درد مشترک فرقه ها: دراویش گنابادی یا مجاهدین خلق

اصطلاحات "اعتصاب غذا"، "خود سوزی" و "خودکشی جمعی" واژه هایی هستند که در اغلب موارد همراه با نام فرقه ها در خبرها و رویداد ها عنوان می شوند.جستجوی کوتاهی درباره ی اخبار "اعتصاب غذا" و"خودکشی و خود سوزی" در بیشتر موارد به نام یک فرقه ختم می شود. اعضای فرقه ها می توانند با اهداف سیاسی، مذهبی و یا حتی محیط زیستی اقدام به اعتصاب غذا یا خود کشی کنند. برای نمونه در سال گذشته فردی به نام دکتر وین کوبلالسین در امریکای لاتین که عضو یک فرقه بود برای مبارزه با ساخت بزرگراهی در جنوب کشورش دست به اعتصاب غذا زد و یا در جایی دیگر می خوانیم که رهبر یک فرقه یهودی در نیومکزیکو پس از دستگیر  شدن توسط پلیس و محکوم شدن به ده سال زندان، دست به اعتصاب غذا زد. این رهبر فرقه که برای سوء استفاده جنسی از کودکان تحت پیگیرد بود 67 سال داشت و بارها در جلسه دادگاه خود اعلام کرد که در صورت به زندان افتادن چیزی نخواهد خورد.این فرد "وین بنت" نام داشت و به مانند بسیاری از رهبران فرقه ها خود را مسیح می نمایید.
با ذکر همین دو نمونه و مقایسه آن ها با بسیاری از رفتارهای فرقه گرایانه در سازمان  مجاهدین خلق، می توان شباهت های بسیار دیگری میان فرقه ها و حتی  سازمان های سیاسی و مذهبی فرقه گرا که با متدولوژی فرقه ها اداره می شود، پیدا کرد. این روزها در سایت های سازمان مجاهدین خلق مرتباً اخبار اعضای زندانی فرقه دراویش گنابادی را می توان مشاهده کرد و خبر اعتصاب غذا و وخامت حال دو تن از آنان را خواند. نوع رفتار اعضای سرسپرده ی این فرقه و در ادامه پوشش خبری اغراق آمیز آن ها،  شیوه ای است معمول در فرقه ها که هر جا بخواهند به چشم امده و در لیست اخبار مهم قرار گیرند دست به چنین اقداماتی می زنند و مایل نیستند فراموش بشوند لذا به هر بهانه ای باید در زندان بمانند تا اهداف فرقه تامین گردد. بنابر گزارش سایت مرتبط با فرقه دراویش نعمت اللهی گنابادی در اوایل فروردین ماه این افراد به بهداری زندان عادل آباد شیراز منتقل شده و با سرم درمانی زنده نگه داشته شده اند! که در غیر اینصورت تا کنون جان خود را از دست داده بودند! سایت دروایش گنابادی و مجاهدین خلق گزارش می کند که خانواده ی این زندانیان توصیه ی رئیس زندان عادل آباد شیراز مبنی بر سپردن وثیقه و آزاد کردن زندانی را نپذیرفته اند و خواستار آزادی همه دراویش زندانی شده اند!
خبر اعتصاب غذا چه از سوی دروایش گنابادی باشد، چه از سوی اعضای سازمان مجاهدین خلق در سایت های سازمان، چیز تازه ای نیست در مروری بر سابقه ی این سایت ها مکرراً تصاویر و اخبار اعتصاب غذای اعضا دیده می شود، گاهی در مقابل سازمان ملل در نیویورک، گاهی در مقابل مقر سازمان ملل در ژنو و… رفتارهای فرقه گرایانه که حاکی از سرسپردگی افراد به رهبران فرقه و سیستم کنترل ذهن و شستشوی مغزی بسیار حساب شده در فرقه هاست همه از یک نوع و ریشه هستند.حال این رهبر فرقه مسعود رجوی باشد که خود را امام زمان (عج) می داند یا  نورعلی تابنده (قطب دروایش گنابادی) باشد که خود را نایب امام زمان(عج)  و گویا اخیراً از اهل بیت پیامبر اسلام(ص) می نماید یا "وین بنت" باشد که خود را مسیح موعود می نامد. نکته قابل توجه این که فرقه ها در این مرحله به فاز سیاسی وارد شده و کارکردی ضد امنیتی پیدا می کنند که فقط منافع راس فرقه و دولت های بیگانه تامین می گردد و به مرور بر شدت تنفر مردم عادی ازآن ها افزوده می شود اما چون رویکرد به قدرت بیگانه دارند نمی توانند این مسیر را رها کنند.
