تبحر خانم رجوی در شغل قبلی

این روزها خانم مریم قجر وظیفه یدک کشیدن نام فامیلی رجوی را بعهده دارد و تمام سعی و توانش را بر این مبنا گذاشته که این نام را که مترادف کل فرقه میباشد مطرح نگه دارد. البته فعالیت های مریم رجوی به هیچ وجه نه تاثیر در جامعه ایرانی داخل و خارج کشور به جا میگذارد و نه میشود آن را به یکی از فعالیتهای سیاسی یا فرهنگی و هنری و اجتماعی و مدنی و…. منتسب دانست ,این فعالیت ها علیرغم نام براندازانه آن برای جمهوری اسلامی و مسئولینش بجای ” ترس”, بیشتر مایه “تفریح و طنز” است. فعالیت های ایشان مدتهاست که محدود شده است به” صدور دستورات مضحک به مخاطبین مجهول” مثل دستور به مردم خراسان برای کمک به زلزله زدگان ویا” دعوت برای تجمعات بدیهی” مثل تجمع در چهارشنبه سوری یا رفتن به پیک نیک در سیزده بدر. البته با توجه به ناتوانی و ضعف دانسته های مریم رجوی از جامعه ومبارزه و محدود بودن دانسته هایش به قوانین فرقه ای انتظار بیشتری از این زن شصت ساله نمیتوان داشت.ناگفته نماند که برخی از این فعالیت های به اصطلاح سیاسی اجتماعی خانم رجوی بسیار برای او لذت بخش است , فعالیت هایی مثل عمل جراحی پوست , انداختن عکس در حالتهای مختلف و برگزاری مهمانی های مختلف و هزینه کردن مخارج گزاف برای لباس و مراسم و سخنران وموزیک چیزی شبیه یک جشن عروسی که خانم رجوی بتواند مجالی برای مطرح شدن پیدا کند. مقایسه بازدید سایت مجاهدین با یک سایت تفریحی ویا صفحه فیس بوک این سازمان با صفحه فیس بوک یک دانشجوی شاعر و همچنین میزان بازدید از کانال یوتیوب این سازمان با یک کانال مثلا آشپزی نشان میدهد که خانم رجوی ناموفق بوده است. بطور ریشه ای مریم رجوی در برخی امور نمیتواند قدم پیش گذاشته و خود را مطرح کند چرا که با آموزه های فرقه ای تشکیلاتش و با ماهیت وجودی شوهر مفقودش, منافات دارد , مریم رجوی نمیتواند از ائتلاف با گروههای دیگر اپوزسیون حرف بزند و به آن تن دهد, مریم رجوی نمیتواند به منتقدانش گوش دهد و با تهمت به مقابله با آنها نپردازد, مریم رجوی نمیتواند در یک گفتگوی رسانه ای با یک رسانه غیر سفارشی که سئوال کننده پول نگرفته باشد شرکت کند, مریم رجوی نمیتواند بدون گریم در انظار ظاهر شود , مریم رجوی نمیتواند در یک محیط و لوکیشن غیر سازمانی دیده شود , مریم رجوی نمیتواند و نباید گذشته خود , شوهر و یا سازمانش را نقد کرده یا درباره تناقضات آن صحبت کند. همه اینها به این دلیل است که این خانم به ایران و اپوزسیون از موضع توهمی یک رئیس جمهور نگاه میکند , البته رئیس جمهوری که توان اجرایی نداشته و فقط شیفته مقام و لقب آن است و فکر میکند که توان سرکوب مخالفان ومنتقدان را دارد. این خانم تاکنون سعی نکرده که لقب ریاست جمهوری خود را با واقعیت موجود درجامعه بسنجد و حتی به این هم فکر نکرده که این میزان را لااقل در میان اپوزسیون یا ایرانیان خارج کشور به محک گذارد, او حتی در مقام ریاست فرقه در فقدان شوهرش نمیتواند به جداشدگان از این فرقه گوش داده و به سئوالهای آنان پاسخ دهد, شخصی که به اعضای منتقد خودش پاسخ نمیدهد وبرای حمله آمریکا به ایران لحظه شماری میکند و خود را با امورتشریفاتی و زرق و برق های ظاهری سرگرم کرده است نشان داده که همانقدر که توهمش بالاست ظرفیتش پایین است. او که از یک بیماری خونی ومشکل تنفسی ونیز بیماری غده تیروئید رنج میبرد به شدت نگران است که در غیاب شوهرش مسعود, جایگاه خود در سازمان را از دست بدهد بخصوص که فیلمی از مسعود رجوی اخیرا در اور سوراز توسط زهرا مریخی به نمایش گذاشته شده که در قسمتی از آن مسعود میگوید در صورت نبودمن مریم در راس یک هیئت کارهای سازمان را اداره خواهد کرد , آشفتگی مریم رجوی از این فیلم منجر به توبیخ زهرا مریخی و نشست های بعدی در اور سوراز شد , نشست هایی برای این توضیح که صحبتهای مسعود رجوی مربوط به قبل از تکمیل انقلاب ایدئولوژیک بوده و الان مریم رجوی شخصا در ارتباط با مسعود رجوی سازمان را اداره میکند. وضعیت ضعیف مریم رجوی در داخل سازمان و نبود مسعود رجوی که هر روز بیش از پیش تاثیرش را در داخل مناسبات میگذارد ,باعث شده که قبل از هر چیز مریم به موقعیت خودش در سازمان بیندیشد, فرار اعضا و اعتراضات مختلف آنها در مقر اروپایی این سازمان در فرانسه این وحشت را ریشه دار تر کرده و بسیاری از مسئولین بالا با حسرت از زمان حضور مسعود رجوی حرف زده و با این کار مدیریت مریم را به چالش میکشند. مریم رجوی که نقش خود را برای مسعود بعنوان یک پا انداز در زمان حضور او و حکومت صدام به خوبی به اجرا گذاشته بود واز این راه به مقام و منسب سازمانی هم رسیده بود , شاید بهتر باشد درنیم قرن دوم و دهه هفتم زندگی اش دوباره به همان شغل قبلی رجعت کرده و سازمان را به حال خود بگذارد تا بالاخره این سازمان بتواند نوید بخش رهایی باشد , البته برای اعضای اسیر خودش.

خروج از نسخه موبایل