آخرین وضعیت مجاهدین از زبان سیروس غضنفری – قسمت اول

قبل از شروع گفت و گویمان درباره سازمان، تبریک می گویم به خانواده های چشم انتظاری که تا آخرین دقیقه در جلو درب اشرف ایستادند و یک صدا خواهان رهایی فرزندانشان از فرقه رجوی شدند و تبریک به مهدی فخارزاده که چند روز پیش توانست از چنگال این تشکیلات بسته رها شود و من خیلی خوشحال هستم که توی این سالها که من و بقیه نفرات از این گروه جدا شدیم و همگی چه در داخل و چه در خارجه در یک وضعیت خوب زندگی می کنیم، وقتی که ماها از این گروه جدا می شدیم اساساً فکر نمی کردیم که بتوانیم خودمان را در بیرون از آن گروه با کسی تطبیق دهیم چون القای فکری درآن محیط باعث شده بود که ما نتوانیم در مورد زندگی خود تصمیم درستی بگیریم و این اراده در نفرات وجود نداشت که برای آینده خود تصمیم بگیرند و در آن مناسبات هم طوری وانمود کرده بودند که ما ترس داشتیم پا از مناسبات بیرون بگذاریم و با این ذهنیت در آن سال ما از این گروه جدا شدیم و الان که شما شاهد هستید وضیعت ما در چه نقطه ای هست و این جای بسی شکر دارد که ما توانستیم از آن بی اراده گی بیرون بیاییم وخودمان را در یک محیط بزرگ با مردم تبطیق بدهیم، من الان در خدمت شما هستم.
آقای غضنفری خیلی خوشحالم و از شما تشکر می کنم که دعوت ما را پذیرفتید.
• چنانکه می دانید سازمان از لیست سیاه آمریکا بیرون آمده است می خواهم نظر شما را دراین باره بدانم که خروج از لیست سیاه برای این گروه چه سودی دارد؟
ج: به نظر من خروج از این لیست برای این گروه سودی نخواهد داشت ولی نیاز می دانم کمی این را باز کنم، ما در این سازمان سالها بودیم همیشه رهبران این سازمان برای جلوگیری از بیرون رفتن، در مقابل تناقضات یک مسئله ای را خیلی بزرگ می کردند وبا آن تناقضات را حل می کردند به لحاظ سیاسی، امروز این ابزار از دست رهبران این گروه گرفته شده، به عنوان مثل فرض کنید من الان هم در تشکیلات هستم در نشست یک تناقض سیاسی را مطرح می کنم وجواب آنها به من در نهایت این خواهد بود که سرمایه دار با رژیم یکی شده واینطوری ما را غرب زیر فشار گذاشته است ومن این را درآن محیط که با خارج از آنجا ارتباط نداشتنم قبول می کردم ولی امروز سران این گروه دیگر درمقابل تناقض من این سلاح را ندارند وناچار هستند جواب چند پهلو بدهند واین خوره شاید امروز دراین تشکیلات بیرون نزند اما در آینده نزدیک همین امر باعث خواهد شد که نفرات در داخل تشکیلات یک سری تناقضات اساسی را مطرح کنند واین طرح تناقضات، باید جواب داده شود. اولین تناقض در درون این گروه این خواهد بود که چرا بعد از خروج از لیست موقعیت ما درعراق مشخص نیست و… قبلاً جواب این بود که ما درلیست سیاه هستیم به همین خاطر، ولی الان نیست باید جواب قانع کننده به نفرات داده شود وچون جواب وجود ندارد در درون تشکیلات بی اعتمادی شروع خواهد شد و این گریبان گیر رده های بالاست چون بچه های رده پائین خیلی وقت است به سران این گروه اعتماد ندارند و نخواهند داشت چون سازمان سالهاست آنها را با فریب حفظ کرده است.