مصداق وخیم تر سرسپردگی به رهبر فرقه و گاهی هدف فرقه، خودکشی و خودسوزی است که در این مورد سازمان مجاهدین خلق چند قدم پیش تر از دروایش گنابادی است و البته انتهای این مسیر اقدامات تروریستی قرار دارد که سازمان یک مرتبه این مسیر را تا انتها رفته، عقب نشینی کرده و مجدد قصد تجربه آن را دارد. در فرقه رجوی "خود سوزی" سوپاپ اطمینان سران فرقه در صورت دستگیری شان است.این موضوع به عنوان کلید آزادی رهبران فرقه از پیش طرح شده بود چنانچه در سال 2003 هنگامیکه در 17 ژوئن مریم رجوی توسط پلیس فرانسه به جرم فعالیت های تروریستی، پول شویی و… دستگیر شد، سازمان از این روش استفاده کرده که انزجار و وحشت افکار عمومی را در پی داشت. حدود هفت نفر از اعضا و هواداران ساده و از اعضای قاعده هرم فرقه ای که شستشوی مغزی شده بودند در شهر های اروپایی دست به خود سوزی زدند و در پی آن دو تن از آن ها به نام های ندا حسنی و صدیقه مجاوری جان خود را از دست دادند. خود سوزی اعضای مجاهدین خلق، افکار عمومی غرب را متاثر و یاد ماجرای تاریک فرقه داویدیان در تگزاس و خود سوزی دسته جمعی اعضای آن را زنده کرد.(الیته فرقه داویدیان یکی از ده ها فرقه ای است که در طول تاریخ خودسوزی را جزیی از آموزه های خود داشته اند.)
 اساساً در جوامع از فرقه ها به عنوان گروه های مذهبی مخرب یا خطرناک یاد می شود و در دنیای مدرن امروزی نیز امری تازه و عادی نیست.برای مثال در اکتبر 2012 پلیس برزیل اطلاعاتی دریافت کرد درباه ی فرقه ای که برای خودکشی دسته جمعی به وسیله سم آماده می شدند.اعضای این فرقه در انتظار پایان دنیا در خانه ای خود را برای خوردن سم آماده می کردند. آنها متقاعد شده بودند که ساعت 4 بعدازظهر همان روز دنیا به پایان می رسد!
پیروان فرقه ها در شرایط بسیار خاص روحی که در نتیجه اعتصاب غذا دچارش می شوند تصمیم هایی اساساً غیر عقلانی و احساسی می گیرند. این نکته در خاطرات یک عضو جدا شده از فرقه کاملاً به روشنی بیان شده است. خانم "ان سینگلتون" که در سنین جوانی با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و جذب این فرقه شد دقیقاً در همین شرایط اعتصاب غذا، شغل، خانواده و دانشگاه خود را رها کرد به سازمان پیوست، همه ی پس انداز خود را تقدیم مجاهدین کرد و پس از گذشت مدتی در کمپ اشرف با ماهیت واقعی، غیر دمکراتیک و اساساً فرقه ای سازمان روبرو شد و نهایتاً از این سازمان جدا شد.(این نکته در مصاحبه ها ومقالات خانم سینگلتون بارها عنوان شده است.)
اخبار اعتصاب غذا و خودکشی در سایت های مجاهدین خلق و سوءاستفاده های تبلیغاتی از این اخبار نهایتاً ماهیت ذاتی سازمان را به عنوان فرقه ای مخرب تایید می کند.خود سوزی و اعتصاب غذا به عنوان روش های سیستماتیک اعتراض در فرقه ها، جان افراد نا آگاه و گاهاً بی گناه را می گیرد و تنها سود آن در جهت منافع سران فرقه و بقای فرقه است.اعضای ساده لوح که در پی کسب منافع بیشتر برای خود جذب فرقه ها می شوند در نهایت متوجه می شوند که باز خود را فدای افرادی خود خواه کرده اند و این بار با رضایت خودو نه اجبار قانونی یا سایر الزاماتی که قصد فرار از آن ها را داشته اند.
مزدا پارسی
 

خروج از نسخه موبایل