نقش بی همتای خانواده‌ها در رهایی اسرای فرقه رجوی

در جریان پروسه مغزشویی موسوم به انقلاب ایدئولوژیک در تشکیلات مجاهدین خلق (فرقه رجوی)، رهبر بی احساس این فرقه آقای مسعود رجوی از اسرای تشکیلات شیطانی تحت امرش درخواست میکند که تمامی عواطف و وابستگی‌های خانواد گی را قطع کرده، خانواده خویش را به فراموشی سپرده و فقط و فقط به وی و مریم قجر عضدانلو(رجوی) فکر کنند. مسعود رجوی اینگونه به افراد اسیر فرقه تحت کنترلش القاء میکند که خانواده آن‌ها هیچ ارزشی نداشته و مانع و سدی در راه مبارزه بوده و بنابراین افراد باید این مانع را کنار زده و از سر راه مبارزه بردارند. آقای رجوی از اسرای تحت امرش میخواهد که جهت سرعت و تکامل بخشیدن به پروسه فراموش کردن خانواده ها، افراد عشق و علاقه به وی و همسرش را جایگزین عشق و علاقه به خانواده خودشان کنند.! تمامی جامعه شناسان و فلاسفه در تمامی دورانهای تاریخ بشری بر نقش بی همتای خانواده در تکامل جامعه بشری تأکید داشته و بر تقویت جایگاه خانواده در اجتماعات بشری پافشاری نموده اند،این در حالی است که مسعود رجوی فرمان فروپاشی خانواده‌ها را صادر کرده و بر آن پافشاری میکند.جریان طلاقهای ایدئولوژیک و وادار کردن عضو یک خانواده به موضع گیری علیه اعضاء خانواده خود،عدم اجازه تماس اسرا با خانواده‌هایشان از نمونه‌های جنگ رجوی با بنیان جامعه بشری یعنی خانواده میباشد.
این فرد بیمار روانی میخواهد به جنگ بنیان جوامع بشری برود.فردی خیالپرداز و بی بهره از عواطف انسانی و تعادل روحی و شخصیتی. دیو فرقه مجاهدین به خوبی این نکته را میداند: یکی از عواملی که میتواند تمامی نقشه های شوم وی در کنترل و به بند کشیدن اسرای فرقه تحت امرش را نقش بر آب کرده و عامل اصلی که میتواند به فروپاشی تشکیلات شیطانی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) بینجامد تماس اسرای فرقه با اعضای خانواده‌شان میباشد. ترس و دشمنی بی حد و مرز آقای مسعود رجوی با خانواده‌ها نیز از همین جا نشأت میگیرد. در تمامی سالیان سیاه تسلط مسعود رجوی بر اردوگاه کار اجباری اشرف سابق و تشکیلات شیطانی مجاهدین خلق، شاید تنها نقطه امید و انرژی دهنده به تک تک اسرای فرقه جهت زنده ماندن و امید داشتن، عشق به خانواده‌ها بوده و هست. ضحاک زمانه هیچ‌گاه نتوانست عشق به پدر و مادر و سایر اعضای خانواده را از دل اسرای فرقه مجاهدین بزداید.در تمامی لحظات و شرایط سخت و تاریک حاکم بر تشکیلات مجاهدین خلق (فرقه رجوی) اسرای این فرقه به خانواده‌هایشان فکر میکردند و امید دیدار دوباره آن‌ها،روح ادامه زندگی را در دل آن‌ها زنده نگه میداشت.  
از دیدگاه کانون صلح و آزادی دنا، خانوداه ها نقش بی همتایی در رهایی سایر اسرای فرقه رجوی داشته و تأکید بر این است که خانواده‌ها صدای خویش را به گوش اسرای فرقه مجاهدین برسانند. کانون صلح و آزادی دنا از خانواده‌های اسرای مجاهدین خلق (فرقه رجوی) درخواست میکند که جهت کمک به آزادی فرزندان اسیرشان از این تشکیلات شیطانی و بیرحم، دوباره در مقابل کمپ لیبرتی جمع شده و صدای امید بخش خویش را به گوش فرزندان، برادران، خواهران و یا سایر اعضای اسیر خانوده شان رسانده و عشق به زند گی و امید به رهایی را در دل آنان زنده کنند.

خروج از نسخه موبایل