آلت دست های انتخاباتی یا ویروس آلرژی های فصلی

در مقالات قبلی گفته شد که امریکا بین دو مجموعه از اپوزیسیون نماهای به اصطلاح ایرانی یعنی فرقه تروریستی مجاهدین و باند لوس آنجلسی سلطنت خواه – رقابت و مسابقه چاپلوسی گذاشته و گاهی یکی را در مقابل دیگر تحویل می گیرد تا این دو در وابستگی به امریکا خود را سرسپرده تر نشان دهند.
اکنون که بحث انتخابات در ایران داغ است  این دو گروه  یعنی بچه ی شاه و رئیس فرقه تروریستی مجاهدین هرکدام برای دریافت کمک های مالی از امریکا سر و دست می شکنند . بعضا اینها دوشاخه شان به طور عیان در یک پریز که همان نقطه وصل به امریکا باشد قرار می دهند یعنی از یک شماره حساب اعانه می گیرند.
در این میان وقتی که به گذشته فرقه رجوی بیشتر می پردازیم می بینیم این فرقه از سه دهه پیش تا کنون حسرت یک نگاه مثبت امریکا را در سر می پرورانده و مستمرا از کانال سناتورهای بازنشسته قصد عرضه خود را داشته  و در سر فصل  های مختلف با جاسوسی های بی حد و حصر هسته ای و دشمنی های هیستریک علیه منافع ملت ایران می خواسته قابلیت های جاسوسی اش را به امریکا اثبات کند .
اما تا کنون امریکا فقط در سرفصل ها و مقاطع خاصی از این فرقه به عنوان عامل جاسوسی از آن بهره برداری کرده و صراحتا هم همین نام عامل جاسوسی به آنها داده.
 در خصوص بچه ی شاه اما امریکا و غرب خیلی او را طرف حساب نمی دانند و روی اطرافیان او هم چندان امیدی ندارند. لذا برای تحریک مجموعه ی دشمنان ملت ایران در انتخابات ها آنها را نیز از آرشیو های راکد بیرون می کشد و مجددا بعد از رفع نیاز دپو می کند.
وجه اشتراک این ویروس های فصلی در این است که هم شورای قلابی مجاهدین و هم شورای بچه شاه  هر دو می گویند ما فقط شورا را برای این ساخته ایم که قدرت را به مردم منتقل کنیم – روز بعد خودمان کنار می کشیم!
این رویکرد مشترک معنایش آن است که این ترد شدگان به خوبی می دانند چقدر از سوی مردم منفورند و جایگاهی ندارند وحتی یک روز صلاحیت در بین مردم بودن را برای خود به رسمیت نمی شناسند و این را پیشاپیش خودشان اعتراف می کنند.
 اما غرض از انگیزه و تلاش برای بقدرت رساندن مردم در کجاست آنها درمانده از این توضیحات هستند چون اگر یک جمله بیشتر توضیح دهند مجبورند به قدرت طلبی و همان حذف مردم و پشت کردن به مردم و جنایت های گذشته خود اقرار کنند.
 

خروج از نسخه موبایل