واقعا چطور می شود که یک سازمان و تشکیلات عریض و طویلی، با سوابق مبارزاتی مثبت، در قبل از انقلاب، کارش به لابی گری برای همان دشمنی که با آن مبارزه می کرد ختم شود؟
آیا دشمن، مواضعش را تغییر داده و دیگر قصد تهدید منافع کشور ما را ندارد؟
یا سازمان به روش جدید مبارزاتی دست یافته است؟!
می گویند با قلدر بازی نمی شود منافع کشور را در مقابل ابر قدرتها حفظ نمود، لابد با تو سری خوردن می شود!
آیا غنی سازی اورانیوم برای مصارف غیر اتمی قلدر بازی است؟
آیا کمک به فلسطین اشغالی در مقابل تجاوزات صهیونیستها قلدر بازی است؟
فلسطینی که مسعود رجوی افتخار می نمود که چند روزی در آنجا دوره ی آمادگی نظامی دیده بود.
آیا حمایت از کشور هم پیمان ایران, سوریه که محور مقاومت است در مقابل تجاوزاتی که به کمک صهیونیست و کشور های غربی انجام می شود قلدر بازی است؟
آقای مسعود رجوی! اگر دین نداری و نمی دانی استکبار یعنی چه و مستکبرین زمان را نمی توانی ویا نمی خواهی تشخیص بدهی لااقل مانند بنیان گذار اولیه ی این سازمان محمد حنیف نژاد آزاده باش، نه مانند تقی شهرام اپور تونیست، یا بدتر از آن!
تزِ هدف وسیله را توجیه می کند نه در خط مشی اسلام انقلابی که از آن دم می زدی بوده و نه حتی افکار التقاطی رهبران اولیه ی سازمان، چنین روشی را توصیه نمی کردند.لابی گریی که, تو آقای مسعود رجوی الآن داری برای آمریکا انجام می دهی , حزب توده ی آن زمان، اینقدر عریان , برای شوروی نمی کرد!
اسم این عمل را نه روش مبارزه، بلکه مزدوری محض می توان نام نهاد. بد بخت کسانی که هنوز هم دنباله رو تو باشند.
علی اصغر وکیل زند
از مبارزه ی ضد امپریالیستی , تا لابی گری برای امریکایی ها
