وضعیت بحرانی گروه رجوی، ۱۰ سال پس از سقوط صدام حسین!

نباید گذاشت رجوی صاحب اختیار و وکیل مدافع اعضای دربند مجاهدین بوده و به جامعه جهانی و ارگان های بین المللی زور بگوید.افکار عمومی باید از راه حل های اصولی و بین المللی پیروی کنند.یکی از راه حل های قابل قبول برای اعضای اسیر مجاهدین در عراق این است که رهبری سازمان کنار کشیده و اعضای محصور کمپ لیبرتی و پادگان اشرف را از زیر هژمونی و اجبارات تشکیلاتی رها سازد.درب های کمپ لیبرتی را گشوده و خود را کنار بکشد!

سازمان مجاهدین خلق که ایرانی ها با نام منافقین یاد می نمایند،هم اکنون با مسائل و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند.عدم مقبولیت جهانی،انزوا در میان گروه های سیاسی،عدم جایگاه مردمی و اخراج از عراق،فراگیر ترین تضادهای این گروه پس از سقوط صدام حسین دیکتاتور عراق می باشد.

در گذشته های نه چندان دور،هیچ یک از اعضای مجاهدین حتی مسعود و مریم رجوی که در راس رهبری این گروه قرار دارند،باور و پیش بینی نمی کردند روزی صاحب خانه و صاحب اختیار آنان در ورطه شکست و سرنگونی قرار گیرد.به همین دلیل وقتی از سال ۱۳۶۵ شمسی جمعا به عراق کوچ نمودند،کوله بارشان را طوری بستند که بازگشایی آن فقط در تهران امکانپذیر باشد.

از سال ۱۳۶۶ شمسی وقتی مسعود رجوی در شراکت جنگی با صدام حسین “ارتش آزادیبخش ملی” را بنیان نهاد،تاکید داشت که ما (مجاهدین) زائده جنگ عراق با ایران نیستیم.اما اگر این را بگوییم کمتر باور می کنند،”استراتژی جنگ آزادیبخش “و سرنگونی سهل الوصول جمهوری اسلامی ایران در آینده بسیار نزدیک،تئوری ما را بدون هیج دغدغه خاطری اثبات خواهد نمود.

اما جشن حضور ۲۱ ساله گروه رجوی با شکست و سرنگونی صدام حسین در عراق، آن چنان به تلخی گرایید که عواملی مانند “ارتش آزادیبخش ملی” و “انقلاب ایدئولوژیک” که از فرم ها و اهرم های فشار درونی آنان محسوب می شد،دغدغه افکار عمومی شده و بر علیه موجودیت این گروه قد برافراشت.ده سال پیش صدام حسین سرنگون گردید،مسعود رجوی از انظار عمومی ناپدید شد،مریم رجوی همراه با تعدادی از فرماندهان ارشد مجاهدین به فرانسه گریخت و مابقی اعضای محصور در پادگان اشرف اجبارا به کمپ لیبرتی منتقل گردیدند.

از ده سال پیش تاکنون،دولت عراق،دولت آمریکا و ارگان های بین المللی خواستار اخراج و جابجایی اعضای سازمان مجاهدین خلق به کشور ثالث یا کشورهایی که خواهان پذیرش آنان هستند، می باشند! در این میان رهبران مجاهدین که از هم پاشیدگی تشکیلات گروه خود را در چشم انداز می بینند،کارشکنی های زیادی در اجرای قانونی این روند اعمال نمودند.بهانه های “حقوق اولیه انسانی”، “کوچک بودن کمپ لیبرتی”،”کمبود آسایش”،”نا امنی”،”بیماری”،”نداشتن برق کافی”،”نداشتن بیمارستانی با استانداردهای مورد نیاز”،”نداشتن داروی کافی”،”حضور محافظین عراقی”،”عدم پذیرش توسط کشورها”،”تعویض مارتین کوبلر” و ده ها مسئله دیگر باعث شده است که موضوع حضور یا اخراج مجاهدین از عراق به کلاف سردرگمی تبدیل گردد.موضوعی که تا کنون بدون نتیجه باقی مانده و بیش از ۹۰ درصد انرژی مجاهدین را به خود مشغول نموده است.

