تبریک به دوست قدیمی ام علی اردلانی

قبل از هر چیزی باید اول به خانواده آقای اردلانی تبریک گفت چون بعد از سالها چشم انتظاری خانواده و دوستانش با خبر شدیم که علی از آن اسارتگاه فرقه رجوی رهایی یافته است و این بهترین خبر برای پدر و مادر علی بود که فرزندشان از دست جلادان همچون مریم رجوی و مریدان آن نجات یافته است.
تبریک بعدی به خود علی است که امروز خودش را از آن غل و زنجیر ساخته ذهنی که سالها آن را درآن اسارتگاه نگه داشته آن را پاره کرده وخودش را نجات داده است. اما علی آن زمان که باهم برای رهایی صحبت می کردیم و قرار گذاشتیم که آن نامه را امضاء نکنیم واز دست مجاهدین خلاص شویم از آن تاریخ حدود 9سال می گذرد ویادم است که درآن زمان پدر و مادرت و همچنین برادر کوچک ات برای دیدن تو به عراق آمده بودند و من هم از طریق ایشان یک نامه دادم تا آنها به ایران بیاورند ومن از آن روز هر روز منتظر بودم که خبر آزادی شما را درسایت ببینم واین کار 9 سال طول کشید و خوشحالم از اینکه دراین مدت درآن سرفصل های که رجوی برای نابودی شما کمر بسته بود که همه شما کشته شوید، سالم ماندی تا اینکه آن خاطرات خود را برای نسل های دیگر منتقل کنی که من از یک اسارت به اسارت دیگر قدم گذاشتم و24 سال از بهترین سالهای عمرم را درآن اسارت از دست دادم. دوست عزیزم علی در این دنیا همه چیز را بدست می آوری اما یک چیز هرگز بدست نخواهد آمد وآن همان عمر است نمی شود به عقب برگشت ونمی شود با پول خرید و بزرگترین ظلم رجوی به ما گرفتن عمر ما بود. علی جان به هر حال دوست بودیم و همیشه با طرح و برنامه به نشست ها قدم می گذاشتم ومی دانم که بعد از ما نفرات مثل تو خیلی سختی کشیدند چون همیشه با هم صحبت می کردیم و آن فشارها را با بیان به هم دیگر تخلیه می کردیم، علی من متوجه شدم که بعد از ما تو فقط به خاطر دوست قدیمی ات که از اسارت باهم بود ماندی اما آخر متوجه شدی که آن زمان که در نشستها می گفتی در عراق ماندن اشتباه است و کسی به حرف های ما ارزش قائل نبود وفقط انتتقادات را نثار ما می کردند، هدف آن زمان سران فرقه رجوی همین بود که نفرات را درعراق حفظ کنند و به هر قیمتی وهمان کار را کرد و بهتر فصل عمر نفرات درآن زندان برای جلادان همچون مریم و مسعود که خود را وارث زمین خطاب می کردند از بین برود.    
 سیروس غضنفری    
 

خروج از نسخه موبایل