• شما الان گفتید که رهبران سازمان جوابی برای تناقضات نفرات ندارد می توانید منظورتان را واضح تر بگوئید؟
ج: بلی برای جواب دادن به این سوال ما باید از چند جنبه نگاه کنیم اول اینکه این گروه به لحاظ نظامی چیزی برای ابراز وجود به نفرات در درون تشکیلات ندارد،چون بعد از سقوط صدام توسط همین حامی گرامی خلع سلاح شد و اگر یادتان باشد درآن اوایل نفرات را با این شعار که یک سلاح دادیم، صد تا از همین آمریکا خواهیم گرفت فریب می دادند اما این بعد از 9 سال دیگر خریدار ندارد، به همین خاطر رهبران این گروه برای حفظ خود تلاش دارند درنشست داخلی خودشان با تماس با یک افسر سوری بگویند که ما به لحاظ نظامی می توانیم به آنها آموزش بدهیم ولی آیا نفرات امروز داخل تشکیلات این روحیه را دارند که به نظامی گری فکر کنند؟! نه چون روحیه نفرات بدلیل استراتژی غلط رهبران این گروه مرده است وهر چقدر هم رهبران این سازمان تلاش کنند، بدلیل نبود یک استراتژی قابل بیان این حرف یک رویایی بیش نخواهد بود و این را رهبران این گروه بهتر می داند که بعد از سقوط صدام دیگر ارتشی که بازوی نظامی این گروه بود وجود ندارد واین تناقض قابل حل نیست و هر چه هم تلاش کنند در نفرات این روحیه را نمی تواند بوجود بیاورند. باید بگویم که هر چقدر رهبران این گروه می خواهند، این را در مناسبات نظامی حل کنند، اما بدلیل استراتژی نامشخص شدنی نیست.
دوم اینکه این گروه در داخل تشکیلات با یک بحران ایدئولوژی روبروست ؛از یک طرف تشکیلات چند تکه شده و فرار مسعود در آن شرایط برای یک تشکیلات که تا امروز سخن از یک ایدئولوژی می زد وبا انقلاب درونی این را برای نفرات القاء می کرد الان آن انقلاب جواب گوی مسایل ریز نفرات نیست. اگر چه هنوز هم نشست غسل و… دارد اما این هرگز جواب گو برای حل تناقضات نبوده ونیست واین شکست باعث شده است که رهبران این گروه نان را بروز بخورند واین از نبود یک آرمان است. به عنوان مثال رهبران این گروه یک روز با سیا، یک روز با موساد و یک روز با کشورهای عربی کار می کنند واین زرنگی درمقابل جمهوری اسلامی نیست بلکه این از نبود یک ایدئولوژی است که باعث شده از این شاخه به آن شاخه بپرند وبه نظرمن این گروه به لحاظ ایدئولوژی هم به بن بست رسیده است واین است که رهبران سازمان دست به هر کاری می زنند وبه همین خاطر هم در داخل این گروه وجهه ندارند که حداقل رهبران این گروه برای حفظ خود دست روی هوادارانشان بگذارند که ما درایران اینقدر هوادار داریم واین بیان گر این است که بین گروه های دیگر ایرانی هم، دیگر سازمان برد ندارد وشما شاهد هستید که سران این گروه برای همبستگی بین گروه ها چقدر انرژی گذاشتند اما کسی تا حالا با این ها یکی نشد واین خود نشان گر منزوی شدن رهبران این تشکیلات و این گروه است.
سوم به لحاظ سیاسی رهبران این سازمان از روزی که پا به خارج گذاشتند ودر آنجا یک تشکیلات سیاسی به نام شورای ملی مقاومت را بیرونی کردند ما بعداز 31 سال داریم این را بررسی می کنیم که این تشکیلات چنانکه می دانید در همان اول از هم پاشید وامروز نفرات خارج از سازمان در آن وجود ندارد و این شکست برای بیرونی ها یک علامت سوالی ایجاد کرده بود که چرا سازمان نمی تواند با دیگر گروه های ایرانی هم سو شود و اینها جواب می دادند که سازمان یک گروه قوی است باید همه زیر آن باشند وبه زبان ساده همه باید مسعود را به عنوان رهبری سیاسی قبول کنند و مادام العمر از او اطاعت کنند واین شدنی نبود واین امر باعث شد که در همان اول این تشکیلات از هم بپاشد وچون این تشکیلات هم وجود ندارد این گروه نقش سیاسی اساسی درآینده نمی تواند بازی کنند واین تناقض وجود دارد، اما به نفرات درون تشکیلات می گویند ما تنها جانشین برای رژیم هستیم، ولی چطوری وچگونه؟! به همین خاطراین گروه در یک برزخ سیاسی به سر می برد وخودشان این را بهتر می دانند که در برزخ هستند اما قبول کردن آن برای رهبران این گروه سخت است به همین خاطر همه مشکلات خود را درمسائل سیاسی با پول حل می کنند واین هم مدتی پیش خواهد رفت بعد از آن دیگر این هم جوابگوی این مسایل نخواهد بود.

خروج از نسخه موبایل