پیچیدگی رژیم و عقب ماندگی اپوزیسیون

در همه سرفصل ها و نقاط عطف بین رژیم و اپوزیسیون مهارت رژیم در پیچاندن و پخمگی گروه ها و دسته جات ضد رژیم در صدر آنها فرقه آقای رجوی به چشم می خورد.
این سیکل از ابتدای انقلاب ضد سلطنتی بوده و کرارا اتفاق افتاده  اما اپوزیسیون هیچوقت از آن درس نگرفته اند. دقیقا هم این فرقه ها به این وارفتگی بعد از رکب خوردن ها اشراف کامل دارند اما در مقاطع بعدی هم ضربه کاری تر می خورند.
در سال 76 ه ش در جریان روی کار آمدن اصلاح طلبان در ایران رهبری فرقه تروریستی مجاهدین به همراه سایر گروه ها نتیجه انتخابات را از قبل به سود ناطق نوری در چشم انداز دیده بودند و رجوی به طور علنی و بیرونی اعلام کرد که ناطق نوری رئیس جمهور است و تمامی برنامه ها و تاکتیک های خود را برای آمدن او برنامه ریزی کرد.
اما وقتی از انتخابات خاتمی بیرون آمد جناب رجوی چند سال بطور شبانه روزی برای توجیه بای دادن خود دهن پاره کرد و توجیه و تفسیر آبکی سر هم کرد. از طرفی شوک پرت بودن و پخمگی سیاسی بر او فشار می آورد و از طرفی هم فشار بیرون و درون تشکیلاتی باعث تضاد جدی در تشکیلات و جدایی اعضای شورا و انشعاب در راس آنها شد.
در این انتخابات اخیر هم نه تنها رجوی ها و سایر باند های ضد ایرانی بلکه کشورهای غربی هم همین بازی را از رژیم خوردند و بایستی تا یک دوره در واو یا همان وارفتگی به سر ببرند تا بتوانند این عقب ماندگی خود را توجیه کنند.
در همین فاصله و فاز سرخوردگی فرقه ها رژیم آنها را جا می گذارد و چند تاکتیک دیگر اعم از تاکتیک اصلی و آلترناتیو و جایگزینی برای تشدید پخمگی این فرقه ها طراحی می کند در یک کلام ماحصل پخمگی این فرقه ها مخصوصا رجوی حسرت بعد از عملکرد رژیم است.
 

خروج از نسخه موبایل