جان و عمر سه هزار نفر از گروگان های کمپ اشرف و لیبرتی بازیچه خودخواهی های رجوی

امروز در خبرها یک خبر تکراری که بارها و بارها در اخبار آمده بود دوباره تکرار شد اعضای سازمان مجاهدین اخبرای مبنی بر درگیر شدن اعضای سازمان با نیروهای نوری المالکی مزدور و زخمی شاید هم کشته شدن عده ای از اعضای سازمان را ذکر کردند امروز قصد داریم به برسی مساله اشرف بپردازیم. بر اساس هیچ قانونی((حتی اگر مجاهدین امضای چند میلیون از مردم عراق را هم گرفته باشند که دروغی بیش نیست و ملت عراق بدلیل کشتار و سرکوبشان توسط این سازمان از تمامی اعضای این سازمان متنفرند))سازمان مجاهدین خلق بعنوان یک میلیشیای خارجی حق ماندن در عراق را ندارند و تنها به دلیل پشتیبانی صدام در گذشته و آمریکا و اسرائیل در این روزها بدلیل استفاده از این سازمان به عنوان مثلا ابزار فشار بر جکومت ایران تا حد ممکن سعی در نگه داشتن اعضای سازمان در عراق را دارند و حتی تخلیه کمپ اشرف نیمه کاره مانده است.در حالی که دیگر این سازمان تمام کارایی خود در برابر حکومت ایران را از دست داده زیرا دیگر جوانان جذب این سازمان نمی شوند و سی سال از زمانی که بیشتر اعضای آن در سن 20-30 سال وارد آن شده اند گذشته است. زندانیان کمپ اشرف در ابتدا چوب ندانم کاری خود را می خورند زیرا عده ای از آنان بدلیل داشتن ایدئولوژی کور اسلام کومونیستی جذب این سازمان شده اند و بیشتر اعضای آن جوانی و عمرشان بخاطر دیدن عکس مار روی دیوار بطرف سازمان جذب شده اند عده بسیار اندکی نیز از روی ناچاری و در خطر بودن جانشان. سازمان مجاهدین خلق برای جذب اعضا از کثیف ترین شیوه های ممکن استفاده می کرد رادیو مجاهد بطور مداوم می گفت سربازی در ارتش مقاومت 18 ماه است((به جای دوسال آن زمان ایران))و تبلیغات دروغین مجاهدین و وعده و وعیدهای آنها انسان های بسیاری را فریب داد. یا عده زیادی را نیز ندانسته وارد باتلاق اشرف کردند و حتی ممکن است تعداد افرادی بوده باشند که بعد از ورود به اردوگاه متوجه شده باشند که به اردوگاه اشرف وارد شده اند شاید عده ای را نیز دزدیده و به زور در آنجا زندانی کرده باشند. در هر حال بسیاری از افرادی که جذب کمپ اشرف شدند جوانانی بودند که فریب تبلیغات مجاهدین را خوردند رادیوی مجاهد آنها را از روستاهای ایران جذب زندان اشرف کرد. در مرحله دوم نیز مغز شویی بطور گسترده در زندان اشرف انجام می شد رسانه ها به تلوزیون مزخرف مجاهدین و روزنامه مجاهد محدود می شد حتی به جز افرادی که از اروپا مسئول تبلیغاتی مجاهدین در اینترنت هستند فرد دیگری حق وصل شدن به اینترنت را نداشت وقتی که خانواده های زندانیان اشراف با مجوز دولت ایران به ملاقات آنها می آمدند آنها را وادار می کردند به خانواده های خود ناسزا بگویند و …. انسان های بسیاری نیز توانستند از گرداب اشرف بگریزند و خود را به ایران یا اروپا برسانند که برخلاف تبلیغات مجاهدین حاکمیت ایران برخورد شدیدی با مجاهدین فراری نداشت و بیشتر فراریان توانستند در داخل ایران به زندگی عادی باز گردند.اما عده ای که نمی توانستند فرار کنند به بدترین نحو مجازات یا شکنجه می شدند بدترین نوع شکنجه در زندان های مجاهدین جریان داشت. اکنون 20 سال از زمان آنکه جوان بیست ساله ای که فریب رجوی را خورد و وارد سازمان جهنمی شد گذشته این جوان سالهای میانی عمر خود را سپری کرده نه به دانشگاه رفته نه ازدواج کرده بیست سال از جوانی اش در کمپ اشرف نابود شده است در حالی که ممکن است دوست همان جوان در ایران صاحب زن و فرزند و زندگی باشد زنان این سازمان ر فته رفته از حالت زن بودن خارج شده اند و بدلیل ترشح هرمون های مردانه چهره مردان را به خود گرفته اند حتی عده ای از آنها در حال در آوردن سیبیل هستند دخترکان زیبایی که شاید اگر فریب رجوی را نمی خوردند امروز در ایران نقش مادر مهربان برای فرزندان و یک همسر خوب برای مردی که دوستشان داشت را بازی می کردند نقشی که نظام طبیعت برای آنها به رقم زده است نه آموزش چریکی در صحراهای عراق یا شاید هم مورد تجاوز قرار گرفتن توسط مسعود رجوی و اعضای حزب بعث. حتی این زنان و مردان 40 ساله نیز 20 سال بیشتر از سن خود را نشان می دهند ممکن است امروز پدر مادر ویا عزیزان آنها در ایران فوت شده باشد. نتیجه گیری این است که اگر امروز در های کمپ اشرف یا لیبرتی باز شود شاید حتی یک نفر از مجاهدین هم آنجا نمانند و تمامی 3000 نفر گروگان کادر رهبری مجاهدین و ایالات متحده و کادر رهبری مجاهدین محسوب می شوند و باید بین افرادی از مجاهدین که در سرکوب شیعیان عراق و کردها و عملیات جاسوسی در زمان جنگ شرکت نداشته اند با کادر رهبری مجاهدین تفاوت گذاشت و تلاش ها برای آزادی گروگان ها را به ثمر رساند. وبلاگ "برای آگاهی نسل جوان"، سی و یکم اوت 2012
http://iranhistoricalblog.wordpress.com/2012/08/28/ashraf

خروج از نسخه موبایل