رجوی ها هرگز خواهان خروج اعضا از عراق نیستند – قسمت دوم

به دنبال توضیحات آقای محمدی مسئول نشست آقای هادی شبانی اظهار داشتند قبلا نیز رجوی فریبکار برای دست به سر کردن افرادی که خواهان جدایی از فرقه در اشرف بودند از چنین شگردهایی استفاده می کرد و با دادن وعده های پوچ برای فرستادن آنها به خارج آنها را در آنجا دست به سر می کرد و مدتی هم با گرفتن تعهد و امضا مبنی بر "مهمان دو ساله " در اشرف آنان را در آنجا قرنطینه و زندانی کرده بود که بعضا به دلیل سختی شرایط افراد خواهان جدایی مجبور به بازگشت به مناسبات بودند.
در ادامه نشست آقای ضیایی داماد اسیر محمد رضا خمیسی که خود زمانی هوادار این سازمان بوده که تحت تاثیر افشاگری این بازگشته جدید قرار گرفته بود پرسید چرا افراد را به این نقطه می رسانند تا به اجبار به خانواده های خود سنگ بزنند ولی حاضر به فرار نیستند؟

آقای اسکاردی از جداشدگان جدید در پاسخ این سئوال اشاره نمودند در سال 88 که درگیری بین نیروهای سازمان و عراقی ها در گرفت رجوی خانواده ها را عامل اصلی حمله عراق به اشرف معرفی کرد و از آن پس سعی داشت اعضا را علیه خانواده هایشان که برای ملاقات آمدند بشوراند و در نشست ها مغزشویی می کرد تا افراد علیه خانواده های خود موضع بگیرند آنها افراد را مجبور می کردند تا به خانواده ها و بستگانی که برای ملاقات به جلوی درب قرارگاه آمدند سنگ بزنند آنها مجبور بودند تا این عمل را انجام دهند تا در نشست ها مورد توبیخ قرار نگیرند و بی ناموس خوانده نشوند.
در ادامه این نشست خانواده ها که پس از انتقال افراد به لیبرتی امیدواری بیشتری نسبت به آزادی افراد در اشرف داشتند و نسبت به انتقال افراد راضی بودند، با شنیدن توضیحات آقای محمدی نسبت به فضای ایجاد شده در لیبرتی ناراحت و ضمن لعن و نفرین به رجوی فریبکار از وضعیت پیش آمده ابراز تاسف می کردند و از آقای محمدی خواستند تا در این رابطه توضیحات بیشتری بدهد.
آقای محمدی برای آگاه نمودن بیشتر خانواده ها از وضعیت افراد شان ضمن تشریح جغرافیایی کمپ جدید و وضعیت استقراری و حفاظتی کمپ موقت گفت در اینجا هم امکان فرار به دلیل محیط کوچک و کنترل شدید تشکیلاتی افراد کمتر شده است جدا از دیوارهای بتنی 4 متری، فرماندهان فرقه در جلوی هر پست نگهبانی عراقی در اضلاع مختلف یک نگهبان گذاشتند تا بچه ها به خارج کمپ فرار نکنند یا خود را به سربازان عراقی تسلیم نکنند و فعلا به نظر می رسد که تنها راه خروج زمان ثبت نام افراد در نزد کمیساریای عالی پناهندگی می باشد.
وی در ادامه برای خانواده های حاضر در نشست توضیح داد که وقتی من در موقع ثبت نام در نزد یکی از مسئولین کمیساریای عالی پناهندگی درخواست خروج از کمپ را کردم او درخواست مرا قبول نکرد و سعی داشت با توجیه و یا ترساندن از طریق نگهبانان مسلح مرا را وادار به بازگشت به کمپ نماید که با اصرار بنده آنها حاضر به پذیرش در خواستم شدند.
پس از توضیحات ایشان آقای مهدی رمضانی برادر اسیر فرقه مریم رمضانی پرسیدند که چرا کمیساریای عالی پناهندگی مانع بازگشت شما می شدند؟
آقای محمدی در پاسخ این سئوال فرمودند برای من هم جای تعجب بود که کمیساریای پناهندگی حاضر به خروجم از مناسبات فرقه نبوده است و آنان سعی داشتند با بیان اینکه اگر به ایران بروم مورد شکنجه و آزار و حتی اعدام قرار می گیرم مانع بازگشتم شوند به نظرم فرماندهان فرقه بعضی از این افراد را با پول خریدن تا مانع فرار افراد از لیبرتی شوند.
یکی دیگر از خانواده های حاضر در جلسه آقای عبدالمناف شعبانی که بیش از دو دهه برادر اسیری در اسارتگاه فرقه در عراق دارد پرسیده است:
ما خانواده ها در حال حاضر چه کمکی می توانیم انجام دهیم تا بچه ها راحت تر بتوانند از چنگال رجوی رها شوند؟
آقای محمدی در پاسخ به ایشان بیان داشتند شما خانواده ها بایستی مثل قرارگاه اشرف راه لیبرتی را باز کنید و با درخواست مستمر از مسئولین سازمان های بین المللی و نماینده سازمان ملل در امور عراق و لیبرتی ملاقات هایی را با بچه بگیرید.
شما می توانید با استقرار در اطراف لیبرتی و با صدا زدن و پیام دادن بچه ها را از ناامیدی در آوردید و همانند تلاشتان در اشرف دلگرمی به همه بدهید. خودم وقتی متوجه حضور خانواده ها و بخصوص حضور پدر و مادرم در اشرف شدم این امیدواری در من زنده شد و مطئمن شدم که کسی پشت من هست و قبل از رفتن به لیبرتی تصمیم به فرار گرفتم و در اولین فرصت آن را عملی کردم.
ادامه دارد

خروج از نسخه موبایل