بی قراری خانواده ها برای ملاقات با اقوامشان در لیبرتی – قسمت اول

گزارش گردهمایی مشترک خانواده ها و بازگشته ها – آمل
با فرار آقای مجید محمدی از کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) و بازگشت به میهن و آغوش خانواده، خانواده های زیادی برای ملاقات حضوری با وی با دفتر انجمن نجات استان تماس گرفتند. در پاسخ به این درخواست ها، نشست های مشترکی با حضور تعدادی از خانواده ها و بازگشته های استان در دفتر انجمن برگزار گردید. در ادامه نشست های گذشته جلسه ای با حضور تعداد دیگری از خانواده ها و بازگشته های استان در سالن اجتماعات شهرداری آمل برگزار گردید.

این نشست با هدف اطلاع رسانی بیشتر به خانواده درباره وضعیت افراد در کمپ لیبرتی، کنترل شدید تشکیلاتی و مغزشویی در آنجا و ممانعت سران فرقه از خروج افراد از عراق و برجسته کردن نقش خانواده در به خود آمدن بستگان اسیرشان و رها کردن آنها از چنگال تشکیلات فرقه برگزار گردید.
در ابتدای نشست آقای ایرج صالحی یکی از اعضای بازگشته، بعنوان مجری نشست ضمن خوشامدگویی به حضار، توضیحاتی درباره آخرین وضعیت افراد و لیبرتی به آنان داد. وی در قسمتی از صحبت هایش گفت:
همانطور که کم و بیش اطلاع دارید تقریبا اشرف تخلیه شده و فقط حدود 100 نفر برای تعیین تکلیف وسایل در اشرف باقیماندند که به زودی به کمپ موقت خواهند رفت. با خروج بچه ها از اشرف، همه اینطور فکر می کردیم که راه برای خروج افراد اسیر باز شده و آنها امکان خروج از عراق را پیدا می کنند ولی متاسفانه بنا بر اظهارات افرادی که از لیبرتی فرار کرده اند، عامل و مانع اصلی خارج نشدن افراد از عراق، سازمان و رهبران آن هستند و الان هم برای آنکه جلوی رفتن بچه ها به خارج را بگیرند در تلاشند تا آنجا را ظاهرا به یک کمپ پناهندگی مبدل کنند اما در پس این ظاهر، هدف این است که مانع از خارج شدن افراد از عراق شوند چرا که رهبران فرقه خوب می دانند که اگر اعضا به خارج بروند دیگر با آنها نبوده و دنبال کار خودشان خواهند رفت. هر چند ممکن است اعضای اسیر بدلیل داشتن ذهنیت به ایران برنگردند اما مطمئنا اکثر آنها در سازمان نخواهند ماند. بنابراین رجوی ها می خواهند آنها را به هر قیمت شده در عراق به صورت کنترل شده نگهدارند.

