بی توجهی های امریکا و یونامی و زوزه های منوچهر هزارخانی

در سایت سازمان بدنام مجاهدین بتاریخ 3/4/91 به مقاله یا بعبارتی اشک نامه هزارخانی این مواجب بگیر بی ریخت و مزدور دون برخوردم. شاید همگان می دانیم که عبارت مزدور به این معنی است که فرد یا شخصی به ازای زمان معین و طی یک قرارداد مکتوب و یا شفاهی میبایست برای موضوع قرارداد اقدام نماید. حال خوانندگان قبول می کنند که خطاب قراردادن ایشان به این نام چقدر درست بوده است. آری ایشان با پیروی از ادبیات لمپنی گروه تروریستی مجاهدین در مقاله 14 سطری خود با توهین آشکار به نماینده ویژه سازمان ملل متحد در انتقال ساکنان اشرف با بکارگیری "عبارت تسهیل کننده ای که گندش را درآورده!! " بارها آقای مارتین کوبلر را شریک دزد و همپیمان در تجاوز و سرکوب و دروغگویی و متحد زورگویی های دزدان دانسته و از هر اهانت مشخص دیگری فروگزار نمی کند. درجایی دیگر با بدصفتی و دجالیت ادعا می کند که مارتین کوبلر با پوست کلفتی کرگدن مانند و انکار بدیهیات، حتما منظور دروغ ها و بهانه های الکی مجاهدین، سعی دارد نمایندگی ویژه سفارت سیار (ایران) را بازی نماید. بازهم در جایی دیگر او وکیل وزارت خارجه امریکا را فردی دروغگو و بی حیا قلمداد نموده و از ادعای بازرسی مجدد اشرف برای اطمینان از اختفای سلاح می نالد. غرض اینکه هم اکنون سازمان مجاهدین در یک بحران حیثیتی و سیاسی و حتی تروریستی!؟ قرارگرفته و می رود روز به روز در مچ اندازی با اراده حقیقت های سرزمینی و میهنی در مقابل ملت ایران، اعضای صادق و جداشده قبلی و خانواده های اسرای اشرف و کمپ ترانزیت شکست بخورد. کوبیدن بر طبل های عدم ترک اشرف نیز با بیانیه 29 خرداد وزارت امورخارجه به ثمر ننشت و شاید به جرات میتوان گفت از روی ناچاری شاید طی سه یا چهار هفته آینده با رسوایی تمام نشدنی باید شکنجه گاه، اسارتگاه و محل امن تروریست های عراقی یعنی اشرف را تخلیه و تحویل دهد. مسلما دیر یا زود اراده مردم ایران دست مواجب بگیرانی همچون هزارخانی پلید را هم نیز در پیگیری های قضایی روخواهد کرد و تکلیف پرونده در حال مختومه شدن فرقه مجاهدین را حل و فصل خواهد نمود.
فرید

خروج از نسخه موبایل