گذشت زمان و لاینحل ماندن مسئله مجاهدین در عراق،خواسته هایی بر انتظارات رهبری مجاهدین افزوده است.مریم رجوی از دولت آمریکا خواسته است اعضای مجاهدین را به پادگان اشرف بازگردانده و آنان را مسلح نمایند.

پیش از این نیز در مقاله هایی نظر خودم را در این باره نوشته ام.شخصا با اخراج جمعی اعضای مجاهدین از عراق مخالف هستم.چرا که معتقدم رهبران مجاهدین حق تصمیم گیری بر سر اعضای سازمانی که بر مبانی تروریسم و رعب و وحشت استوار است را ندارند.آن ها باید کنار کشیده و اعضای خود را رها سازند.چرا که هر فرد خود باید تصمیم بگیرد چه بکند،چه بخواهد یا کجا برود؟! وگرنه انتقال جمعی این اعضا که زیر هژمونی و سیطره رهبری شان باشند، به هر کشوری غیر از عراق امنیت ملی آن کشور را به مخاطره خواهد افکند.بنابر این حضور فعلی مجاهدین در عراق که زیر نظر سازمان ملل متحد و دولت عراق اداره می شود،بسا بهتر از انتقال جمعی و اجباری آنان به اروپا یا دیگر کشورها می باشد.

 

انتقال به پادگان اشرف و مسلح کردن آنان نیز که امروزه از اصلی ترین خواسته های مریم رجوی و دیگر سران مجاهدین است،چندان جدی گرفته نخواهد شد.تجربه ۳۱ سال حضور مسلحانه سازمان مجاهدین در عراق،صدها عملیات مرزی،هزاران عملیات تروریستی در ایران و … نشان داده است که آنها در قدرتمندترین ایام که با کمک و پشتیبانی بی حد و مرز صدام و سازمان اطلاعات و امنیت عراق صورت می گرفت،نه تنها نتوانستند به وعده های خود جامعه عمل بپوشانند،بلکه فروپاشی زودرس گروه خود را رقم زدند.

حال اگر مریم رجوی فکر می کند که با انتقال به پادگان اشرف و مسلح شدن اعضا چیزی را تغییر خواهد داد،باید این امکان را به او داد.چرا که معتقدم،مجاهدین از سال ۱۳۶۰ تا کنون از مسیر مردم ایران خارج شده و هیچگونه تغییری به زور اسلحه و ترور به نتیجه نخواهد رسید.مسئله تسلیح مجدد مجاهدین در عراق اگر طنز نباشد،بجز ایران طرف های دیگری نیز خواهد داشت که در قدم اول آنان را در مقابل رهبری و اعضای مجاهدین قرار خواهد داد.آن هایی که قسم خورده اند گروه رجوی را از میان بردارند،با این دستاویز دست به عمل جدی خواهند زد.از طرفی با تحقق چنین آرزویی از جانب رهبری مجاهدین باید آشوب بزرگی را در گوشه ای از عراق متصور شد که بازنده اصلی کسانی جز مجاهدین نخواهند بود.این طرح مرگ زودرس و همه جانبه تشکیلات مجاهدین را موجب خواهد گردید!

نباید گذاشت رجوی صاحب اختیار و وکیل مدافع اعضای دربند مجاهدین بوده و به جامعه جهانی و ارگان های بین المللی زور بگوید.افکار عمومی باید از راه حل های اصولی و بین المللی پیروی کنند.یکی از راه حل های قابل قبول برای اعضای اسیر مجاهدین در عراق این است که رهبری سازمان کنار کشیده و اعضای محصور کمپ لیبرتی و پادگان اشرف را از زیر هژمونی و اجبارات تشکیلاتی رها سازد.درب های کمپ لیبرتی را گشوده و خود را کنار بکشد.تنها در چنین شرایطی است که اعضای بی خبر از همه جا می توانند در آزادی و با اختیار کامل،مستقیما با اداره پناهندگی سازمان ملل در ارتباط بوده و خواسته هایشان را مطرح سازند.این اصولی ترین راه نجات افراد محصور در تشکیلات فرقه رجوی است!

آریا ایران

خروج از نسخه موبایل