ارتش آزادیخواهان یا تروریستها؟

این روزها تحولات داخلی سوریه بحث اول جامعه جهانی و رسانه هاست.این کشور درگیر تحولاتی ناخوشایند گشته که به این زودی‌ها پایانی روشن را برای آن نمیتوان پیشبینی نمود.سایه شوم جنگ داخلی این کشور مهم منطقه خاورمیانه را رو به ویرانی کشانیده است. روزانه دهها نفردر سوریه به خاک و خون کشیده شده و هزاران تن بی خانمان و آواره میگردند.شالوده های اقتصادی و اجتماعی این کشور رو به فروپاشی نهاده و کشور سوریه عرصه تاخت و تاز و زور آزمائی قدرتهای رقیب منطقه ای و بین‌المللی گشته و هر دولت، گروه و شخصی سعی در بهره برداری از اوضاع تیره و تار این کشور به نفع خویش است. منافع فردی، گروهی و آمال دولت ها در اولویت قرارگرفته و آنچه به فراموشی سپرده شده اوضاع نابسامان مردم این کشور است.عده ای از افراد ناراضی سوریه حرکتی اعتراضی را شروع کرده که در حال حاضر کنترل آن از دست همه خارج گشته و این ناراضیان داخلی نیز خواسته و یا ناخواسته آلت دست و مزدور قدرتهای منطقه ای و بین‌المللی شده اند. اوضاعی تلخ و شوم که دل هر آدم آزاده‌ای را به درد می آورد. سرنوشت و اوضاعی بسیار آموزنده به ویژه برای ما ایرانی ها. آنچه که سیر دگرگونی های سوریه را به سمت جنگ و خونریزی پیش برد چیزی نبود جز ماهیت خشونت طلب حکام و همچنین مخالفین حکومت سوریه.اعتراضات این کشور از همان ابتدا ماهیتی خشونت طلب و افراط گرایانه داشته، بدین جهت که رهبران این جریان اعتراضی روحیه و اندیشه‌ای خشونت طلب و جنگ جومآبانه دارند. افرادی مثل سرهنگ ریاض اسعد که هرگز درس مردمسالاری نیاموخته و با نظامیگری و خشونت طلبی میخواهند طلیعه دار دموکراسی باشند. برای نیل به مردمسالاری و آزادی در ابتدا باید رهبران جنبشهای اعتراضی مردمی، درس مردمسالاری آموخته و به آیین و قوانین آن نیز پایبند بوده و سپس جامعه باید تمرین مردمسالاری نماید. این رهی نیست که چند ماهه و یکساله قابل دسترسی باشد، باید سالیان سال یادگرفت و تمرین نمود و قدرت تحمل اجتماعی افراد جامعه را بالا برد. حتی اگر خشونت طلبان موفق به سرنگونی دیکتاتورها شوند از دل خشونت مسلماً دیکتاتور جدیدی بوجود خواهد آمد. همین روحیه خشونت طلب و افراط گرایانه رهبران مخالف دولت سوریه بویژه فرمانده هان ارتش به اصطلاح آزاد سوریه است که فرقه خرابکار مجاهدین ضد خلق و ضد ایرانی را به ارتباط با این افراد و گروه وادشته است. میگویند دزد دزد را زود پیدا میکند و دانشمند دانشمند را. فرقه خرابکار مجاهدین خلق با ارتباط و به اصطلاح اظهار دوستی و نزدیکی به مخالفان خشونتگرای دولت سوریه بار دیگر پرده از روحیه جنگ طلب سران فرقه برداشت. فرقه مجاهدین خلق هرجا که بوی خون و خونریزی باشد سروکله اش آنجا پیدا میشود. استفاده ارتش به اصطلاح آزاد سوریه از تجربیات تروریستی و خرابکارانه کارشناسان نظامی فرقه مجاهدین ضدخلق و ضد ایرانی، دستاورد انسانی و پیروزمندانه ای برای هیچ کدام از طرفین به بار نخواهد آورد. عملیاتهای تروریستی که امروز در سوریه اتفاق می‌افتد بسیار از حیث نحوه اجرای آن به عملیاتهای تروریستی فرقه مجاهدین ضدخلق شباهت دارد. میتوان دستان خون آلود ایادی رجوی را در این خشونتها دید. در روزها و ماههای آینده حتماً شاهد افشای دست داشتن مستقیم و غیر مستقیم خشونت طلبان فرقه رجوی در عملیاتهای تروریستی سوریه خواهیم بود. این دوستی و ارتباط علنی که بین ارتش به اصطلاح آزاد سوریه و ارتش به اصطلاح آزادی فرقه مجاهدین(روند فروپاشی و نابودی ارتش آزادی فرقه مجاهدین از سالها پیش شروع شده و به مرگ همیشگی بسیار نزدیک است.) وجود دارد حتماً پشت پرده های فراوانی خواهد داشت که برای همیشه در نهان نخواهد ماند.اگر دولت سوریه بتواند چند ماهی دیگر در برابر تروریستهای سرازیر شده از چچن تا شمال آفریقا به این کشور مقاومت کند مرگ ارتش آزاد سوریه نیز فرا خواهد رسید و مزدوران این ارتش به کشور ترکیه پناه خواهند برد. مسلماً از دوستی به اصطلاح دو ارتش آزادی (ارتش آزادی سوریه و ارتش آزادی و ورشکسته رجوی)آبی گرم نخواهد شد و روسیاهی بیشتر برای طرفین و حامیان منطقه ای و بین‌المللی آنان باقی خواهد ماند. تروریستها و خشونت طلبان هرگز دموکراسی و آزادی را برای کسی و کشوری به ارمغان نخواهند آورد.

خروج از نسخه موبایل