به رهبران همیشه گول خورده مجاهدین داده و خواسته دولت عراق و هکذا خانواده ها را برآورده کردند چرا که ایشان می دانستند که سران سازمان هرگز تغییر پذیر نیستند و اگر بودند بعد از آتش بس جنگ ایران و عراق می توانستند سلاح خود را زمین گذاشته از سویی دولت امریکا بخوبی می داند که سران فرقه و رهبران شورای ملی به اصطلاح مقاومت در کشور ایران فاقد پایگاه مردمی بوده و برای هرنوع مبارزه مدنی و سیاسی در بین توده های مردم ایران برنامه و هدف خاصی ندارند. و لذا فقط در یک ارزیابی منفعت طلبانه حاضر شده است از این گروه برای ارتزاق لابی صهیونیستی و جاسوسی بهره برداری نماید. ولی شاید بهتر این باشد که دولت ایالات متحده امریکا به افکار عمومی ایران و علی الخصوص خانواده ها اهمیت قائل شده و نتایج خواسته های بحق آنان را در انحلال سازمان و آزادی اعضای ناراضی در اشرف محترم شمارد.
از نتایج دیگر استقامت و پایداری خانواده ها درسال گذشته میتوان به این اشاره کرد که بالاخره سازمان و رجوی از شعار خود مبنی بر نجنبیدن اشرف کوتاه آمدند. در سال گذشته سه اکیپ از اسیران توسط نماینده صلیب سرخ و نماینده دولت عراق به کمپ ترانزیت برای آغاز مراحل پناهجویی فرستاده شدند که این به معنای کشیدن رجوی از آسمان کبر و غرور و استبداد به زیر بود چون رجوی حداکثر تلاش خود را می کرد تا تمام نفرات اشرف را بکشتن دهد و یا به خودسوزی و خودکشی هدایت نماید و این کار با حضور مستمر و فعال خانواده ها و جداشده ها در جلوی اسارتگاه اشرف با افشاگری های لازم خنثی گردید. آنان با بلندگو افکار زشت پلید رجوی و فرماندهان تحت پیگرد سازمان را به چالش کشیده و رجوی را خلع سلاح نمودند. یادمان هست که اعضای جداشده سازمان هم برای نجات دوستان در زنجیر خودشان در کنار خانواده ها حضور داشتند و گرما و سرما و گرد و خاک عراق را به تن خریدند تا بر اساس ملاحظات انسانی بدهی خود را به مردم ایران جبران نمایند. به واسطه این تلاشها بود که باعث گردید رجوی مثل 19 فروردین سال گذشته، بخاطر پشیمانی از واگذاری قسمتی از زمینهای اشرف به کشاورزان عراقی، بعد از دو روز فرمان خودکشی و یا کشته سازی را برای دفاع از اشرف!! صادر کرد. که این موضوع را جداشده ها از مدتها قبل پیش بینی و افشاگری کرده بودند و می دانستند که رجوی برای تبلیغات واهی دست به چنین کاری خواهد زد. و اینک می توان گفت که پرونده سازمان مجاهدین در عراق درحال بسته شدن است. وبی شک امید می رود امسال اعضای جداشده و خانواده ها بتوانند سران این فرقه را در محاکم عراق و اروپایی به دادگاه بکشانند.
سعید

خروج از نسخه موبایل