رجوی فمینیست بود یا هوسباز؟

گفتنش سخت نیست حالا که سالها می گذرد می توان خیلی واضح دید که رهبر انقلابیون قلابی که در انقلاب ایدئولوژیک مریم و خودش داعیه فمنیستی و تبعیض مضاعف را داشت بد جوری به چاله نیستی پرتاب شد.
روزگاری که رجوی خود را نوک پیکان تکامل بشریت و انقلاب و انسانیت و مذهب می نامید  و برای 4000 نفر اسیر چشم و گوش بسته در اشرف سخنرانی میکرد و دم از دنیای جدید میزد برخی از آنها واقعا فکر میکردند به دنیای جدیدی روی آورده اند که در آخر مسیر تبدیل به انسانهایی می شوند که دارای شکوه و عظمت بی پایان هستند و با این صورت, انسانیت خود را اول به رخ خانواده و سپس به رخ جامعه خواهند کشید!
با چنین نگرشی بود که افراد وارد انقلاب ایدئولوژیک می شدند . سئوال می کردیم مگر مبارزه ما چه ربطی به برابری زن و مرد دارد مگر ما تا بحال برابر نبوده ایم مگر ایدئولوژی سازمان که شعار برابری میداد در خودش این تبعیض وجود داشته است؟
جواب این بود که در سازمان وجود نداشته اما در شماها بوده و ما برای آگاه کردن شما این فداکاری را کرده ایم یعنی مریم با مسعود ازدواج کرده تا شماها! متناقض شوید و سپس خودتان را بشناسید!
هر چه فکر می کردیم که این یک راه انحرافی است و ربطی به مبارزه برای سرنگون کردن یک حکومت ندارد  می دانستیم که حالا حالا ها از جنگ خبری نیست و باید بمانیم اما با دادن امید های پوچ و سپس در مقابلش حبس و ممنوع الخروج شدن از سازمان ما را موازنه می کردند  اگر می خواستیم برویم ابوغریب بود و شکنجه اگر می ماندیم فحش های نشستهای انقلاب بود و کار بی مزد و پوچی، به هر حال باید می ماندیم و در این تناقض دست و پا می زدیم.
و شاید این راهی بود که بهتر رجوی را می شناختیم تا حالا برای نسلهای آینده افشایش کنیم تا کسی در دام او نیفتد.
به هر حال رجوی اذعان داشت که با مریم رابطه جنسی ندارد و این ازدواج ایدئولوژیک است و مریم هم در نشستها می گفت که مسعود  با من آنطور که فکر می کنید نیست پس این چه رابطه ای بود؟ چرا ازدواج کردند؟ رابطه رجوی با فیروزه بنی صدر چه بود اصلا چرا رجوی با یک زن غیر مجاهد که دارای ایدئولوژی متفاوتی بود ازدواج کرده بود و اصلا رابطه اش با اشرف ربیعی و فرزندی که از او داشت چه بود چرا آنها را رها کرده بود؟
سئوالات متداول بود اما جوابها تنها کاربرد روانشناسی داشت و هیچگاه پاسخ قانع کننده نبود بلکه توجیهی بود. رجوی میگفت یک روز تمام ایران را همینطور می کنم و زنان را بالای سر مردان می گذارم اصلا رسالت من این است.
بارها فکر کردم دیدم رجوی جز یک فرد ساده کسی نیست که ما آن همه بزرگش کرده ایم. حرفهایش غیر منطقی روشهایش غلط و فردی است . یعنی وی برای فرار از مبارزه به چنین سویی گام برداشته بود  حالا بدبخت, بشریت که رجوی کم سواد و نا پخته و حقیر می خواست برای آنها با زن بارگیش راه باز کند!
خیلی وقتها که می بینم رجوی تنها کاری که بلد بود شیره مالیدن سر افراد بود از یک طرف  دادن وعده های رنگارنگ و از طرف دیگر زور و اجبار برای ماندن در تنگ کوچک ماهی.
