تاریخ نشان داد که رجوی چه موجود پلیدی است

در سال 50 ساواک رهبران سازمان را اعدام کرد اما رجوی را نکشت. او مدعی بود که برادرش که آن زمان در سوئیس بود او را از اعدام نجات داده اما اسناد بدست آمده از ساواک نشان داد که رجوی حیات ننگین خود را مدیون همکاری او و برادرش با ساواک است.
در اولین سال های بعد از پیروزی انقلاب او تلاش کرد با ایجاد کارهای منافقانه بخشی از جامعه را جذب کند اما وقتی دستش رو شد دست به اقدام مسلحانه و تروریستی زد ولی خودش در صحنه نماند و با کولی گرفتن از بنی صدر و حمایت غرب خودش را از مهلکه بدر برد و به سمت پاریس فرار کرد.
در فرنگ وقتی دید تشکیلاتش رو به فروپاشی است با یک شارلاتان بازی بنام انقلاب ایدئولوژیک، مریم قجر را بعنوان زن و جانشین خودش معرفی تا بتواند حداقل بخشی از افراد سازمان را بدنبال خودش بکشد.
در گام بعدی او به عراق رفت و با صدام دیکتاتور هم پیمان شد تا با تشکیل ارتش به اصطلاح آزادیبخش که در خدمت صدام گذاشت قصد داشت به حکومت برسد. و دیدم که چگونه نه تنها سرنگون نکرد که خود نیز به قعر زباله دان تاریخ پرتاب شد و بعد از سقوط صدام دیکتاتور تا بحال حتی خودش را میان اعضای خودش آفتابی نکرده است و در حضیض ذلت و خواری غرق شد و البته این بار هم مانند گذشته حاضر به پاسخگویی به تناقضات اعضای خودش نشد.
تاریخ نشان داد که او چه پلیدی بود و با اعضای خودش چه رفتارهای فاشسیتی داشته و همه را در مسلخ فشار و ارعاب نگه داشته است.
باشد تا روزی او توسط همین اعضاء محاکمه و به سزای اعمال خودش برسد.
عبدالله افغان

خروج از نسخه موبایل