دست مایه تبلیغاتی جدید برای باند رجوی، مجاهدین خلق

هفته گذشته در یک حادثه آتش سوزی در روستای شین آباد پیرانشهر، مدرسه ای دچار حریق شد و تعدادی از دانش آموزان به طرز دلخراشی جان باختند. این حادثه البته بسیار تاسف بار بود. اما همین حادثه تاسف بار دست مایه ای برای فرقه رجوی شد تا آنرا در بوق و کرنا برده و خوراک تبلیغاتی برای خود تهیه کنند. دستگاه تبلیغاتی رجوی همواره از اتفاقات و حوادث تلخ در ایران استقبال کرده و آنرا برای خوراک تبلیغاتی خود استفاده کرده است. در همین رابطه سهیلا صادق بعنوان وزیر آموزش و پرورش خیالی در کابینه خیالی مریم رجوی که خود رئیس جمهور خیالی است بیانیه ای صادر کرد. این سرکار خانم سهیلا صادق یکی از اولین زنانی بود که در تشکیلات مجاهدین به نکاح و عقد مسعود رجوی در آمد. یعنی جزو اولین بیست و چهار نفری بود که بعنوان شورای رهبری از طرف رجوی اعلام شدند و بلافاصله به عقد و نکاح در آمدند و برنامه های بعدی!!! توسط مریم به آنها ابلاغ شد. از آنجایی که زندگی در تشکیلات مجاهدین یک زندگی خیالی و دور از واقعیات است. رجوی در شب نشینی های گرم با حضور خانمهای حرم سرایش برنامه هایی شیرین برای آینده تشریح می کند. رئیس جمهور انتخاب می کند، وزیران را می چیند، معاونان وزیر را انتخاب میکند. و خودش را هم ناقابل نخست وزیر میکند. از آنجایی که در قانون اساسی رجوی رئیس جمهور انتخابی است برای خودش خوب نیست، خودش میخواهد نخست وزیر باشد که انتخابی نبوده و دائم العمر در این منصب قرار داشته باشد. بگذریم. این سرکار خانم وزیر آموزش و پرورش! چنان دلسوخته دانش آموزان پیرانشهری است که هرکس نداند فکر میکند اگردر این دنیای پر حیله و نیرنگ کسی باشد که مدافع انسانهاست همین سرکار خانم است و البته علیاحضرت او یعنی مریم رجوی. البته این سرکار خانم فراموش کرده است زمانی که مسئول «ستاد پرسنلی ار تش آزادیبخش» بود. فراموش کرده که برنامه ریزی برای زندان و تحویل افراد ناراضی به زندان ابوغریب انجام می داده است. فراموش کرده است که چگونه حقوق انسانهای بی دفاع و بی پناهی در اشرف را که خواستار جدایی بودند چگونه پایمال شده است. اساسا مجاهدین خلق از هر اتفاق و حادثه ای تنها و تنها استفاده تبلیغاتی برای مطرح کردن خودشان را انجام میدهند و اصل موضوع برای آنها مطلقا مهم نیست. چنانچه کشته شدن دانش آموزان خردسال در پیرانشهر مهم نیست و تنها استفاده تبلیغاتی از آن مهم است. مثال واضح تر آن کشته شدن بیش از سی و پنج نفر از ساکنان اشرف توسط سربازان عراقی است که اساسا برای رجوی مهم نبوده و تنها استفاده تبلیغاتی از آن برای پیشبرد اهداف کثیف و خائنانه خودش مد نظر بوده است. رجوی هرگز به هیچ یک از کشته شدگان اهمیتی نداد و وقتی منافعش ایجاب کرد خون همه آنها را لگدکوب کرد و اشرف را تقدیم عراقی ها کرد. محمد ب، وبلاگ باند رجوی

خروج از نسخه موبایل