نقدی بر اطلاعیه 17 تیر شورای به اصطلاح ملی مقاومت رجوی

1- سازمان تروریستی مجاهدین ادعا نموده که موضوع عدم تخلیه اشرف به لیست گذاری مجدد وزارت امور خارجه امریکا ربطی ندارد!!. این در حالیست که عملا از یکسال پیش مجاهدین با دفع الوقت تخلیه اشرف در صدد بودند به واسطه تغذیه مالی سخنرانان مواجب بگیر راه را برای خروج از لیست فراهم و حتی با مانور بر روی این ثمره سیاسی بر اصرار خود مبنی بر تروریست نبودن و ماندگاری در اشرف تاکید کنند. سازمان با پررویی ادعا نموده دولت امریکا در 600 روز گذشته از طرح شکایت حقوقی برای خروج از لیست هیچ مدرک و سند قابل قبولی را نداشته و ارائه ننموده است. شاید یادآوری این موضوع برای رجوی ها کافی باشد که در مراحل بازجویی اف بی آی و مصاحبه فراگیر کارکنان وزارت امورخارجه امریکا در جوار قرارگاه اشرف با تک تک ساکنان در تابستان سال 1382 انباشتی از اسناد قابل اتکا آنهم با ریز اقدامات تروریستی و ضدبشری مجاهدین علیه ملت ایران و هکذا اعضای خود سازمان که به تایید و امضای آنان رسیده در اختیار دارد که فقط اینها موجب گردیدند در سال 2005 از سوی ارگان دیدبان حقوق بشر بعنوان یک سازمان غیر دمکراتیک با اقدامات ضدبشری علیه اعضای خود معرفی شوند. پس لاف زدن های مجاهدین و گیج زدن ها بی معنی است و مسئولین وزارت امورخارجه لازم نمی بینند آنها را طرح و آنگاه به استماع نظرات نمایندگان فریبکار مجاهدین بنشینند.
2- اشاره به عدم توافقات 25 دسامبر 2011 شده است. گفتنی است فرقه مجاهدین خلق خود شروع کننده انحراف از تعهدات حقوقی اش بوده بطوریکه حتی برای اعزام گروه اول به ترانزیت زمانبندی را نادیده گرفت و بعدا برای هر اعزام دیگر نیز با اما و اگرهای اضافی به سراغ نمایندگان کنگره امریکا رفت و دست آخر نیز با این ادعا که صرفا به دستور مریم قجر اعزام را انجام خواهد داد کار مطالبه شده را با سختی های بروز داده به انجام رساند.
3- ادعاهایی مبنی بر انتقال خودروهای سواری و ژنراتورهای برق و اموال منقول و ماندن 200 نفر برای فروش اموال غیر منقول!!؟ و اجازه ورود به تاجران عراقی برای ورود به اشرف!! نیز بسیار مضحک بوده بطوریکه باید به سران همیشه دربدر سازمان باید گفت از سال 2003 خلع سلاح شده اید. در سال 2004 فرمانده امریکایی طی نامه ای به مسئول قرارگاه اشرف ابلاغ نموده که خودتان راسا برای کارهای خروج از عراق و مصاحبه با نهادهای بین المللی و حتی کشورهای اروپایی اقدامات لازم را بعمل آورید. ولی مسلم هست که در سایه حمایت های معنی دار ایالات متحده در قبل از خروج از اشرف و عراق جا خشک کرده و گمان می بردید در مرحله ای از تضادهای امریکا و ایران دوباره تسلیح و برای فتح ایران را بیفتید. پس این حماقت های بدیهی مجاهدین بوده و الزامی هم برای دولت عراق آنهم با این همه کار شکنی و درگیری قبلی نداشته و ندارد.
4- هویت افراد حاضر در کمپ ترانزیت مطلقا فردی ارزیابی میشود و لذا نفر حاضر در کمپ ترانزیت نیازی به خودروهای سواری اهدایی صدام و یا بسرقت رفته از خیابان های بغداد و یا 5 دستگاه لیفتراک ندارد. چرا که این بار سازمانی در کار نیست و ملزومات فردی نیازی به دستگاه های تولید محصول شبکه ماهواره ای آنهم با نام مجاهدین در کمپ ترانزیت ندارد.
5- مطمئنا روند غیر عادی اقدامات سازمان در تخلیه اشرف و تعاملات اتخاذ شده از چند هفته پیش آنان با مسئولین دولتی امریکایی بیش از پیش هویت فحاش و لمپن آنان را برملا و خواسته های حتی صنفی و تدارکاتی غیر متعارف آنان را با دردسرهای دیگری مواجه خواهد ساخت.
فرید

خروج از نسخه موبایل