مریم رجوی میخواهد خود را قاطی زنان فمنیست کند اما از آنجا که در جامعه باز کنونی  و عصر ارتباطات کسی ساده گول کس دیگری را نمی خورد  توفیق نیافته است حتی در این میان به عنوان یک عضو ساده هم قبولش ندارند جالب اینکه این مرتبه قافیه را پاک باخته است وی که با دادن پول و اسکناس سعی در ایجاد کنفرانس و سخنرانان , به به و چه چه گو داشته و سعی کرده برای خود جایی پیدا کند هنوز پس از سالها اقامت در فرانسه نتوانسته چرا چون از اورسوراواز مقر و پایگاه مجاهدین از ترس جدا شده ها  بیرون نمی آید و زندگی را با اجتماع ننگ می داند!
با یک خانم فرانسوی صحبت می کردم گفتم شما چنین کسی را می شناسید گفت خیر از چند نفر دیگر پرسیدم جوابشان مشابه بود! در ایران هم نمایشگاهی بود که به معرفی مجاهدین پرداخته بود من هم در نمایشگاه بودم چند جوان دانشگاهی پرسیدند این مریم و مسعود عروسکهای جدیدند مثل دارا و سارا؟ خیلی خنده ام گرفت واقعا در سازمان چه تبلیغی میشود که همه مردم بخصوص جوانان و دانشگاهی ها منتظر ما هستند اما این جوانان اسم آنها را هم نشنیده اند  عجب پس شناخته شدگی این سیمرغ بی پر و بال برای چه کسانی است؟ جوابم را گرفتم  برای  ماندگان لیبرتی و برای جدا شده ها  پس فضا سازی برای داخلی هاست که بی خبر از همه جا با امید های واهی در سازمان بمانند. کسی که در کشور خودش هم وی را نمی شناسند آیا می توان انتظار داشت که در فرانسه او را بشناسند؟
رجوی ادعا داشت که در نظر او گناه جنسی گناه نیست و این در سازمان او چیزی نیست اما جالب اینکه راست می گفت از نظر خودش برای خودش گناهی نبود اما به محض صحبت کردن یک مرد با یک زن در سازمان فرد بایستی احساسات خود را می نوشت و در غسل هفتگی تناقضات جنسی خود را می گفت برای اینکه پاک شود از گناه جنسی! اگر گناه نیست چرا پاک شود؟ پس به کنترل ذهن با کنترل جنسی این افراد بیگناه را شکنجه می کرد. در سازمان سگها را می کشتند چرا که جفت گیریشان در انظار بود و رجوی می گفت اشرف چون پاک ترین شهر جهان از نظر جنسی است حتی حیوانات نیز در اینجا نباید زاد و ولد کنند!
البته برای خود رجوی به دلیل نقش رهبری و اختیار تامی که داشت هر گونه ملاطفت جنسی ارتباط و… آزاد بود و هیچ قانونی نیز نمی توانست حرمسرای این مرد کوچک اندیش را جمع آوری کند و بقدری حسود بود که نمی توانست کسی را ببیند که با این زنان در سازمان رابطه داشته یا حتی سلام کنند! سلام را ارتباط نامشروع می پنداشت! بعد ها هم نگاه کردن به آنان جرم بود حتی اگر طرف به همسر سابق خود نگاه می کرد.  می گویند کافر همه را به کیش خود پندارد مصداق این است.
البته با این توجیه که مردم نوامیس خود را به من سپرده اند و من باید از آنها محافظت کنم. بیچاره آن عده از ساده اندیشان که فکر می کردند رجوی واقعا با مرام و با ناموس است اما تاریخ و افشاگریهای جدا شدگان چیز دیگری را نشان داد.
با این همه فضاحت  مریم رجوی سنگ فمنیست را بر سر می کوبد  فکر می کند که اروپا هم ده خودشان است و حالا می شود فهمید که چگونه افشاگریهای متعدد جدا شده ها رجوی را سوزانیده است  جایی که مریم رجوی بخاطر اینکه با آنان روبرو نشود جرات درامدن از مخفیگاه خود را هم ندارد.

فرزین

خروج از نسخه موبایل