از «ویروس سبز» تا «ویروس کشور ثالث»!!

پس رئیس جمهور برگزیده مجاهدین خلق، فرقه رجوی، چه شد؟

چند روز پیش از طریق دوستانم که جدیدا از سازمان مجاهدین جدا شده و از کمپ لیبرتی بیرون آمده و اکنون در بغداد هستند مطلع شدم که علیرغم جوسازیها و تبلیغات دروغین و کنترلهای فیزیکی شدید افراد توسط سران فرقۀ رجوی موج جدایی و فرار از زندان رجوی ساختۀ لیبرتی با شکستن حصارهای تشکیلاتی و فیزیکی و روانی و تبلیغاتی فرقه، همچنان ادامه دارد و علاوه بر دو نفری که سه هفته پیش بیرون آمده بودند طی هفتۀ گذشته نیز سه نفر موفق به فرار از این زندان شده اند. این افراد می گویند که رجوی طی پیامی داخلی که برای همه در لیبرتی خوانده شده گفته است که «ویروس کشور ثالث» به صورت یک عارضه در میان افراد ما در حال گسترش و پیشروی است و باید همه مواظب این ویروس و عارضه باشند و آن را در ذهن و فکر و کردار و گفتار خود و دیگران کشف کنند! (همچون «عارضۀ اپورتونیستی ناشی از خلع سلاح» که رجوی در سالهای ۲۰۰۴ به بعد نسبت به آن طی سلسله پیامهایی مکررا هشدار می داد و می گفت این عارضه الآن همگانی شده و هر کسی از بالاترین مسئولین تا پایین ترین فرد کم و بیش دچار این عارضه می باشد!!)، و این یعنی اعتراف به گسترش نارضایتی و مخالفت با خطوط رهبری در میان افراد سازمان در عراق و خواست عمومی مبنی بر خروج از جهنم عراق و انتقال به کشور ثالث. همچنین رجوی در پیامش رفتن برای مصاحبه با کمیساریا را «خیانت و لگدمال کردن خون شهدای لیبرتی» دانسته و همچنان بر تحریم مصاحبه با سازمان ملل اصرار و تأکید کرده است.

این نخستین بار نیست که رجوی در اعتراف به بی پایگاهی خود و فرقه اش از واژۀ «ویروس» و همه گیر شدن آن استفاده می کند. دو سال پیش در اشرف نیز رجوی در نشستی عمومی با ما، با ناسزا به مردم گفت این مردم ویروس سبز گرفته اند!! تا موسوی و کروبی در صحنه بودند آنها هم در خیابان بودند همین که رهبری نزول و نشست کرد آنها هم نشست کردند، این را که گفت من که پشت صندلیها داشتم در محل مخصوص قدم زدن قدم می زدم یواشکی به یکی از دوستان هم قسمتی ام که به هم اعتماد داشتیم نزدیک شدم گفتم پس قرار بود ایشان رهبری را به دست بگیرند پس آلترناتیو چه شد؟ رئیس جمهور برگزیدۀ ۷۰ درصدی چه شد؟ وقتی دیدیم فضلی که کشیک کنترل افراد بود دارد به ما نزدیک می شود از هم جدا شدیم.. بعد از چند دقیقه که دوباره با دوستم بهم رسیدیم و فضلی حواسش به کنترل افرادی دیگر بود دوستم یواشکی به من گفت: معلوم نیست مردمی که قرار بود ویتامین مقاومت و مجاهدین را داشته باشند چه شد و چه کسی باعث شد که امروز ویروس سبز بگیرند؟!…

حال که رجوی به دنبال آن اعترافش به بی پایگاهی خود و فرقه اش در میان مردم ایران، این گونه به بی پایگاهی خود و افکار و خطوط سیاسی اش در داخل خود سازمان مجاهدین و در میان حتی وفادارترین افراد به خودش و فراگیر شدن خواست انتقال به کشور ثالث در میان افراد سازمان در عراق اعتراف می کند، و با توجه به تکرار حملۀ تروریستی موشکی بر لیبرتی که برای دومین بار در هفتۀ گذشته صورت گرفت و خوشبختانه تلفاتی در برنداشت و وجود احتمال و خطرات تهدید کنندۀ تروریستی دیگر در آینده با توجه به شرایط بحرانی و جنگ مذهبی داخلی در عراق و نیز فوت و درگذشت بیماران و مجروحین ساکن لیبرتی در نتیجۀ عدم وجود امکانات دارویی و پزشکی در عراق جنگ زده که تا همین اواخر نمونه های جدیدی از آن توسط خود سازمان مجاهدین اعلام شده است و خطر تکرار این موارد فوت در آینده و افزایش تهدیدات علیه جان بقیۀ افراد، دیگرهیچ ایرانی و خارجی به ویژه مسئولان سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد و مسئولین کشورها نباید فریب تبلیغات دروغین رهبران این سازمان به ویژه مریم رجوی چه مستقیم از زبان خودشان و چه غیر مستقیم از زبان و قلم لابی های خریدار شده اشان مبنی بر اینکه «ساکنان لیبرتی» خواستار «انتقال به اشرف» یعنی باقی ماندن در عراق هستند را بخورد بلکه همگان باید فعالانه در جهت اعمال فشار بر رهبری این فرقه برای از سرگیری مصاحبه ها با کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در عراق و موافقت با انتقال به صورت تعدادی و دسته ای به کشورهای مختلف غربی که تنها راه معقول و امکان پذیر برای نجات جان این اسیران و رهایی آنها از جهنم عراق می باشد و دست برداشتن از کارشکنی در تلاش های سازمان ملل در این راستا و از رد پیشنهادهای خیرخواهانۀ برخی کشورها مانند آلبانی و آلمان مبنی بر پذیرش تعدادی از ساکنان لیبرتی، بیش از پیش کار و تلاش کنند. به امید گسترش این تلاش ها و موفقیت همگان برای انتقال هر چه سریعتر این افراد به کشورهای ثالث.

 بقلم قربانعلی حسین نژاد عضو جدا شده از سازمان مجاهدین و مترجم ارشد سابق رجوی در عراق

خروج از نسخه موبایل