گزارش ۹۲ آقای مصداقی، زلزله ای برای رجوی؟!!

می شود گزارش 92 ایشان را در ادامه واکنش های قابل پیش بینی به پیام 5 دی رجوی ارزیابی کرد.

همان زمان که رجوی (۵ دی ۹۱) یک تنه وارد معرکه انتقام گیری از جداشدگان و بطور مشخص از آقای حسین نژاد و آن هم با آن اتهامات زشت و شنیع شد، و کلیه اعضای سازمان را به ادامه همین رویه تهدید و گفت:

“کسانی که روزگاری با ما بوده و یا در اشرف خوش نشین بوده اند، هر کدام را که بخواهید و هر زمان که لازم باشد عاری از هر گونه ملاحظه و مراعات، حتی در قبیح ترین صورآن، به مردم ایران گزارش می دهم و در معرض قضاوت عموم خواهم گذاشت.”

نگارنده ضمن اطلاق خودزنی و رسوایی به این اقدام برای ام مثل روز روشن بود این خودزنی و رسوایی در فضای پیرامونی اعم از حامیان یا منتقدان و مخالفان رجوی پژواک و انعکاس سهمگینی بجا خواهد گذاشت؛ به این معنی که چشم های بسیاری را متوجه عمق کینه توزی و چهره کریه و شیطانی رجوی خواهد کرد. در یکی از آن یادداشت ها تاکید کردم:

“رجوی بی آبروتر از آن است که بتواند آبرو و حیثیت کسی را به چالش بکشد. آنهایی که آماده جداشدن و رهایی از منجلاب رجوی هستند باید این تهدید را به فرصت تبدیل کنند. باید ثابت کنند برای تهدیدهای رجوی پشیزی ارزش و اعتبار قائل نیستند. جداشدگان باید با براه انداختن کمپین و فراخوان فعالان سیاسی خوش بین و اغواشده را در رابطه با رویکرد وقیحانه رجوی در قبال جداشدگان و کسانی که قصد جدایی دارند، به چالش و نظرخواهی بکشانند. باید فعالان سیاسی را به موضع گیری در قبال این رویکرد شیطانی موظف کنند. باید با واکاوی درباره پیشینه و مابه ازاهای چنین تشبثاتی رجوی را رسواتر کرد.”

همانجا تاکید کردم رجوی وارد بازی دو سر باخت شده است و در اثبات آن تاکید کردم:

“باید تلاش کرد تهدیدهای وقیحانه و نفرت آمیز رجوی را به فرصتی برای افشای هر چه بیشتر او و در نهایت به دلیل و انگیزه های عینی برای کسانی تبدیل کرد که هنوز برای شناخت ماهیت ضدانسانی و جرثومه ای مثل رجوی و اتخاذ تصمیم برای خروج  از چنین منجلابی در شک و تردید هستند. جداشدن از چنین منجلابی بنابر ماهیت منزجر کننده و کثیف اش حتمن که بایستی با تحمل هزینه هایی که رجوی تهدید و تحمیل می کند، همراه باشد؛ که اگر غیر از این باشد معنی اش این می شود که رجوی در اتخاذ سازوکارهای فرقه ای اش برای برده کشی افراد موفق است. برای فعالان سیاسی و انسان های آزاده ای که رجوی را در همه ابعاد غیر انسانی و ضداخلاقی شناخته، تهدیدهای او می تواند که حس همدردی و نوع دوستی بیشتری را نسبت به افراد جداشده و کسانی که در آینده و به دلیل خروج از تشکیلات او در معرض اتهاماتی چنین وقیحانه قرار خواهند گرفت، برانگیزد.” تهدیدهای وقیحانه رجوی را به فرصت تبدیل کنیم.

بازتاب اولیه و البته خیلی سریع و غیرمنتظره آن خودزنی نوشته های آقای علی ناظر و بخصوص آخرین آن … که به منزله تعیین تکلیف یکسره با رجوی بود. و حالا در ادامه شاهد واکنش آقای ایرج مصداقی به این خودزنی هستیم. پیش تر روی این نکته تاکید کنم که به استناد گزارش ۹۲ آقای مصداقی بسیار شک و تردیدهایی که در خصوص ادامه وابستگی ایشان به مجاهدین در طی چند سال گذشته وجود داشت از جمله برخی ابهاماتی که همین قلم به آنها اشاره می کرد، چندان بیراه نبوده، در خصوص دلایل و زمینه های این تردیدها آقای مصداقی به تفصیل توضیح داده اند و فعلا موضوع ما نیست. اما به هر حال نمی توان انکار کرد که گزاش ۹۲ تمامی شک و تردیدها را مرتفع کرده است.

بعلاوه ذکر این نکته هم ضروری است که این گزارش قرار بوده در ماه بهمن ماه ۹۱ منتشر شود، اما چنانچه آقای مصداقی اشاره می کند به دلایلی که توضیح دادن آن را به بعد موکول کرده است. معنی اش این است که می شود گزارش ۹۲ ایشان را در ادامه واکنش های قابل پیش بینی به پیام ۵ دی رجوی ارزیابی کرد. در گزارش ۹۲ آقای مصداقی حرف و نکته و حاشیه و البته برخی سوالات و ابهامات نیز وجود دارد که امیدوارم به مرور به آنها پرداخته و آقای مصداقی نسبت به رفع آنها اهتمام نشان بدهند.

اما صرفنظر از محتوای گزارش ۹۲ آقای مصداقی و نقدهایی که ایشان متوجه سازمان و رجوی کرده باید تاکید کنم چالش آقای مصداقی با رجوی به دلیل ماهیت پسامدرنی در میان نقدهایی که در طی سه دهه گذشته و بخصوص در این ده سال به رجوی شده یگانه و منحصر به فرد است. این جنبه را بیشتر می توان در موضوع چالش های جنسی ردیابی کرد. توضیح نگاه پسامدرنی آقای مصداقی را به آینده موکول می کنم. اما فعلا به این بسنده می کنم که گزارش آقای مصداقی به زلزله ای می ماند که پس لرزه های آن بسیار مهیب تر از خود زلزله خواهد بود.

خروج از نسخه موبایل