ایشان ادامه دادند: همانطور که مطلع هستید عامل اصلی اینکه مجاهدین قبول کردند که تا از اشرف بروند فشاری بود که خانواده ها بر مسئولین فرقه آوردند. حضور خانواده ها موجب شد تا سازمان های بین المللی این حقیقت را مورد تایید قرار دهند که رجوی ها مانع ملاقات هستند. یعنی حداقل حقوق اعضای خود و خانواده های شان را زیر پا می گذارند و به خاطراین مجامع بین المللی ناچار به فشار بر فرقه شدند و آنها را مجبور به ترک اشرف کردند. حضور شما مانع از این شد که رجوی به خواسته خودش یعنی ایجاد درگیری و خونریزی بیشتر برسد.
الان هم عامل تعیین کننده شما خانواده ها هستید. برای انجام ملاقات نه دولت عراق، نه سازمان ملل و نه هیچ کس دیگر عامل تعیین کننده نیستند، بلکه عامل تعیین کننده خود شما می باشید. شما تنها کسانی هستید که می توانید اقوام خود را نجات بدهید، اگر استطاعت مالی دارید و می توانید آنها را ساپورت کنید، آنها را به ایران بیاورید وگرنه آنها را تشویق کنید که با خروج از تشکیلات فرقه دنبال پناهندگی خود بروند.
حال برای آنکه بهتر با شگردهای فرقه و انواع فشارهایی که برای ممانعت از خروج اعضا در لیبرتی بر آنها اعمال می شود بهتر آشنا شوید، از آقای محمدی می خواهم که مشاهدات خودش را برای شما توضیح بدهد.
آقای مجید محمدی که در بهار امسال از لیبرتی فرار کرد و مدتی قبل به میهن و آغوش خانواده اش بازگشته بود صحبت هایش را با توضیحات زیر شروع کرد:
ابتدا برای روشن شدن موضوع لازم است تا توضیح کوتاهی در مورد تشکیل لیبرتی بدهم. در سال 1388 پس از تحویل گرفتن حفاظت اشرف توسط نیروهای عراقی، آنها گفتند می خواهند پاسگاهی در داخل اشرف احداث کنند. مسئولین سازمان به عراقی ها گفتند که چون ما سالیان اینجا بودیم بنابراین شما نمی توانید اینجا اعمال حاکمیت کنید و این موضوع را نپذیرفتند و کار را به درگیری کشاندند که نهایتا به درگیری های ششم و هفتم مرداد 1388 منجر شد و 11 نفر از بچه ها کشته شدند. سازمان به ما می گفت که نباید به عراقی ها اجازه بدهیم در داخل اشرف پاسگاه بزنند اما در نهایت آنها این پاسگاه را احداث کردند منتهی با کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از ما، این موضوع باعث شد که بسیاری از بچه ها مسئله دار شوند. حرف همه این بود که اگر قرار بود عراق در اینجا پاسگاه بزند چرا با ایجاد درگیری باعث مرگ و زخمی شدن تعدادی از افراد شدید؟ آقای محمدی در ادامه درباره درگیری 19 فروردین 1390 اظهار کرد:
در اواخر سال 1389، عراق گفت می خواهد قسمت های بایر و غیر مسکونی اشرف را پس بگیرد اما سماجت رجوی ها باعث ایجاد درگیری در 19 فروردین شد و به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از بچه ها انجامید. از آن پس سازمان ملل دخالت کرد و قرار شد که نیروهای سازمان از اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شوند. سازمان که دید این مقر متعلق به آمریکایی ها بوده، این پیشنهاد را قبول کرد که نهایتا به رفتن افراد به لیبرتی انجامید.
لیبرتی یک مکان 500 متر در 500 بود. من در اسفند سال 1390 با دومین اکیپی که از اشرف به لیبرتی رفتند، به آنجا منتقل شدم. تفاوت اشرف و لیبرتی در این بود که در اشرف کنترل کامل همه چیز در دستان فرماندهان سازمان بود اما لیبرتی تحت نظر سازمان های بین المللی و دولت عراق اداره می شد. مسئولین سازمان ملل به ما گفتند در لیبرتی به هر دو نفر یک کانکس با تلویزیون و موبایل و… می دهیم ولی بعد از ورود مان به لیبرتی، مسئولین فرقه گفتند که ما می خواهیم اینجا را یک اشرف دیگر درست کنیم و به همین دلیل هر 7 نفر را داخل یک کانکس جا دادند که تلویزیون نداشت و تلفنی هم در کار نبود. آنها کانکس های بچه ها را برای نشست های مغزشویی و نیز استفاده فرماندهان اختصاص دادند. آقای محمدی درباره ریاکاری های سران فرقه برای نگه داشتن افراد به هر قیمت گفت:
سران فرقه در لیبرتی ما را به دو دسته تقسیم کردند، دسته اول کسانی بودند که قدیمی بودند و دسته دوم شامل افراد جدید می شد. برای هر دسته نشست های جداگانه ای گذاشته و برای نگهداری مان در عراق توجیهات جداگانه و ضد و نقیضی به ما می دادند. در نشست با افراد قدیمی می گفتند که ما هدف مان ماندن در اینجاست و باید لیبرتی را به اشرف دوم تبدیل کنیم ولی در نشست با افراد جدید تر به آنها می گفتند که ما از اینجا خارج می شویم و فقط باید کمی صبر کنید تا الزامات خروج و پناهندگی آماده شود. اما بدلیل وجود محفل در بین افراد لایه های مختلف، اخبار این نشست ها بین بچه ها منتشر شد و همه را نسبت به تشکیلات متناقض کرد.

مسئولین به ما می گفتند که باید مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگی را کش بدهید، چون دولت عراق در اثر تحولات داخلی اش تغییر خواهد کرد و این دولت ثبات سیاسی ندارد، آنها تحلیل می کردند که با سقوط دولت عراق ما مجددا در اشرف ماندگار خواهیم شد و ارتش خود را بار دیگر مسلح می کنیم! و آن وقت لیبرتی دست مان خواهند ماند و ما دو پایگاه خواهیم داشت!
ادامه دارد…

خروج از نسخه موبایل