این روزها بوی معامله ای دیگر می آید

طی دو هفته گذشته اخبار باورنکردنی از مجاهدین به گوش میرسد چنانکه به یکباره تصمیم به انتقال تمامی اعضای باقی مانده در اسارتگاه اشرف به لیبرتی را میگیرند و یک هفته بعد از انتقال این خبر می آید که گویا آمریکا تصمیم دارد نام سازمان مجاهدین را از لیست سیاه تروریستی حذف بکند. این اخبار به این ترتیب یادآور روزهای سیاه حمله آمریکا به عراق در سال 2003 است، مسعود رجوی در آخرین نشستی که با اعضای رده بالای سازمان داشت گفت که محمد محدثین (بهنام) را برای مذاکره با آمریکا فرستاده و از قبل قول آتش بس و عدم شلیک مجاهدین به سوی نیروهای آمریکایی را داده است. این خبر همان زمان بسیار شبهه برانگیز بود تا این که شهر بغداد سقوط کرد و پیامی از طرف مسعود رجوی به مجاهدین داده شد که در هیچ شرایطی بر روی نیروهای آمریکایی آتش باز نکنند حتی اگر نیروهای آمریکایی بر روی مجاهدین آتش باز کردند. منطقه امام ویس در نزدیکی شهر بعقوبه بغداد: در این محل 3 مرکز کامل نیروهای مجاهدین مستقر بود نیروهایی کاملا آماده و مسلح تحت فرماندهی رقیه عباسی، دو یا سه روز بعداز شکست و فروپاشی عراق ساعت 2200 تعدادی از هواپیماهای آمریکایی به این موقعیت حمله میکنند و خسارات مادی به بار می آورند. طی این حمله حتی یک گلوله از طرف نیروهای مجاهدین شلیک نشد در حالی که آنها مسلح به موشکهای رهگیر بودند. صبح همان روز ساعت نه صبح یک گروه از مجاهدین با تعدادی از نیروهای ویژه آمریکایی در همان محل ملاقات میکنند این ملاقات توسط رقیه عباسی کنترل میشد. از همان روز حفاظت کل منطقه به عهده نیروهای مجاهدین قرار گرفت چنانکه نیروهای گشت آمریکایی (قبل از اینکه گردانهای آمریکایی به منطقه برسند و همه چیز را تحت کنترل خود بگیرند گشت های نیروهای ویژه آمریکا که شامل دو خودروی جیپ و 8 افسر تفنگدار آمریکایی میشد حفاظت میشد) برای استراحت به مقر فرماندهی رقیه عباسی میرفتند که البته به خوبی از این نیروها پذیرایی میشد. بعد از خلع سلاح مجاهدین و انتقال همه نیروها به اسارتگاه اشرف همه چیز به خوبی برای مجاهدین پیش میرفت از استاتوی شهروندی گرفته تا عدم تعقیب فرمانده هان مجاهدین و… همان زمان این بسیار سئوال برانگیز بود. ولی به دلیل سرکوبی که در درون تشکیلات مجاهدین بود کسی جرئت سئوال کردن نداشت. البته بعدها فاش شد که مسعود رجوی برای حفظ جانش و عدم دستگیری و پیگرد او توسط دولت آمریکا با آمریکا معامله کرده است. این معامله شامل عدم شلیک به نیروهای آمریکایی، همکاری بدون قید و شرط، تحویل سلاحها یعنی خلع کامل ما به ازای این خوش خدمتی به آمریکا مسعود رجوی چه چیزی به دست آورد. مسعود رجوی و سران مجاهدین از پیگرد قانونی و دستگیری توسط نیروهای آمریکایی معاف میشوند، به جای استاتوی اسیر جنگی به مجاهدین استاتوی شهروند حافظت شده داده شود این به این معنی بود که اعضای مجاهدین بطور مستقیم با نیروهای آمریکایی در تماس نباشد و نیروهای آمریکایی فقط با سران مجاهدین در ارتباط قرار بگیرند. این کاملا به ضرر اعضای اسیر در اشرف و کاملا به سود مسعود رجوی بود چون می توانست همچنان اهرم سیاه تشکیلات را در اسارتگاه اشرف حفظ بکند. بعداز گذشت 9 سال از سال 2003 تا کنون یعنی سال 2012 هنوز اعضای مجاهدین بلاتکلیف هستند. امروز نیز باز بویی از همان معامله های کثیف پشت سال 2003 می آید معامله بر سر اعضای اسیر، تا کنون در اشرف اسیر بودند و الان در لیبرتی. به گفته مسعود رجوی آیا آمریکا امپریالیست جهان خوار نبود؟ آیا مگر مجاهدین سرودهایی مثل "سر کوچه کمینه" را برای ایجاد هیجان و شور ضدامپریالیستی در جنگ با آمریکایی ها نسروده بودند؟ آیا باز به گفته مسعود رجوی آمریکا تضاد اصلی جهان امروزی نبود؟ حال آمریکا برای مسعود رجوی صحبت از "موازی بودن خطوط استراتژیشان با آمریکا" میکند. تنها چیزی که این میان از بین میرود و آسیب میبیند اعضای اسیر در مجاهدین است. نبایستی به این موضوع نگاه ساده بکنیم و بگوییم که مجاهدین متلاشی شدند و فرو پاشیدند، بلکه باید بسیار هوشیار باشیم و اجازه ندهیم که اینبار مسعود رجوی بر سر اعضای اسیر معامله بکند و دوباره از دست عدالت فرار بکند تنها زمانی متوانیم بگوییم که مجاهدین از هم فروپاشیده اند که مسعود رجوی و مریم رجوی در یک دادگاه بین المللی جوابگوی جنایاتشان باشند. "قرارگاه اشرف" و "کانون نبرد" و یا "کانون استراتژی" و… همه بهانه است اصل خود مسعود رجوی است که هرکجا برود کانون خیانت و فساد و آدم کشی آنجا است. کریم غلامی

خروج از نسخه موبایل