حقایقی درباره جنایات و شکنجه های سران مجاهدین – قسمت چهارم

بعضی از نفرات جدا شده در کمپ امریکا (تیف) تعریف کردند که در زمان جنگ و دوران پراکندگی سران سازمان فرصتی یافتند تا از شر بعضی افراد مسئله دار و متناقض نسبت به ماهیت و خطوط سیاسی و نظامی سازمان که از دستشان به تنگ آمده بودند راحت شوند آنان را به بهانه ی بمباران هوایی کشتند و در بیابانهای عراق دفن کردند برخی از آنها داخل اشرف دفن شده اند دقیقا در بیرون از سیم خاردارهای اشرف کنار زاغه های مهمات و…، تا نفرات متوجه چنین رذالت سران سازمان نشوند.
برخی از افراد جدا شده در کمپ امریکا شهادت دادند که فرماندهان سازمان FA با حالت تهدید به آنها گفتند در روستاهای اطراف اشرف افراد معترض و خواهان جدایی از سازمان را بدون سنگ قبر طوری دفن می کنند که کسی حتی جسدش را پیدا نکند و هویتش فاش نگردد. اگر شما نیز بخواهید به سازمان خیانت کنید و طعمه شوید چنین بلایی بر سرتان خواهیم آورد.طرح چنین مسائلی از سوی FA های قرارگاهها در اشرف واقعیت داشت زیرا من و خیلی از نفرات شاهد بودیم که در مزار، قبرستان داخل اشرف این مسئله نمود عینی دارد زیرا عکس اجساد داخل قبرها با اسامی روی قبر تطابق نداشتند بعضا اسامی جعلی و نادرست روی قبرها در مزار حک شده است. دوران خلع سلاح نیروهای سازمان در زمان خلع سلاح در پادگان امام ویس که قبلا محل پادگان نظامی رژیم صدام حسین معدوم بود نیروهای امریکایی پس از اجرای یک مراسم نمادین از تک تک نفرات سازمان سلاحها و مهمات را تحویل گرفتند. سپس همگی سوار خودروها شده و برای حرکت به سمت اشرف آماده شدیم. فرماندهان سازمان بر خلاف توافقی که با امریکائیها داشتند تعدادی مسلسل کلاش و مقداری مهمات را پنهان کردند و به امریکائیها ندادند در هنگام حرکت به سمت اشرف وقتی سوار خودرو شدیم پنهانی به ما سلاح کلاش دادند و گفتند برای حفاظت از جان خود تا اشرف مسلسل کلاش را با خود داشته باشید!! بقیه مهمات را نیز در راه به شما تحویل خواهیم داد. در صورتی که امریکائیها طبق توافق قرار شده بود حفاظت از جان نفرات را در حین حرکت به اشرف بر عهده بگیرند و در واقع اسکورت ما بر عهده امریکائیها بود و تحت حفاظت آنها به اشرف رفتیم. من به همراه دو نفر دیگر سوار آمبولانس قرارگاه 12 بودم مسلسل کلاش داشتیم خشاب های پر به ما تحویل دادند. بعد از اینکه از سازمان جدا شده به کمپ امریکا رفتم نفرات بسیاری از اعضای قدیمی و جدید از جمله راننده یکی از آیفاها به نام فرهاد صداقت مسئول بهداری نیز بود تعریف می کردند که هنگام بار زدن به آیفاها توسط مسئولین و فرماندهان زن وادار شدند تا مخفیانه از جعبه مهمات های تحویلی به امریکائیها آرپی جی و چندین قبضه سلاح کلاش، کلت کمری و نارنجک دستی بردارند و به اشرف منتقل کردند. بهانه سران سازمان در رعایت نکردن مفاد توافق با امریکائیها نیز این بود که برای روز مبادا این سلاحها را در اختیار خود نگاه می دارند. به اعتقاد من از همین سلاحها در زمان درگیری نفرات مجاهدین با پلیس عراق در 19 فروردین ماه سال 1389 از سوی فرماندهان سازمان استفاده شده است. فرماندهان سازمان برای کشتن برخی از نفرات خودشان از آن ها استفاده کردند تا وانمود کنند پلیس عراق دست به این کار زده است. ولی پلیس عراق نیز طی اطلاعیه ای گفت با توجه به شواهد و مستندات زیادی که دکتر های معالج مجروحان به ما ارائه دادند بسیاری از نفرات مجروح و کشته شده از فاصله خیلی نزدیک هدف قرار گرفته اند و بیشتر گلوله ها به مغز و قلب اصابت کرده است در حالی که فرماندهان پلیس عراقی به نیروهایشان دستور داده بودند در صورت تهاجم نیروهای سازمان به آنها جهت دفاع از خود باید از کمر به پایین شلیک کنند.
یکی از نفراتی که شاهد مخفی کاری های سازمان در پنهان کردن سلاح و مهمات و نقض مفاد پیمان با امریکائیها برای خلع سلاح کامل است داریوش قنواتی می باشد او خود یکی از افرادی بود که در پنهان کردن سلاح ها و مهمات در اشرف نقش داشت و با لودر مهمات و سلاح ها را در زیر خاک مخفی کرد.
البته چندین مورد مخفی کاری مهمات از سوی نفرات جدا شده که به کمپ امریکا پناهنده شدند لو رفت با شهادت آنها امریکائیها برخی از سلاح ها و مهمات را از دل خاک بیرون کشیدند و ضبط کردند همه این عملیات از سوی امریکائیها فیلمبرداری شده است که سند معتبر و شاهدی است برای نقض متعدد عهد نامه ها و پیمان نامه ها با امریکائیها که فرماندهان سازمان حتی به آن نیز پایبند نبودند. ادامه دارد…
ناصر سید بابایی
عضو سابق مجاهدین و ارتش به اصطلاح آزادیبخش

خروج از نسخه موبایل